تالاب ها در سرنوشت و بقاء طبیعت و جوامع زیستی نقش تعیین کننده دارند. در این راستا با توجه به نقش تاثیرگذار ذینفعان در حفاظت پایدار از منابع محیط زیستی از جمله تالاب ها، در این پژوهش محققان به دنبال طراحی الگویی مشارکتی و بررسی نقش آن در مدیریت پایدار تالاب های شور دشت م چکیده کامل
تالاب ها در سرنوشت و بقاء طبیعت و جوامع زیستی نقش تعیین کننده دارند. در این راستا با توجه به نقش تاثیرگذار ذینفعان در حفاظت پایدار از منابع محیط زیستی از جمله تالاب ها، در این پژوهش محققان به دنبال طراحی الگویی مشارکتی و بررسی نقش آن در مدیریت پایدار تالاب های شور دشت مسیله استان قم هستند. جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان قم، ادارات کل حفاظت محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قم و همچنین ادارات تابعه-ی این سازمانها در شهرستانهای قم و قمرود (محدودهی دشت مسیله) بوده است که از میان آنها به روش نمونه گیری روش تصادفی 251 نفر بعنوان نمونه آماری این پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات مورد نظر توسط دو پرسشنامه مدیریت مشارکتی شامل مؤلفه های مشورت، مداخله در برنامه ریزی، مداخله در تصمیم گیری، انگیزه، استقلال، ارتباطات و حقوق انفرادی و پایداری شامل مولفه های پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی- فرهنگی و پایداری اقتصادی جمع آوری و به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون ساده و t تک نمونه ای و تحلیل مسیر در نرمافزارهای SPSS و لیزرل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که مشورت با گروه های ذینفع، مداخله آنها در برنامه ریزی و تصمیم گیری در رابطه با حفاظت از تالابها به همراه انگیزه شخصی، استقلال، ارتباطات و آگاهی از حقوق فردی تأثیر معناداری بر روی پایداری اجتماعی، پایداری زیست - محیطی، پایداری اقتصادی و روی مدیریت مشارکتی تالاب های مورد نظر دارند.
پرونده مقاله
این پژوهش کاربردی، در قالب یک تحقیق اسنادی و تحلیل ثانویه اطلاعات و با هدف ارزیابی و تحلیل شاخص توسعه انسانی و مولفههای آن بر اساس دادههای رسمی ثانویه جمعیتشناختی، اقتصادی و آموزشی در مناطق روستایی ایران به انجام رسید. در این پژوهش بر اساس معیارهایUNDP، ابتدا نسبت به چکیده کامل
این پژوهش کاربردی، در قالب یک تحقیق اسنادی و تحلیل ثانویه اطلاعات و با هدف ارزیابی و تحلیل شاخص توسعه انسانی و مولفههای آن بر اساس دادههای رسمی ثانویه جمعیتشناختی، اقتصادی و آموزشی در مناطق روستایی ایران به انجام رسید. در این پژوهش بر اساس معیارهایUNDP، ابتدا نسبت به طبقهبندی استانهای مختلف کشور از لحاظ شاخص توسعه انسانی و مولفههای آن بر اساس دادههای رسمی کشور در سال 1395 و سپس پهنهبندی این مناطق اقدام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که از لحاظ شاخص توسعه انسانی، استانها به دو طبقه متوسط(30 استان) و پایین(سیستان و بلوچستان) تقسیم شدند. یافتههای پژوهش در بخش مولفههای توسعه انسانی نیز نشان داد که از لحاظ شاخص امید زندگی استانهای مختلف کشور در دو طبقه بسیار بالا و بالا قرار گرفتند. در گروه اول استان تهران با امتیاز 840/0 رتبه نخست بود و در گروه دوم 24 استان قرار گرفتند. یافتههای پژوهش در ارتباط با شاخص آموزش هم مناطق روستایی کشور را به دو طبقه خیلی بالا و بالا تقسیم کرد. در طبقه اول 11 استان قرار داشتند که استان البرز با کسب بالاترین مقدار شاخص یعنی 891/0 در جایگاه نخست قرار گرفت و در طبقه دوم نیز 20 استان دیگر قرار گرفتند. اما بر خلاف شاخص امید زندگی و شاخص آموزش، شاخص درآمد سرانه وضعیت مطلوبی نداشت و از این لحاظ همه مناطق روستایی ایران در یک گروه قرار گرفتند. حداکثر مقدار این شاخص به استان مازندران با امتیاز 485/0 و حداقل آن به استان سیستان و بلوچستان با امتیاز 270/0 تعلق گرفت.
پرونده مقاله
کشاورزی ارگانیک بیش از آنکه نهادهبر باشد، دانشبر است و نیاز به بهبود سطح دانش بهرهبرداران دارد. لنگرود به عنوان به یکی از شهرستانهای مهم با سهم حدود 27 درصدی تولید برنج و یکی از مناطق مورد تقاضا برای کشت ارگانیک برنج در گیلان مطرح است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان چکیده کامل
کشاورزی ارگانیک بیش از آنکه نهادهبر باشد، دانشبر است و نیاز به بهبود سطح دانش بهرهبرداران دارد. لنگرود به عنوان به یکی از شهرستانهای مهم با سهم حدود 27 درصدی تولید برنج و یکی از مناطق مورد تقاضا برای کشت ارگانیک برنج در گیلان مطرح است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آگاهی شالیکاران این شهرستان درخصوص کشاورزی ارگانیک انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل کلیه بهره-برداران از سه دهستان به تعداد 500 نفر در سال زراعی 1396 بودند که حجم نمونه با توجه به جدول حداقل حجم نمونه بارتلت و همکاران، 211برآورد شد که برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. دادهها از طریق پرسشنامه گردآوری شد که روایی صوری و محتوایی آن، براساس نظرسنجی از اساتید صاحبنظر و کارشناسان تأمین گردید. میزان پایایی ابزار اندازهگیری، با تکمیل پرسشنامه از یک نمونه 30 نفری خارج از نمونه اصلی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (7/0) تایید شد. تحلیل دادهها با استفاده از آمارههای توصیفی، آزمونهای همبستگی، و رگرسیون چند متغیره در نرمافزار آماریSPSS22 انجام گردید. نتایج نشان داد که میزان آگاهی 8/84 درصد از پاسخگویان در زمینه کشت ارگانیک برنج در سطح متوسط و خوب قرار داشت که این امر بیانگر گرایش مثبت جامعه آماری برای کسب اطلاعات مورد نیاز در این زمینه میباشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به شناسایی چالشهای موجود در نظام آموزشی در مراکز آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان پرداخته است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. در این راستا، با استفاده از رویکرد هدفمند و بهکارگیری معیار چکیده کامل
پژوهش حاضر به شناسایی چالشهای موجود در نظام آموزشی در مراکز آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان پرداخته است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. در این راستا، با استفاده از رویکرد هدفمند و بهکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبههایی نیمه ساختار یافته با 14 نفر از اعضای هیأت علمی و مدیران با تجربه مراکز آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان انجام شد. نتایج تحلیل دادهها با کمک نرم افزار مکس کیودا 2018 به مفاهیم مجزا تفکیک شدند. مفاهیم طی سلسله مراتب کدگذاری در قالب 15 گزاره مقولهای گروهبندی شدند. از میان مقولات، عوامل آموزشی به عنوان مقوله اصلی شناخته شد. درنهایت، مدل پارادایمی تحقیق با در نظر گرفتن مقوله اصلی تحت عنوان شرایط علی، "بی اهمیتی و بها ندادن به ارزشیابی از کیفیت تدریس و فرمهای ارزشیابی، ناکارآمدی برنامه درسی " به عنوان زمینه، "عدم توجه و تأکید دانشگاه به اهمیت و نقش آموزش، عدم اجماع سیاستگزاران و برنامهریزان بر مبنای فلسفی خاص، عدم توجه به کارآفرینی به عنوان یکی از مأموریتهای دانشگاه کشاورزی به عنوان شرایط مداخلهگر ترسیم شد و راهبردهای لازم جهت برطرف کردن چالشها تدوین گردید
پرونده مقاله
این پژوهش تاثیر جو نوآوری بر رفتار نوآورانه کارشناسان کشاورزی را با تمرکز بر نقش میانجی سرمایه روانشناختی و خودکارآمدی خلاق بررسی میکند. جامعه آماری پژوهش شامل 400 تن از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان و ادارههای وابستهی آن بود که 178 تن از آنان به عنوان چکیده کامل
این پژوهش تاثیر جو نوآوری بر رفتار نوآورانه کارشناسان کشاورزی را با تمرکز بر نقش میانجی سرمایه روانشناختی و خودکارآمدی خلاق بررسی میکند. جامعه آماری پژوهش شامل 400 تن از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان و ادارههای وابستهی آن بود که 178 تن از آنان به عنوان نمونه آماری گزینش شدند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه استاندارد گردآوری شد. نتایج مدلیابی معادلههای ساختاری نشان داد که سرمایه روانشناختی و خودکارآمدی خلاق بر رفتار نوآورانه کارشناسان تاثیر مثبت و معنیداری دارد. به علاوه، نتایج نشان داد که جو نوآوری تاثیر مستقیم و مثبتی بر رفتار نوآورانه کارشناسان کشاورزی دارد. همچنین، تحلیل میانجی آشکار کرد که خودکارآمدی خلاق به طور جزیی تاثیر جو نوآوری بر رفتار نوآورانه کارشناسان را میانجیگری میکند. این یافتهها به درک بهتر ساز و کار تاثیر جو نوآوری بر رفتار نوآورانه کمک میکند. بر پایهی یافتههای پژوهش، پیشنهادهای کاربردی برای بهبود رفتار نوآورانه کارشناسان ارایه شد.
پرونده مقاله
کشاورزان اصلی ترین عامل در مدیریت مصرف آب کشاورزی تلقی می شوند. نظریات رفتاری، علل بهره برداری نامناسب از آب کشاورزی را در رفتار کشاورزان جستجو می کنند و بیان می دارند نیّت انسان نسبت به مصرف آب تعیین کننده رفتار اوست. لذا در تحقیق حاضر، مدل یابی رفتار کشاورزان در مدیری چکیده کامل
کشاورزان اصلی ترین عامل در مدیریت مصرف آب کشاورزی تلقی می شوند. نظریات رفتاری، علل بهره برداری نامناسب از آب کشاورزی را در رفتار کشاورزان جستجو می کنند و بیان می دارند نیّت انسان نسبت به مصرف آب تعیین کننده رفتار اوست. لذا در تحقیق حاضر، مدل یابی رفتار کشاورزان در مدیریت بهینه مصرف آب کشاورزی مبتنی برکشاورزی اقلیم هوشمند با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده، به عنوان هدف در نظر گرفته شد. روش تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری 322 نفر از گلخانه داران شهرستان پاکدشت بودند که از طریق فرمول کوکران 51 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در مرحله میدانی از پرسشنامه بعنوان ابزار اصلی تحقیق استفاده شد. روایی صوری و محتوایی و نیز پایایی ابزار تحقیق مورد تائید قرار گرفتند. نتایج حاصل از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری، بیانگر این بود که هنجارهای انتزاعی، تأثیر معنی داری بر نیّات رفتاری دارند. در واقع هنجارهای ذهنی بعنوان متغیر زمینه ای، یکی از عوامل تعیین کننده نیّت و قصد افراد برای مدیریت بهینه مصرف آب کشاورزی است. لذا به منظور افزایش نیّت افراد برای مدیریت بهینه مصرف آب کشاورزی، درک هنجارهای انتزاعی و ذهنی افراد بسیار مهم است. همچنین نتایج نشان دادند که نیّت، بر رفتار مدیریت بهینه مصرف آب کشاورزی تأثیر معنی داری دارد. نیّت بعنوان یک متغیر میانجی، خود تحت تأثیر سه متغیر نگرش، هنجارهای انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده است. در واقع نیّت بعنوان آمادگی فرد برای انجام رفتار خاص تلقی می شود. چنانچه نیّت فرد در سطحی بالا باشد و شخص نیز قادر به انجام آن باشد، آن گاه رفتار بروز پیدا خواهد کرد. بنابراین می توان اظهار نمود نیّت و قصد افراد به عنوان مهمترین عامل تعیین کننده رفتار مدیریت بهینه مصرف آب کشاورزی تلقی می شود.
پرونده مقاله