برونسپاری اجرای پایاننامهها: سوء تفاهمی که در حال رواج است (یادداشت سردبیر)
محورهای موضوعی : نظام ها و خدمات اطلاعاتی
1 - دانشیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
کلید واژه:
چکیده مقاله :
اگر این واقعیت را بپذیریم که اجرای پایاننامه کارشناسی ارشد، گام مهمی در مسیر آموزش اجرای پژوهش است، باید بر این امر نیز مصرانه پافشاری کنیم که اجرای هر مرحله از پایاننامه باید توسط خود دانشجو انجام بگیرد. در فرایند اجرای پژوهشهای کارشناسی ارشد، البته استفاده از تخصص کارشناسان آمار در حد محدود و صرفا برای مشاورههای آماری و اجرای آزمونهای مورد نیاز، مجاز تلقی می شود، اما آیا برونسپاری کامل اجرای پایاننامه بهصورت نگارش کلیه فصول و تحویل آماده آن بهدانشجو می تواند در محیط آکادمیک که اصولا باید فضای آموزش و پژوهش باشد، توجیهی داشته باشد؟ در چند سال گذشته کم و بیش زمزمههایی از نگارش کامل فصول مربوط به روششناسی و تحلیل دادهها توسط متخصصان آمار به گوش میخورد، اما متأسفانه به نظر میرسد اخیراً برونسپاری کل اجرای پایاننامه برای دانشجویانی که انگیزه یا توان اجرای پژوهش را ندارند، به صورت گزینۀ مقدور و متداولی درآمده است. عمق فاجعه زمانی بیشتر احساس میشود که حتی برخی دانشجویان در صحبتهایی که در بین خود رد و بدل میکنند، به مراکزی اشاره دارند که فعالیت آنها علاوه بر تهیه پایاننامه، نوشتن کامل پروپوزال و تحویل آماده آن به دانشجو است به این معنی که دانشجو بدون این که ذرهای درگیر اندیشه و عمل در اجرای پایاننامه شود، همه این مراحل یعنی اندیشه و عمل را در ازای پرداخت مبلغی خریداری میکند. این سوءتفاهم برونسپاری که کم و بیش زمزمههای آن از گوشه و کنار به گوش میرسد، در صورت رواج بیشتر، تمامی هدف و رسالت پایاننامه را از درون مایه اصلی تهی خواهد کرد و در نهایت پوستهای توخالی و تشریفاتی از پایاننامه بر جای خواهد ماند. سوال این است که با وجود مراکزی که اجرای پایاننامه را اعم از تهیه پروپوزال تا اجرای کامل و حتی تهیه فایل پاورپوینت دفاع پایاننامه برای دانشجویان تقبل میکنند، چگونه میتوان از افتادن دانشجویان در دام برونسپاری پایاننامه جلوگیری کرد؛ و آیا در صورت رواج بیشتر اینگونه برونسپاری، اصلاً اجرای پایاننامه در دوره کارشناسی ارشد ضرورت دارد؟ شاید در پاسخ به همین سوال بوده است که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به این مهم پرداخته و جایگزینی تعدادی واحد درسی به جای اجرای پایاننامه را در صورت درخواست دانشجو مطرح کرده است. در صورت تحقق این امر احتمالا دانشجویانی که علاقه ای به اجرای پایاننامه ندارند و در صورت اجبار، انجام آن را خود به عهده نخواهند گرفت و صرفاً به عنوان یک حلقه واسط میان دانشگاه و مراکز تهیه پایاننامه عمل خواهند کرد، به کلی از اجرای پایاننامه صرفنظر کنند و دست کم با گذراندن چند واحد درسی در زمینه پژوهش، تا حدی با اجرای پژوهش آشنا شوند که البته برای آنها سودمندی بیشتری در مقایسه با برونسپاری پایاننامه خواهد داشت. در کنار راه حل فوق، به نظر میرسد توجیه این امر برای دانشجویان که اجرای پایاننامه در دوره کارشناسی ارشد اصولاً برای یادگیری پژوهش است، تا حدی بتواند در درگیری کامل فکری و عملی آنها با اجرای پایاننامه کارساز واقع شود. از سوی دیگر لازم است این ذهنیت که پایاننامه محصول فعالیت استاد راهنماست و نمره پایاننامه، در واقع نمرهای است که به استاد راهنما داده می شود، کنار گذاشته شود. این دیدگاه احتمالاً بتواند به طور ناخودآگاه برخی راهنمایان پایاننامهها را به سمت چشم پوشی از اینگونه تخلفات و حتی تشویق دانشجویان به برونسپاری پایاننامهها با انگیزه بهبود کیفیت پایاننامهها و کاستن از فشارکاری راهنمایی پایاننامه سوق دهد. این دیدگاه همچنین سبب میشود مسؤولیت دانشجو در اجرای پژوهش کمتر شود و برخی راهنمایان نیز با اصرار بر گرفتن بالاترین نمره برای دانشجویان خود، واقعیبودن جلسات دفاع و نمره دانشجو را خدشهدار نمایند. علاوه بر آن، شاید بتوان با سادهترکردن موضوعهای پایاننامهها در دوره کارشناسی ارشد و تأکید بیشتر بر فرایند اجرای پژوهش که قضاوت آن نیز بیشتر با استادان راهنما و مشاور باشد، و کاستن از اهمیت دفاعهای پرطمطراق که صرفاً نتیجه نهایی را مدنظر دارد، به رسالت اصلی پایاننامه در دروه کارشناسی ارشد نزدیکتر شد.