آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان در عصر صفویه
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهی
1 - استاد جامعه شناسی و تاریخ
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران
کلید واژه: تعلیم, نهادهای آموزشی, اقشار اجتماعی, مکتب خانه, تدریس, عصر صفویه,
چکیده مقاله :
آموزش و پرورشِ فرزندان، نخست در خانه و خانواده به صورتهای تقلیدی و تلقینی از کهنترین روزگار وجود داشته و به دلیل داشتن بار فرهنگی و ارزشی، نوزادان را برای زندگی در جامعه گسترده پرورش داده و بی تردید چگونگی اوضاع اجتماعی، در کیفیت و تحقق آن دخالت تام داشته است. تکالیف آموزش و پرورش، در مسیر تحولات تاریخی اندک اندک جنبه نهادی یافته و بسیاری از وظایف آن از نهاد خانواده به نهاد آموزش انتقال پیدا کرده است. در ایران عصر اسلامی، این نهاد برجسته که ریشه در فرهنگ ایران باستان و آموزشهای دینی داشت، تطورات سریع یافت و جلوه ای درخشان در سراسر ایران زمین از خود نشان داد. پس از یورشهای مغولان و لشکرکشی های تیمور، نظام ملوک الطوایفی در سراسر ایران زمین سایه گسترد، و نهاد حکومتی در بخش هایی از کشور، به طور مستقل استقرار یافت. اما فرهنگ ایرانی و نهادهای وابسته به آن (آموزش و پرورش) کم و بیش وحدت و همسانی خود را حفظ کردند. با روی کار آمدن سلسله صفویه، ایران از استقلال ملی برخوردار گردید. اما یگانگی پدید آمده، بیشتر حکومتی و زورمدارانه بود و نهادهای فرهنگی را بر پایه تشیع خاص قزلباش به خدمت خود در آورد و فرهنگ (هنر و اندیشه و آموزش) پویایی لازم را از دست داد و توسعه و پیشرفت فقط در پاره ای عناصر مادی فرهنگ (معماری و هنرهای تزیینی) چشمگیر شد
Children education has existed first at home in the form of modeling and inculcation since ancient times. Since education has cultural value, it prepares children to live in society. For sure the social and economic circumstances play a role in the quality and the realization of education. In the course of historical changes the educational tasks turned into institutional ones, and are assigned to education institution. In post-Islam Iran, the institution ,which had its roots in the culture of ancient Iran and religious teachings, undergone rapid changes and appeared as a remarkable feature throughout the country. After Mongols’ attacks and Teimoor’s military moves, tribal governments spread throughout the country and in some parts governmental institution was established independently. However, Iranian culture and associated institutions like education more or less maintained its unity and homogeneity. After the collapse of tribal governments , the termination of Ghara Ghoylo Torkman government, and weakening of local governments, the Safavids took power. Gradually, Iran regained its social and political solidarity, and enjoyed “national” independence. However, the unity created was through force. It employed cultural institutions based on a special Ghezelbash Shiite. Culture(art, thought, and education) lost its dynamism, and developments were noticeable in some aspects of cultural-materialistic(architecture and decorative arts).