فهم تاریخی جایگاه زنان دربار تیموری از سفرنامه کلاویخو
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهی
1 - دانشگاه آزاد واحد ابهر-دانشکده علوم انسانی- گروه تاریخ
کلید واژه: ازدواج, کلاویخو, تیموریان, زنان,
چکیده مقاله :
شناسایی تحولات،تغییرات و تداوم جایگاه زنان، شاخص مهمی برای درک وضعیت اجتماعی زنان یک جامعه و بازنمایی و اشاعه ارزشها و پایگاه اجتماعی آنان در طول تاریخ می باشد از این رو،یکی از منابع مهم برای شناخت تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه، سفرنامه ها هستند که از جمله مسائل مورد توجه سفرنامه نویسان، بررسی روابط اجتماعی در درون جامعه است که فارغ از جهت گیری های زنانه و مردانه ،تصویری از تجربه ها ومتن زندگی روزمره زنان، که بیشتر منابع و متون به آن نپرداخته اند را فراهم می سازد. از این نظر،سفرنامه هایی که از دوران تیموری برجای مانده اند اطلاعات مهمی در ارتباط با تاریخ اجتماعی و به ویژه از زنان حرمسرا در این دوره ارائه می دهند .در واقع هدف از این تحقیق بررسی وضعیت اجتماعی زنان خاندان تیموری با تکیه برسفرنامه کلاویخو است ، و به دنبال آن است تا فهم و تصویری از جایگاه اجتماعی زنان دربار عصر تیموری و ملاحظات و شرایط تاثیر گذار بر آن را داشته باشد. سوال اصلی تحقیق این است که وضعیت اجتماعی زنان خاندان تیموری چگونه بوده است؟این مقاله پژوهشی توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
Identifying developments, changes, and continuities of women's status is an important indicator for understanding the social status of women in a society and representing and disseminating their values and social status throughout history.Itineraries are important sources of understanding one society’s political, social, economic, and cultural history. The evaluation of social relations in a society is one of the most important issues for itinerary writers; this, apart from gender bias, provides a clear picture of daily lives of women and their experiences that are neglected in most sources and texts. The itineraries from Timurid period provide important information about social history especially about women of harem.The purpose of this study is to assess social status of women of Timurid dynasty according to Clavijo itinerary. The preset study, thus, seeks to understand and visualize the social status, considerations, and conditions of women in the Timurid court. The main question of the present study is: how was the social status of women of Tmurid dynasty? This study is a descriptive-analytical one and the data are collected from library sources.
_||_
فهم تاریخی جایگاه زنان دربار تیموری از سفرنامه کلاویخو
چکیده
شناسایی تحولات،تغییرات و تداوم جایگاه زنان، شاخص مهمی برای درک وضعیت اجتماعی زنان یک جامعه و بازنمایی و اشاعه ارزشها و پایگاه اجتماعی آنان در طول تاریخ می باشد از این رو،یکی از منابع مهم برای شناخت تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه، سفرنامه ها هستند که از جمله مسائل مورد توجه سفرنامه نویسان، بررسی روابط اجتماعی در درون جامعه است که فارغ از جهت گیری های زنانه و مردانه ،تصویری از تجربه ها ومتن زندگی روزمره زنان، که بیشتر منابع و متون به آن نپرداخته اند را فراهم می سازد. از این نظر،سفرنامه هایی که از دوران تیموری برجای مانده اند اطلاعات مهمی در ارتباط با تاریخ اجتماعی و به ویژه از زنان حرمسرا در این دوره ارائه می دهند .
در واقع هدف از این تحقیق بررسی وضعیت اجتماعی زنان خاندان تیموری با تکیه برسفرنامه کلاویخو است ، و به دنبال آن است تا فهم و تصویری از جایگاه اجتماعی زنان دربار عصر تیموری و ملاحظات و شرایط تاثیر گذار بر آن را داشته باشد. سوال اصلی تحقیق این است که وضعیت اجتماعی زنان خاندان تیموری چگونه بوده است؟این مقاله پژوهشی توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
کلیدواژه: کلاویخو ،تیموریان, زنان،ازدواج، پوشش،اقتصاد
مقدمه
منظور از فهم تاریخی ،روشن ساختن معنای ذهنی منسجمی از آن چیزی است که در گذشته اتفاق افتاده است.فهم تاریخی به محقق این امکان را می دهد تا جزئیات مغفول تاریخی را در ذهن تصویر سازی کرده و حقایقی را که منابع تاریخی به آن اشاره نموده اند راکنار یکدیگر قرار دهد. (Budd,2009,514)
تحلیل تجربه تاریخی جایگاه زنان دربار عصر تیموری کمک می کند تا ضمن شناسایی تحولات وتغییرات و تداوم ها ،زمینه های مشترک و متفاوت آن را با تحولات تاریخی جایگاه زنان پیش از آن شناسایی کرده و گزاره های تاثیرگذار در برخی زمینه ها و شرایط مانند نقش زنان درباری در اتحاد ،مشارکت و ملاحظات سیاسی و شرایط اجتماعی آنان را مورد بررسی قرار دهیم .البته ضعف سنت تاریخ نگاری در حوزه نقش زنان در طول تاریخ و کمبود منابع ادعای ارائه تحلیلی سیستماتیک در این خصوص را غیر قابل طرح می سازد.
بنابراین ،با توجه به قدمتی که سفرنامه نویسی در تاریخ ایران دارد زمینه ها و انگیزه های متنوعی که در رشد تداوم سنت سفرنامه نویسی تاثیرگذار بوده را می توان سراغ گرفت .تاملی در این آثار به جای مانده از نویسندگان غربی در سفر به ایران نشان می دهد که آنها برای مستند کردن حوادث دولت ها ،اوضاع اجتماعی و فرهنگ ها دست به ثیت و ضبط وقایع پرداخته اندکه تیز بینی ،دقت و علاقه و تعهد شخصی امکان مناسبی برای شرح و توصیف وضعیت اجتماعی و فرهنگ ایران را فراهم ساخته است.
از این نظر، سفرنامه کلاویخو یکی از پر بارترین سفرنامه های سیاسی در دوره تیموری است.کلاویخو که با عنوان سفیر یا ایلچی اسپانیا برای انجام مأموریت ویژه به ایران آمده بود،وظیفه داشت گزارش دقیق و نتیجه مأموریت و مشروح مذاکرات سیاسی خود را پس از بازگشت به پادشاه کاستیل ارائه دهد. و چون این هیأت سیاسی به عنوان میهمان مستقیم تیمورگورکان در دربار مورد پذیرایی قرار می گرفتندشاهد آداب و رسوم دربار، تشریفات رایج درآن، آداب پذیرفتن سفیر، آداب مـهمانیها در مـجالس اشرافی، وضع زنان اشراف و موضوعاتی از اینگونه بودندکه از جهاتی مغتنم و قـابل تـوجه و قابل ملاحظهاند.در بین سفر،کلاویخو و همراهانش از مسیرهایی که عبور میکردند،گـزارشهایی از قـبیل: آداب و رسوم، معتقدات و فرهگ عامّه، خرافات رایج در شهرها و روستاها، عجایب و غرایب، آداب مهمانی و تشریفات، مراسم سوگ وسور، توصیف راهها و بناهای مسیر مسافرت، ذکـر نـرخ اجـناس، دشواریهای سفر، وضع راهها و منزلگاههای بین راه و چگونگی تـأمین امـنیّت راهها، وسایل رفتوآمد، نحوه اداره شهرها، روابط اجتماعی بین مردم، وضع خوراک و پوشاک، توصیف اوضاع فرهنگی و نحوه آموزش و پرورش و وضعیت اجتماعی زنـان را ارائه نموده اند.
از این رو، این مقاله با سوال اصلی: وضعیت اجتماعی زنان خاندان تیموری چگونه بوده است؟ روبرو می باشد.بر این اساس می توان فرضیه ذیل را مطرح نمود که :وضعیت اجتماعی زنان خاندان تیموری در زمینه های :اقتصادی،فرهنگی و آداب و رسوم تحت تاثیر سنتهای قبیله ای و ایدئولوژی اسلام قرار گرفته و در امور مذکور نقش فعالی داشتند.
بنابراین،این پژوهش با تکیه بر اطلاعات سفرنامه کلاویخو،محورهایی نظیر نوع پوشش و لباس ،سرگرمی ها وفعالیت های اقتصادی،مراسم ازدواج زنان درباری را مورد بررسی قرار می دهد. پژوهـش پيش رو بـا بهره گـيري از روش تـوصـيفي وتـحليلي و شيوه گردآوري اطلاعات بــه روش کتابخانـه اي و مراجعـه بـه منـابع مکتـوب و عکس برداري از کتب و سايت هاي اينترنتي صورت پذيرفته است.
پیشینه تحقیق
سفرنامه کلاویخو بارها از جنبه های مختلف بررسی وپژوهش های بسیاری درباره آن انجام گرفته است. پایان نامه رضا بیطرفان با عنوان بازیابی فرهنگ عامه در قلمرو مسلمانان با تاکید بر مشاهدات سفرنامه نویسان 616تا 907ه.ق توصیف گر سرگذشت نامه های فردی،سفر نامه ها،اوضاع اجتماعی و ساختار فرهنگی و اقتصادی است که قسمتی از این پایان نامه به سفرنامه کلاویخو می پردازد.
جوادی (1352)، درمقاله ایران از نظر سیاحان اروپایی عصر تیموری ،ضمن بررسی گزارشهای سفیرانی چون شیلتبرگر و مانیانلی که بنحوی شاهد وقایع دوره تیموری بـودندبه معرفی و بررسی سفرنامه کـلاویخو و اهمیت آن در ابعاد گوناگون اشاره می کند.
کرن (1354)، در مقاله سفیران اسپانیا در دربار امیر تیموربه معرفی سفرنامه کلاویخو پرداخته و اوضاع سیاسی و اجتماعی و معماری و وضعیت همسران تیمور را در دربار مورد بررسی قرار می دهد .
اسماعیل پور(1384)، در مقاله پیشینه آشنایی و تاثیرات متقابل ایران و اسپانیاضمن بررسی پیشینه روابط ایران و اسپانیا از ابتدا بیان می دارد که کلاویخو تا چه حد مسایل اداری و سیاسی و اجتماعی را به خوبی دریافت کرده و به رشته تحریر در آورده است و اهمیت این سفر نامه را بیان می دارد.
سراوانی (1395)، در مقاله بررسی پرچم ایران در دوره فرمانروایی تیمور گورکانی به بررسی تاریخ پرچم ایران از نگاه کلاویخو اشاره دارد.
مقدم(1395) ، در مقاله تحلیلی بر مناسبات تیمور گورکانی با اروپا به اساس و اهداف شکل گیری مناسبات امیر تیمور با اروپائیان می پردازد.و اوضاع سیاسی و نظامی تیمور را با تکیه بر سفرنامه کلاویخو تشریح می نماید.
کشاورزی (1396)، در مقاله سیر و سفر در تاریخ و معرفی سفرنامه کلاویخو به تطبیق نوشته های کلاویخو با واقعیت های موجود در آن زمان می پردازد وبه بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی عصر تیموری در این سفرنامه اشاره دارد.
اکثر پژوهش ها به طور پراکنده در خصوص محتویات سفرنامه کلاویخو از جنبه های اقتصادی ،سیاسی،فرهنگی،می باشد و پژوهشی مستقل دربارة بررسی اوضاع اجتماعی زنان خاندان تیموری انجام نگرفته است.
نگاهی کلی به سفرنامه کلاویخو و انگیزه سفر او به ایران
روی گونزالسدوکلاویخو1 سفیر اسپانیایی از طرف پادشاه اسپانیا هانری سوم در روز دوشنبه بیست و یکم ماه می سال ۱۴۰۳ م. /۸۰۶ ه.ق سفر خود را همراه همسفرانش از بندر سانتاماریا شروع کردند (کلاویخو ،42) هیئت اسپانیایی سه نـفر بودند:یکی رئیس تشریفات پادشاه اسپانیا که همان کلاویخو بود؛دیگری یک کشیش به نام آلفونسو پانز2 و سومی یک صاحب منصب از پاسداران سلطنت به نام گومز سالازار3بودهمراه با مـقدار زیادی هدیه و پیشکش از آن جمله یک قفس محتوی یک شاهین یا باز که اسپانیا در آن زمان به داشتن آن معروف بود(همان: 12).
کلاویخو برای ملاقات با تیمور که آوازه فتوحات وی اروپا را پر کرده بود به سمرقند و دیدار وی رفت این دیدار در حقیقت آغاز روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران و اسپانیا وبه مثابه نخستین مکاتبه رسمی میان دو کشور باز می گردد.کلاویخو از شهرها و مناطق ایران از قبیل:خوی، تبریز،زنجان، سلطانیه، دامنهی جنوبی البرز،دره لاردرجنوب دماوند،جاده فیروزکوه ،مشهد، جاجرم، بلخ، بخارا، ترمذ،کش وسمرقند میگذرد.کلاویخوتوصیفاتی بسیاردقیق از این مناطق و وضعیت آنها را در سفرنامهای شرح میدهد(کشاورزی ،56). این هـیئت نـمایندگی اسپانیا یکصد هفته را در سفر دریا و خشکی از اسپانیا تا سمرقند وبالعکس گذراندند(اسماعیل پور، 61).
سفرای اسـپانیا پس از هـفتهها دریـانوردی در 22 مارس 1406 بعد از سه سال دوری به کشور خویش می رسند.کلاویخو خوانسالار پادشاه کاستیل می شود و تا مرگ او در 1407 .م در این سـمت باقی می ماند و پنج سال بعد خودش نیز بدرود حیات می گوید.سـفرنامهء کـلاویخو کـه با دقت زیاد و به صورت خاطرات روزانه نوشته شده در 1582م/992 هـ. به چاپ می رسدکه یکی از قدیمیترین سفرنامههای زبان اسپانیولی اسـت.کـلاویخو که مردی هوشمند وموشکاف بوده از حاصل مشاهدات خود اثری فراهم آورده است کـه در مـیان سـفرنامههای این دوره کمتر نظیری برایش می توان پیدا کرد( جوادی،171).کلاویخو سفرنامه خویش را اندکی پس از سال 1406م. نوشت در آن هنگام تا زمان اختراع صنعت چاپ پنجاه سال مانده بود .کتاب وی چندان جالب و جذاب بود که نسخه نویسان آن زمان رو نوشتهای زیادی از آن نوشتند و این نسخه ها در میان عامه مردم دوستداران فراوانی یافت(اسماعیل پور،ص61)
حرمسرا و بانوان دربار تیمور
کلاویخو در سفرنامه خود تیمور ومردمش را چادرنشین معرفی کرده که خانه ای دائمی ندارند و زمستان و تابستان را در هوای آزاد به سر می برند.از اردوگاهی به اردوگاه دیگر می روند و چون از دشمنان هراسی ندارند دیگر مجبور نیستند برای تأمین امنیت و سلامت خویش با هم کوچ کنند، وی می نویسد:تیمور با خدمتکاران و بزرگان و زنها و کنیزان خویش جداگانه کوچ می کرد و وقتی برای جنگ همه را فرا می خواند همه جمع شده و وی را همراهی می کردند حتی گله ها و احشام ودارایی و زن وفرزندان را همراه خود می آوردند و زنان، سپاه را همراهی نموده گله ها را به مصرف خوراک سپاهیان می رساندند(کلاویخو : 197).
همراه بودن زنان در جنگها مابین قبایل ترک و مغولی رایج بود که سخنان کلاویخو نشان می دهد این رسم در دوره تیموری همچنان ادامه داشت. بنابراین،درحملاتی که تیمور به سرزمینهای دور دست چون سوریه ،هند و چین داشت اکثر سپاهیان تیمور زنان و همسرانشان را باخود به جنگ می بردند درحمله به شام و دمشق تیمور به همه سپاهیان فرمان داد که زن و بچه خویش را با خود به جنگ بیاورند (همان، 287).
کلاویخو نحوه حضور زنان را در جنگ چنین بیان کرده است:گاهی زنان درلباس مردان به جنگ با دشمن می رفتند.هنگامیکه تیمور با توقتمش4 درحال جنگ بود به دلیل جدا شدن گروههای سپاهیان تیمور از هم ،فرمان دادتا برای بیشتر نشان داده شدن سربازانش همه زنهایی که با سربازان آمده بودند لباس مردان را بر تن نموده وکلاه خود بر سر بگذارند، تا تصور شود که سربازان مرد هستند .سپس تیمور با مردان خود از اردوگاه خارج شده و اردوگاه و اسیران و افراد دیگر را به زنان سپردند. پیروزی دراین جنگ برای تیمور بسیار مهم بود،وی آن را یکی از مهمترین فتوحات خود به شمار می آورد(همان،292-294).به نظرمی رسد سپردن اردوگاه به زنان جنگجو بدون حضور زنان درباری نبوده زیرا فرمانبرداری از یک زن در هر طبقه ممکن نمی شد .
از سویی دیگر ،تیمور برای کسب مشروعیت و استفاده از نیروی مغولان به خویشاوندی با آنان بیش از هر چیزی اهمیت می داد،زیرا یکی از رسوم ازدواج در میان مغولان ،سنت دامادی و زندگی به همراه خانواده عروس بود که نشانه ای از شیوه مادرتباری در میان آنان محسوب می شد. پیوند های ازدواج درخاندان تیموری موجب مستحکمتر شدن و مشروعیت بخشی روابط سیاسی بین تیمور و متحدانش می گردید.و این پیوند درون خانوادگی رسمی مشترک میان قبایل ترک-مغولی بود
از این نظر ،کلاویخو در گزارشات خود به این ازدواج های تیمور اشاره می نماید.تیمور به دنبال کسب قدرت و مشروعیت بخشیدن خود در میان قبایل الوس جغتایی بود بنابر این بعد از کشتن امیر حسین قزغنی،برای افزایش وجهه خویش و پیروزی بر امیران قبیله و برای جلب متحدان ناآرام ، زنان حرمسرای امیرحسین را تقسیم نمود.وبا سرای ملک خانم دخترجغتایی فرمانروای سمرقند ، ایران تا دمشق و مشهور به غازان خان ازدواج کرد.که موجب پیوندتیمور با سلسله جغتایی گردید (همان،260)5.از این لحاظ، خط مشی تیمور در پیوند های ازدواج از نظر سیاسی نه تنها اتحاد و وفاداری بلکه از بین بردن خطر رقبا بود و نیز دخترش سلطان بخت بیگم با امیرسلیمانشاه امیر قدرتمند تیمور ازدواج کرد(همان: 177و 320)
از این رو ،پس از تشکیل حکومت،تیمورگورکان و سلاطین تیموری به پیروی از سنن ترک – مغولی همسران متعددی را اختیار کردند.کلاویخو جایگاه و رتبة زنان را به ترتیب ،که نشانة احترام و تکریم به آنها ویکی دیگر از سنت و آداب ایلی مغولان بود را در مراسم جشنی که توسط تیمور برگزار شده بود ،چنین توصیف می کند:
«...نام زنهای اعلیحضرت چنین است؛ زن بزرگ او...بنام خانم شناخته میشود که این بمفهوم ملکه یا خانم بزرگ است.وی دختر(جغتای) صاحب سابق سمرقندست.ازین گذشته پدر وی فرمانروای همه سرزمین ایران بود و قلمرو او تا دمشق می رسید.نام او غازان خان بود. او از مادر دودمان شاهان بود.اما پدر وی هرگز شناخته نشده است.فرماندهی بسیار دلیر بود که در جنگهای بسیار فاتح شده است و فرمانها و قوانینی رواج داده است که هنوز هم در سراسر قلمرو تیمور رایج است.زن دوم تیمور چنانکه گفته شدخانم کوچک نام دارد.وی دختر شاهی است بنام تومان آقا. این مرد بر سرزمینی بنام اندرایه حکومت میکرد. زن سوم او تکله خانم نامیده می شود و زن چهارم چلپان ملک آغا وزن پنجمش موندساغا (خانم)و دوزن دیگرش یکی ونگراغا(خانم)و دیگری(روپه ریراغه) (خانم) نام دارند.زن هشتمین یاآخرین زن وی (یواگااغا)نام دارد که بزبان آنان ملکه دلهامعنی می دهد.تیمور اخیرا با او عروسی کرده است یعنی در همین ماه اوت که تازه بپایان رسیده است و این لقب را نیز تیمور باو داده...»(همان، 261).
کلاویخو در جایی دیگر آورده است: « آنگاه (تیمور)به سمرقند بازگشت و شهر را مسخر ساخت و زن سلطان سابق را به همسری گرفت و هنوز هم او زن تیمور است و بنام خانم بزرگ که لقبی است به معنی ملکه بزرگ یا امپراطوریس بزرگ نامیده میشود»(همان: 217و243)در قسمت دیگر از سفرنامه از وی «بی بی خانم» هم یاد کرده اند (همان : 37).
تيمورلنگ با اينکه روحيه ي جنگجو و مـقتدرانه داشـت امـا همسران و بانوان در نزدش از منزلت و جـايگاه خـاصي بـرخوردار بودند.بنابراین،فعالیت های خانزاده6 همسر شاهزاده میرانشاه از دیدگان کلاویخو پنهان نمانده است، وی در این باره می نویسد:
انتخاب میرانشاه بعنوان حاکم غرب ایران در سال 798هـ.ق/1396م . موجب گردید تاخانزاده از دربار دور شود،ولی این دوری وی را از حضور و فعالیت دردربار تیمور بازنداشت وهمچنان وظایفی را که به عهده وی بود، انجام می داد .حتّی هنگامی که بین خانزاده و همسرش اختلاف پیش آمده بود مناصب خود را در دربار سمرقند حفظ کرده بود.کدورت بین خانزاده وهمسرش میرانشاه به دلیل اتهامات وارده بر وی مبنی بر روابط غیر اخلاقی،پیش آمده بود که منجر به پناه بردن خانزاده نزد تیمور گردید.او عملکردهای همسرش را درکوتاهی از انجام وظایفش و به تمسخر گرفتن اوامر تیمور و ترتیب دادن توطئه ای برعلیه تیمور به وی گزارش نمود.محکوم سازی میرانشاه توسط خانزاده باعث گردید تا تیمور پس از تحقیق درباره سخنان او با سپاهیان خود به سمت میرانشاه حرکت کرده و وی را از مناصبش عزل نماید و بسیاری از درباریان را اعدام نماید(همان، 171).
«...تیمور کار او(میرانشاه) را فیصله داد و از عروسش با کمال احترام پذیرایی کرد،چنانکه هرگز خانزاده بیگم به نزد شوهر خویش باز نگشت...»(همان،172).
کلاویخودر جایی دیگر به حکمرانی یک زن در محلی به نام «سالوگرسوخسه»ما بین نیشابور تا جیحون اشاره می نمایدکه توسط تیمور گورکان به سمت گماشته شده بود:
« شنبه شب که مصادف با نهم اوت در محلی به نام سالوگرسوخسه ناهار ماندیم .این آبادی از آن کشیش (یا روحانی مسلمانی ) بود که میتوان گفت به منزله اسقف (مسلمانی )(در میان تاتار) بود....درین حدود جمعیت بسیار است و همه این دره بیشه است و موستانهای خوب دارد.آن روحانی (مسلمان)که صاحب این آبادی بود،اخیرا در گذشته بود و دو پسر بجای گذاشته . تیمور که ده روز پیش درین حدود از آنجا گذشته بود نسبت باین جوانان اظهار علاقه کرده و آنانرا در پناه خویش گرفته وبا خود به سمرقند برده است...و صاحب کنونی این آبادی زن بیوه او یعنی مادر این جوانان است. وی از ما با احترام و اعزاز پذیرایی کرد و دستور داد که آنچه از خوراک و وسایل آسایش مورد نیاز ما باشد بما داده شود.و نیز این خانم برای صرف ناهار به نزد ما آمد.همان شب کمی که از شب گذشت براه افتادیم...» (همان،200) این مسئله نشان می دهد تیمور تا چه حد برای زنان ارزش و اعتبار قائل بوده وبا اعتمادی که به آنها داشته ، برحسب توانائی ایشان اداره امور را به آنان می سپرده است.
کلاویخو که به هنگام مرگ تیمور در راه بازگشت به اسپانیا بوده، ستیزه های شاهزادگان تیموری را درغرب از نزدیک دید ،و به تمایل و تلاشهای خانزاده(عروس تیمور)برای بر تخت نشاندن پسرش خلیل سلطان اشاره کرده است(همان، 318). همچنین به درگیری عمرمیرزا پسر میرانشاه با پدر و برادرش ابابکر اشاره نموده و می آورد؛ که عمر میرزا درصدد برکنار کردن آن دو از قدرت بود ،ولی مادرش اُورون سلطان خانیکه7 که رهسپار اردوی عمرمیرزا شده بود او را به سبب مخالفت با پدر و برادرش سرزنش نمود و پس از دو نوبت مذاکره طولانی ،طرفین را به صلح و سازش راضی ساخت (همان: 321-319).
با توجه به آنچه که کلاویخو از موقعیت و جایگاه سیاسی زنان را اشاره نمود ،می توان اذعان داشت ،تحکیم قدرت سیاسی زن نقش مهمی در ثبات جایگاه اجتماعی وی داشته و نفوذش در دربار و جامعه آن روز را دو چندان می نمود.
مراسم جشن و سرور در دربار تیمور
زنان حرمسرای تیمور همچنان تابع عادات و آداب رفتار زنان مغول بودند و به شیوه و رفتار زنان مسلمان عمل نمی کردند.مارکوپولودربارة نحوة حضور زنان مغولی درمراسم جشن می نویسد: زنان درمجالس مختلف شرکت کرده و پا به پای مردان به خوشگذرانی مشغول می شدند بدون آنکه خود را پشت پرده و یا به دور از چشم مردان پنهان کنند(مارکوپولو ، 135-134) کلاویخو که شاهد جشن های سمرقند درسال806 هـ.ق/1404م. بود، می نویسد: درحالیکه وی به همراه تیمور و همراهانش درسراپرده بزرگ به تماشای نمایش ها نشسته بودند.خانمها وارد چادرتیمور شدند، چون همه خانمها بر جای خویش نشستندوهمه چیز مرتب شد، میگساری آغاز گشت .و تا مدت مدیدی همچنان ادامه یافت.از آغاز کاربه زنهای اعلیحضرت شراب داده شد» و سپس به اجرای نمایش با فیلها ،اسبها و پایکوبی پرداختند و تیمور و زنانش به باده گساری سرگرم شدند.همه خانمهای درباری و بزرگان که بیرون چادر بودند با غذاهای متنوع پذیرایی می شدند . و چون شب عروسی نوة تیمور با دختری از خویشان تیمور بود این سور تا بامداد ادامه پیدا کرد(کلاویخو، 266-257).
طبق گفته کلاویخوبه نظر می رسد،حضور همه زنان در مراسم جشن درباری چه زنان عقدی ، و چه غیرعقدی و یا محافظان زن، مشخص کنندة موقعیت اجتماعی آنان می باشد و وقایع چنین القاء می کنند که حضور این زنان در مراسم آنقدر اهمیت داشت که جای مخصوص به ایشان از پیش آماده می شد و بدون حضور آنان جشن رسماً آغاز نمی گردید.مردان به همراه زنان، جشن و میگساری خود را آغاز و به پایان می بردند.
کلاویخو به برگزاری جشن ها و طوی های پادشاهانه توسط خاتون ها همراه با آوازهای دلپذیر و خوش الحان و عیش و نوش اشاره می کند می نویسد:خانزاده همسر میرانشاه در جشن بزرگی که بر پا کردکلاویخو و همراهانش را به جشن دعوت نمود.پس از حضور این سفیر اسپانیایی در سراپرده ملکه، وی در شاه نشینی که برابر شاه نشین خانزاده بود، نشست.کلاویخو می گوید:در چادرخانزاده خانم به همراه گروهی از بانوانی که ملازم وی بودند وتعدادی از خویشاوندان،چند مرد دیگرنشسته بودند،وگروهی سرودخوان با خوانندگی و نوازندگی مجلس را گرم می کردند، همة حاضرین شراب به دست بودند. خانزاده این بزم را به افتخار عروسی یکی از خویشاوندان خود برپا کرده بود (همان، 246 – 245) به این ترتیب، برگزارکنندگان این جشنها اکثراً زنان بودند به ویژه زنانی که به تیمور یا حکومتگران تیموری نزدیک بودند.
پوشاک و ظواهر زنان خاندان تیموری
ابن بطوطه درباره پوشش زنان مغول آورده است:با وجود مسلمان شدن مغولان، زنان ترک و مغول که برطبق قوانین اسلامی ملزم به رعایت این قوانین بودند، ولی به لحاظ پوشش مانند زنان مسلمان ایرانی رفتارنمی کردند و معمولاً با روی باز و بدون نقاب درملأ عام ظاهر می شدند(ابن بطوطه، 330). زنان درباری تیموری نیز متأثر از دوره قبل از خود یعنی مغولان بودند.
گزارش کلاویخو از دربار تیمور، از بانوانی میگوید که در حفظ سنت مغولی که همان پوشش قرمز به عـنوان رنـگی فـرخنده و مبارک بود، میکوشیدند. همچنین آنـها بـه پوشـش بقتاج تمایل داشتند.کلاویخو پوشش زنان درباری را چنین توصیف می نماید : «سبک لباس خانم بزرگ زن تیمور این گونه بود که جامه روی او از پرند سرخ زر دوزی شده ،بسیار گشاد،با دامنی بلند که بر روی زمین کشیده می شد.این لباس بی آستین بود و تنها روزنه ای داشت که سرش را از آن بیرون کرده بود و نیز دو سوراخ که از آنها بازوانش بیرون می آمد یقه پیراهن تا بالا بسته بود دامن پیراهن پهن و عریض بود و دنباله آن را ملازمانش می کشیدند تا خانم بزرگ بتواند راه برود ،وی بر چهره نقابی نازک وسفید داشت...»(کلاویخو ، 258).ودرادامه پوشش سر زنان درباری را چنین شرح میدهد:
«...خانم بزرگ یعنی زن بزرگ اعلیحضرت بر چهره نقابى نازك و سفيد داشت و بقیه قسمتهای سـرش بـسیار مـانند بالای کلاهخود بود. از آن گونه خودهایی که ما مـردان بـه هنگام نیزه بازی در میدان میپوشیم. منتها این خود او از پارچه سرخ و دو کنار آن بر روی شانههایش افتاده بود. قسمت پشت خود او بـسیار بـلند و بـا مرواریدهای گرد بسیاری که همه از مرواریدهای خوب شرق بودند، آرایـش گشته بود و نیز بر آن، سنگهای گرانبها، لعل بدخشان و فیروزه با سلیقههای بسیار دوخته بودند. لبههای این سرپوش بـا نـخ زری، گـلدوزی شده بود و بر گرد آن تاج گلی نهاده بودند از زرناب که بـا مـرواریدهای درشت وگوهرهای گرانبها آرایش گشته بود. از این ها گذشته بر نوک این روسری یا خود بـرجستگی بـود کـه بر آن سه لعل بدخشان که هر یک به درشتی دو بند انگشت بـودند و رنـگ روشـنی داشتند و در نور میدرخشیدند، کار گذاشته بودند. بالای آن پر سفیدی به بلندی یک گز گذاشته بـودند. ایـن پر، چـنان به پایین خم گشته بود که برخی از قسمتهای آن روی او را تا پایین دیدگانش میپوشاند.این پر بـا مـفتول زرین به هم استوار گشته و در نوک آن دسته ای از پر بود که با مروارید و سنگهای گـرانبها آراسـته شـده بود.» (همان،258-259)
به توصیف کلاویخو، لباس بانوان در مکانهای عمومی پارچهی سفیدی بود که سراپای آنـها را مـیپوشاند و نقابی از موی اسب بر چهره میافکندند تا هیچ کس آنان را نشناسد(همان، 162).
از ویژگیهای دیگر سبک پوشاک زنان دربارتیموری بر اساس رسوم، آرایش وزیبا کردن خود و استفاده زیورآلات متعدد بود. به گفته کلاویخو: «در تبریز در بعضی از کاروانسراها که در آنها وسایل و لوازم آرایش و عطریات زنان فروخته می شود زنان به دکانها و حجره های آنان می آیند تا از آنها بخرند .زیرا این زنان عطر و روغن بسیار بکار می برند»(همان، 162). زنان درباری چهره های خود را با سفیدآب یا چیزی مانند آن آرایش می کردند چنان که گویی نقاب سفیدی بر چهره زده اند.رسم آنها بود که هنگام خارج شدن از منزل برای محافظت از پوست در مقابل آفتاب از سفید آب بر چهره می مالیدند، علاوه بر زنان درباری همه ملازمان زن هم از این ماده به صورت خود می مالیدند. در جایی دیگرکلاویخو به موی بلند سیاه زنان و زیبایی خاص آن اشاره کرده، می نویسد:زنانی که موی سیاه نداشتند آن را رنگ می کردند تا سیاه شود (همان، 263).
فعالیت اقتصادی زنان خاندان تیموری
موقعیت حقوقی و اقتصادی یک زن اساساً مقام اجتماعی او را نشان میدهد.ازاین رو، برای به دست آوردن دیدگاهی واقعی دربارة وضعیت زنان درباری عهد تیموری باید فعالیتهای اقتصادی آنان را تا حدی به تفضیل بررسی کنیم.
در عصر مغول زنان در مورد حقوق مادی وتملک ثروت و املاک می توانستند با مردان برابری کنند .به خصوص که در دوران اولیه تکوین حکومت مغول،درگرداندن چرخ های اقتصادی جامعه ایلی نقشی مهمتر و برتر از مردان را به عهده داشته اند(بیانی،1352: 9).زندگی زنان دردربار تیمور نیزهمانند زندگی زنان مغولی بود، و همان پایگاه را دردربار و نزد مردان داشتند.
از این لحاظ،کلاویخو می نویسد:تخمین ثروت شخصی بی بی خانم همسر تیمور ممکن نیست ،اما وسایل تزئینی،چادر و محوطه مخصوص به وی در اردوگاه تیموری نشان دهنده چشمگیر بودن آن است،کلاویخو مقدار وکیفیت جواهرات همسر اول تیمور چنین توصیف کرده است:«میز کوچکی از زر به بلندی دو بدست [وجب] قرار داشت که با سنگهای زیبا و مروارید آرایش گشته بود بر فراز این میز زمرّد بزرگی بود و طول آن چهار بدست بود و پهنای آن یک بدست و نیم.درکنار میز درخت زرینی بود شبیه به کاج که شاخه های آن به کلفتی ران آدمی بود و شاخه های کوچک از آنها براست و چپ منشعب گشته بود که بر آنها برگهایی درست مانند برگ کاج ساخته بودند. این درخت به بلندی یک نفر بود و پایین آن را چنان ساخته بودند که گویی ریشه ی آن از ظرف یزرگی که در آنجا بود روییده است.میو ه ی این درخت همه از لعل بدخشان و زمرد و فیروزه و یاقوت کبود و یاقوت معمولی به مقدار فراوان و مروارید های گرد درشت شرقی فوق العاده زیبا بسیار بود. این گوهرها را به درخت مزبور نصب کرده بودند و نیز انبوهی از پرند گان کوچک زرین بر روی آن کار گذاشته بودند »(کلاویخو،269).این مسئله نشان دهندة استقلال و قدرت مالی زنان رده بالای تیموری است که با استناد به متون می توان پی به آن برد.
همچنین تیمور برای راحتی و آسایش زنان حرمش اهمیت زیادی قائل بود بنابراین،برای هر یک در خارج از شهر و یا اردوگاهها چادر و اسباب آرامش مورد نیاز را تأمین می نمود،به نظر می رسد همان شیوه و سنت مغولی است که زنان می توانستندجداگانه برای خود چادرداشته باشند.کلاویخو چادرخانم بزرگ را چنین توصیف می نماید: این چادر از بیرون با پرند سرخ پوشیده و پولک طلایی از بالا به پایین آن دوخته شده است . وی به وجود .... و صندوق یا اطاقکی که از طلا ساخته شده و با لعاب وگوهر و مروارید و سنگ های قیمتی تزیین شده...و نیز تختهایی که تشک آن با ابریشم مزیّن و کف چادر با فرشهای ابریشمی پوشیده شده بود ،اشاره می نماید(همان، 267).
از سویی دیگر،خانواده سلطنتي نظير مـادر، خـواهران ، دختران ، همسـران سلطان از موقعيت و جايگاه اجتماعي خاصي برخـوردار بودنـدو هديـه هـاي کـه از طــرف سـلطان مـانند اعطاي ملک و پول به دست آنان مي رسيد، اين امکان را در اختيـار آنـان قـرار مي داد تا در اموراتي هـمچون سـاخت مساجد و کاروانسرا وغیره صرف کنند.کلاویخو آورده است : هر یک از زنان به نسبت مقام و موقعیت خویش از پیشکش هایی که به دربار می رسید سهمی می گرفتند(همان، 229).
بی بی خانم (سرای ملک )همسر اول تیمور گورکان هیچ گاه در مقام قدرت سیاسی قرار نگرفت، ولی برخی از منتصبات اعضای خاندان را که به مردان اختصاص داشت دارا بود .کلاویخو می نویسد: بر بالای سر او چتری حمل می شدکه در خاندان مغول نشانه احترام به همسران فرمانروایان بود وی به همراه زنان رده بالای تیموری از سفرای مرد و زن در مهمانی ها پذیرایی کرده وبه آنان ردای افتخار هدیه می داد.نقش دیگر سرای ملک خانم سرپرستی ونگهداری از غنایم جنگی بود که به وی این فرصت رامی داد تا اشیاءدلخواه خودرا از میان آنها انتخاب نماید(همان،261-258)
از این لحاظ ،هنگامی که تیمور شروع به تأسیس مسجد جامع سمرقند نمود، بی بی خانم دستور ساخت مدرسه ای را روبروی مسجد جامع می دهد،که به لحاظ معماری با شکوه تر از مسجد بود (خواند میر،3/ 541).کلاویخو در توضیحات خود ، مدرسه بی بی خانم را کاخ می نامد و بیان می- دارد که این کاخ بر خلاف دیگر قصرها دارای ساختمانهای جداگانه بوده و اسباب واثاثیه اش را تحسین کرده و در عین حال ذکر می کند که ساخت بنا به اتمام نرسیده وکارگران مشغول انجام تزئینات برخی از اتاق ها هستند(همان، 277-281). توصیف کلاویخو از مدرسه بی بی خانم با عنوان قصر نشان دهنده این است که بنا تاآن زمان کارکرد تعلیمات مذهبی نداشته است.
زنان خاندان تیموری علاوه بر املاک و زمینهایی که دریافت می کردند درآمدهای دیگری نیز داشتندکه به جایگاه اقتصادی آنها دردربار اشاره می کند.یکی دیگر از راههای کسب درآمد برای بانوان درباری دریافت سهمی جداگانه از غنایم جنگی بودکه تیمور با خود به سمرقند می آورد. کلاویخو که از نزدیک خیمة اختصاصی بی بی خانم را مشاهده کرده بود از اسباب وآلاتی سخن می گویدکه از سرزمینهای دیگر به سمرقند آورده بودند، وی می نویسد: «چادر دو در داشت که یک در پشت در دیگری قرار داشت.در ورودی چادر بسیار بلند بود چنان که یک سوار با اسب خود می توانست وارد چادر شود، و این دو در با الواح سیمین و زرین آرایش شده بودند. بر یکی از آن دو در شمایل پطرس قدیس رسم شده بود، و بر در دیگر تصویری از پولس رسول، نقش شده بود. تیمور این دو نقش را درخزانه سلطان بایزید یافته و به سمرقند آورده بود»(همان ، 268).
نتيجه گيري
از مجموع آنچه که گفته شد در می یابیم که سفرنامه ها بهترين منبـع بـراي شـناخت جايگـاه اجـتمـاعي بــانوان به ویژه در دوره تيموري هستند مرور منابع عصر تیموری نشان می دهد که در این دوره تاریخی تحولی در جایگاه اجتماعی زنان دربار تیموری بر مبنای سنت های قبیله ای و تاثیرپذیری از فرهنگ ایرانی-اسلامی شکل گرفته است که از دیده های کلاویخو نویسنده اسپانیایی سفرنامه پنهان نمانده و به ثبت و ضبط آنها پرداخته است. همچنین وی در توصیف ها و تصویر پردازی های دقیق از سرعلاقه به آداب و رسوم و وضعیت زنان در سلسله مراتب اجتماعی و الویت ها و ملاحظات حاکم بر تجربه فراغتی آن هارا مورد توجه قرار داده است.که حاوی نکات کوچک و ارزنده ای می باشد که اغلب این جزئیات را نمی توان در منابع فارسی و عربی عصر تیموری به دست آورد.یافته های پژوهش نشان می دهدعصرحاکمیت تیموریان درایران مانند دورهی مغول به لحاظ مـنزلت،احـترام، و مـوقعیت زنان، به ویژه زنان خاندان حاکمه قابل تـوجه و تـأمل است . جایگاه اجتماعی زنان دراین دوره برمبنای مجموعه ای از سنن و رسوم ایرانی-اسلامی و قبیله ای شکل گرفت و زمینه ای برای شکوفایی زنان شـاخص و بـرجسته در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی فـراهم گردید.
فهرست منابع
1- ابن بطوطه،سفرنامه ابن بطوطه،ترجمه محمد علی موحد،تهران: 1361،علمی و فرهنگی.
2- بیانی،شیرین ، زن در ایران عصر مغول ،تهران : 1352، دانشگاه تهران .
3- خواند میر، غیاث الدین ابن همام الدین حسینی ،حبیب السیر فی الاخبار افراد البشر ،به کوشش محمود سیاقی ،تهران : 1353، خیام،چاپ دوم.
4- کلاویخو،روی گنزالو،سفرنامه کلاویخو،ترجمه مسعود رجب نیا ،تهران : 1344،بنگاه ترجمه و نشر کتاب .
5- مارکوپولو،سفرهای معروف به ایل میلیونه،ترجمه رامین گلبانگ ،تهران: 1363،گویش.
6- مجهول المؤلف ،معز الانساب،نسخه خطی شماره ی 67،کتابخانه ملی پاریس، بی تا.
7- یزدی، شرف الدین علی ،ظفرنامه ، تصحیح سید سعید میر محمد صادق و عبدالحسین نوائی ،تهران: 1387،کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
فهرست مقالات
8- اسماعیل پور،اکبر،« پیشینه آشنایی و تأثیرات متقابل ایران و اسپانیا»، تاریخ روابط خارجی » پاییز و زمستان 1384 ، شماره 24 و 25 ،ص 43 تا68.
9- جوادی،حسن،« ایران از نظر سیاحان اروپایی عصر تیموری»، بررسی های تاریخی ، مرداد و شهریور 1352 ،شماره 46 ،ص 155 تا 186.
10- سراوانی ،فهمیه ، «بررسی پرچم ایران در دوره فرمانروایی تیمور گورکانی»، پژوهش هنر » بهار 1393 ، شماره 5 ،ص 85 تا 90.
11- کرن لوسین ،« سفیران اسپانیا در دربار امیر تیمور»، مترجم : خراسانی،هادی، وحید ، تیر 1354 ،شماره 181 ،ص 375 تا 383 .
12- کشاورزی ،محمد طبیب،« سیرو سفر در تاریخ ومعرفی سفرنامه کلاویخو»،مطالعات تاریخ و تمدن ایران واسلام،زمستان1396،دوره دوم ،شماره4،ازص 52-59.
13- Budd,A.(ed).(2009)The modern historiography reader,wetern sources,London:Routlge.
Historical Understanding of the Position of Women in the Timurid Court according to Clavijo's Itinerary
Identifying developments, changes, and continuities of women's status is an important indicator for understanding the social status of women in a society and representing and disseminating their values and social status throughout history.Itineraries are important sources of understanding one society’s political, social, economic, and cultural history. The evaluation of social relations in a society is one of the most important issues for itinerary writers; this, apart from gender bias, provides a clear picture of daily lives of women and their experiences that are neglected in most sources and texts. The itineraries from Timurid period provide important information about social history especially about women of harem.
The purpose of this study is to assess social status of women of Timurid dynasty according to Clavijo itinerary. The preset study, thus, seeks to understand and visualize the social status, considerations, and conditions of women in the Timurid court. The main question of the present study is: how was the social status of women of Tmurid dynasty? This study is a descriptive-analytical one and the data are collected from library sources.
Keywords: Clavijo, Clothing, Economy, Marriage, Timurid, Woman
[1] - Ruy Gonzalez de Clavijo
[2] - Alfonso Paez
[3] - Gomez de Salazar
[4] - به گفته کلاویخو ،وی خان قبیله زرین از تاتارها و مقتدرترین و خطرناکترین دشمن تیمور بود (کلاویخو ، 292-294).
[5] - برخی نویسندگان معتقدند با این ازدواج تیمور لقب گورکان گرفت
[6] - از زنان با نفوذ وسیاست مدار دیگر عصرتیمورکه موقعیت ویژه زنان چنگیزی را در نزد تیمور داشت ،سوین بیگ دختر آق صوفی مشهور به خانزاده بود وی از طریق مادرش شکر بیگ نسبش به جوجی می رسید او به نوبت با پسران تیمور جهانگیر(777هـ. ق/1376م)و میرانشاه ازدواج کرد(یزدی،ج1: 436-429)
[7] -- او دختر سیُورغتَمش خان مغول(معزالانساب،بی تا: b124) خان دست نشاندة تیمور و همسر میرانشاه و مادر عمر میرزا(807هـ.ق) وابابکر(811هـ.ق) بود(کلاویخو، 328-313).