ارائه مدل توسعه فعالیت های کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش
محورهای موضوعی : آموزش و پرورشزهرا سادات حسینی 1 , حمید رضا معتمد 2 , نیما شهیدی 3
1 - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، واحد کازرون، دانشگاه آزاد اسلامی، کازرون، ایران.
2 - استادیار، گروه مدیریت آموزشی، واحد کازرون، دانشگاه آزاد اسلامی، کازرون، ایران.
3 - استادیارگروه علوم تربیتی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نورآباد ممسنی، نورآباد ممسنی، ایران.
کلید واژه: فعالیت های کارآفرینانه, زنان, آموزش.,
چکیده مقاله :
هدف: هدف این مطالعه طراحی مدل توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش است.
روش: پژوهش حاضر جزء طرحهای ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازي است. جهت شناسایی و تعیین مؤلفههای مدل توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش، بر اساس دلایل شناسایی شده، از رهیافت گراندد تئوری بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل کارآفرینان زن در حوزه آموزش بود. به منظور نمونه گیری، دو معیار مورد ملاک قرار گرفت. زنانی که مؤسس یا پایه گذار مشاغل آموزشی بوده و ۵ سال از تأسیس آن شغل گذشته باشد. جهت گردآوری داده ها از روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب استفاده گردید. اطلاعات جمع آوری شده؛ از نفر بیست و پنجم به اشباع نظری رسید. ولی برای اطمینان بیشتر تا نفر سی ام مصاحبه ها ادامه پیدا کرد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های عميق نيمه ساختمند بود. اعتبار یافتهها به شیوه گوبا و لینکلن (١٩٨٥)، انجام شد. همچنین از روش توافق درون موضوعی براي محاسبه پایایی مصاحبهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، شرایط علی دارای مقوله های، انگیزه و نیاز، جذابیت شغل، شرایط مالی و توانمندیهای فردی، شرایط مداخلهگر: دارای مقوله های حمایت خانواده، تجربه، نگرش جنسیتی، سیاست زدگی آموزش، زمینه: شامل مقوله های عوامل فرهنگی و اجتماعی، اهمیت آموزش در جامعه، فناوری اطلاعات و ارتباطات، شرایط اخذ مجوز، راهبردها: دارای مقوله های ایجاد بسترهای قانونی و نهادی، ایجاد بسترهای سیاستی و حمایتی، ایجاد بسترهای فرهنگی و اجتماعی، ایجاد بسترهای اقتصادی و پیامدها: دارای مقوله های پیامدهای اقتصادی، پیامدهای آموزشی و فرهنگی، توسعه پایدار، پیامدهای اجتماعی هستند.
نتیجه گیری: بنابراین، راهبردهای بیان شده در زمینه توسعه کارآفرینی آموزشی زنان میتواند موجب رشد اقتصادی، ایجاد آثار مثبت اجتماعی و کاهش آسیبهای اجتماعی و نیز ارتقای سطح توسعه کشور در سطوح مختلف آموزشی گردد.
Purpose: The purpose of this study is to design a model for the development of women's entrepreneurial activities in the field of education.
Method: The current research is a part of sequential exploratory combined projects of the instrument-making type. The statistical population included female entrepreneurs in the field of education. To sampling, two criteria were used. Women who are the founders of educational businesses and 5 years have passed since the establishment of that business. To collect data, the purposeful sampling method of the desired type of cases was used. collected information; He reached theoretical saturation from the twenty-fifth place. But for more certainty, the interviews continued to 30 people. The data collection tool was semi-structured in-depth interviews. Also, the within-subject agreement method was used to calculate the reliability of the interviews.
Findings: The results showed that the causal conditions have the categories of motivation and need, attractiveness of the job, financial conditions and individual capabilities, the intervening conditions have the categories of family support, experience, gender attitude, education politicization, context: including the categories of cultural and social factors, the importance of education in society, information and communication technology, conditions for obtaining a license, Strategies: have the categories of creating legal and institutional platforms, creating policy and support platforms, creating cultural and social platforms, creating economic platforms and consequences: they have the categories of economic consequences, educational and cultural consequences, sustainable development, social consequences.
Conclusion: Therefore, the strategies expressed in the field of women's educational entrepreneurship development can cause economic growth, create positive social effects and reduce social harms, as well as improve the level of development of the country in different educational levels.
بادزبان فاطمه، رضائی مقدم کورش، فاطمی مهسا. (۱۳۹۹). کارآفرینی در کسب وکارهای کوچک و متوسط زنان روستایی استان فارس: کاربرد مقیاس تاب آوری در طول عمر کسب وکار راهبردهای کارآفرینی در کشاورزی; ۷ (۱۳) :۲۳-۱۲ ۱۰,۵۲۵۴۷/jea.۷.۱۳.۱۲
خسروی, زهره. (1401). شناسایی و الویت بندی عوامل مؤثر در بروز فرصت های کارآفرینی زنان (مطالعه موردی: شهرداری منطقه 3 تهران). جغرافیا و روابط انسانی۴(۴): ۸۸-۷۱.
حاجیلو، وحید، ولیزاده، حبیب و زهرا مقیمی (١٣٩٩). » شناسایی مؤلفههاي سازماندهی و توانمندسازي زنان سرپرست خانوار در شهرستان چالدران«، مطالعات راهبردي زنان، ۲۳(۸۹).
خیاط، بهناز.، محمدیان، فریبا.، ماجدی، نیما. (1399). ارائة الگوی توسعة کارآفرینی ورزش زنان ایران. مطالعات مدیریت ورزشی، . 12(62), 135-164. doi: 10.22089/smrj.2020.7811.2724
داوری، علی.، رمضانپور نرگسی، قاسم، افراسیابی، راحله.، داوری، الهه. (1397). تأثیر سیاستهای کارآفرینی و محیط کسبوکار بر توسعۀ کارآفرینی. فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی. 11(2), 321-339. doi:
دباغی، حمیده. (1400). رابطه دوسویه کارآفرینی زنان و امنیت اقتصادی. فصلنامه علمی «اقتصاد ایران و امنیت اقتصادی», 1(3), 107-142..
ده یادگاری، سعید.، اشرف زاده افشار، افسانه.، شهابی، الهه.. (1401) طراحی مدل کارآفرینی زنان مبتنی بر راه اندازی کسب وکارهای الکترونیکی. مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان. 20(3), 110-140.
صادقی، حسین.، عباس پور، اژین.، شاهمرادی، گودرز. (1402). فراتحلیلی در زمینه تأثیر نگرش فرهنگی بر توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان. زن در توسعه و سیاست. 21(4), 923-942.
فروتن، مهرنوش.، سفیری، خدیجه.، میرساردوو، طاهره. (۱۴۰۲). نقش خانوادههای خاستگاه و خودساخته بر کارآفرینی زنان، با رویکرد نظریه زمینهای، (مورد مطالعه: زنان دانشآموخته آموزش عالی ساکن تهران). جامعهشناسی نهادهای اجتماعی، 10(21), 77-102. .
سپهوند, رضا؛ مغوئی نژاد, مهدیه. (1396). تأثیر مدیریت منابع انسانی عملکرد بالا بر کارآفرینی سازمانی با نقش واسطه ای رفتار شهروندی سازمانی. مطالعات مدیریت بهبود و تحول. ۲۶(۸۴): ۷۲-۵۳.
سخته, شقایق, کریمی, آصف. (1397). عوامل موثر بر نوآوری باز در کارآفرینی دیجیتال. فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی. .11(4), 719-737
کاظمی، عالیه.، مقیمی، بهاره. (1397). بررسی موانع توسعه کارآفرینی زنان در ایران با استفاده از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی. فصلنامه زن و جامعه. 9(34), 249-274.
گودرزی مهدی.، جلالی فراهانی، مجید.، رجبی، حسین.، حمیدی، مهرزاد. (۱۳۹۶). طراحی و تدوین الگوی توسعۀ مهارتهای کارآفرینی دانشجویان مدیریت ورزشی کشور. رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی.; ۵ (۱۸) :۹-۲۱.
میرزایی، عباس.، لیانی، قاسم.، آزرم، حسن.، و جمشیدی، سیامک. (1396). تعیین الگوی کشت بهینه بخش مرکزی شهرستان سیرجان با توجه به پایداری منابع آب و محیط زیست. تحقیقات اقتصاد کشاورزی، 9(4 (پیاپی 36) )، 283-303.
مرادی، محمد علی.، داوری، علی.، منوچهری آملی، محمود. (1394). شناسایی و اولویت بندی سیاست های توسعه کارآفرینی بین المللی در بخش صنعت ایران. سیاست نامه علم و فناوری. 05(2), 50-60.
منصوری, سمانه, پیغامی, عادل, قاسمی, عاصمه. (1401). الگوی ارتقایافتۀ کارآفرینی زنان مبتنی بر رویکردها و تحولات جدید مطالعات جنسیت. زن در توسعه و سیاست.20(2), 258-235.
مودتی۷ مهدیه، ترابی، تقی.، معمارنژاد، عباس.، محمودزاده، محمود. (1397). عوامل نهادی رسمی و غیررسمی، کارآفرینی فرصتگرا و رشداقتصادی به روش گشتاور تعمیمیافته. فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی. 11(3), 521-539.
میرحسینی, زهرا.، عاشوری, صغری. (1402). روایت زنان کارآفرین دانشگاهی از بازیابی نقش اجتماعی- اقتصادی خود در بستر کارآفرینی سطح خرد و متوسط. مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان. 21(2), 7-33.:
ورکیانی پور، نفیسه.، حسینی، سید محمدرضا.، سمیعی، روح الله.، اشرفی، مجید. (1398). ارائه مدل توسعه کارآفرینی زنان با رویکرد توسعه پایدار روستایی در استان گلستان. نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی.; ۱۹ (۵۴) :۱۴۷-۱۶۶.
یعقوبی فرانی، احمد.، سلیمانی، عطیه.، موحدی، رضا.، اسکندری، فرزاد ا. (1392). تأثیر عوامل آموزشی و نهادی بر کارآفرینی زنان روستایی (مورد مطالعه: استان همدان. فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی. 6(2), 115-134.
Ahl, H. (2006). Why research on women entrepreneurs needs new directions.Entrepreneurship Theory and Practice, 30(5), 595-621. 2.
Avolio, B., Charles, V. and Bautista, M.L.A. (2023) ‘Inter‐domain role transitions and work‐family life balance: the mediating effect of integration and segmentation preferences’, Global Business and Organizational Excellence, https://doi.org/10.1002/joe.22199.
Arend, R. J. \2020\. Modelling Social Entrepreneurship: Consideration of the Reacting Forces. Journal of Social Entrepreneurship.
Asha, k. (2018). A study on problems faced by rural entrpreneurs in India and remedies to solve it. Paper presented at the National Conference on “Innovation, Entrepreneurship and Start-UPS for Eco-nomic Transformation-Trends, opportunities and Challenges.
Cabrera, E. M., & Mauricio, D (2017). entrepreneurship: A review of literature. International Journal of Gender and Entrepreneurship, 9(1), 31-65. 4.
Chen, Y., Wang, Y., Nevo, S., Benitez-Amado, J., & Kou, G. (2015). IT capabilities.
Carter, S. L., & Shaw, E. (2006). Women's business ownership: Recent research and policy developments. London: Report to the Small Business Service.
Christina, J. (2013), Impact of Strategic Orientation on Women Owned Service Enterprises, Tenth Aims International Conference on Management, January 2013, pp. 3648-3657.
De Vita, L., Mari, M., & Poggesi, S. (2013). Women entrepreneurs in and from developing countries: Evidence from the literature. European Management Journal, 32(3), 451-60.
Hanohov, R., & Baldacchino, L. (2018). Opportunity recognition in sustainable entrepreneurship: an exploratory study. International Journal of Entrepreneurial Behavior & Research, 24(2), 333-58.
Hasan, F. S., & Almubarak, M. M. S. (2016). Factors influencing women entrepreneurs’ performance in SMEs. World Journal of Entrepreneurship, Management and Sustainable Development, 12(2), 82-101.
Huarng, K. H., Mas-Tur, A., & Yu, T. H. K. (2012). Factors affecting the success of women entrepreneurs. International Entrepreneurship and Management Journal, 8(4), 487-97.
Kelley, D., Brush, C., Greene, P., Herrington, M., Ali, A., & Kew, P. (2015). Global entrepreneurships monitor special report: Women’s entrepreneurship. Babson Park, MA: Global Entrepreneurship Research Association.
Low, S. (2009),’Defining and measuring entrepreneurship for regional research: A new approach’ Ph.D., University of Illinois at Urbana-Champaign.
Mair, J. & Martí, J. (2016). “Social entrepreneurship research: A source of explanation, prediction, and delight, Journal of World Business, 41\1\: pp 36- 44.
Modarresi, M., Arasti, Z., Talebi, K., & Farasatkhah, M. (2017). Growth barriers of women-owned home-based businesses in Iran: an exploratory study. Gender in Management: An International Journal, 32(4), 244-67.
Mathew, V. (2010). Women entrepreneurship in Middle East: Understanding barriers and use of ICT for entrepreneurship development. International Entrepreneurship and Management Journal, 6(2), 163-81.
Minniti, M., & Naudé, W. (2010). What do we know about the patterns and determinants of female entrepreneurship across countries? European Journal of Development Research, 22 (3), 277-93.
Molina, J. A. (2020). Family and entrepreneurship: New empirical and theoretical results. Journal of Family and Economic Issues, 41(1), 1-3.
Quagrainie, F. A., Opoku Mensah, A., & Adom, A. Y. (2018). Christian entrepreneurial activities and micro women entrepreneurship development: Church embeddedness in action. Journal of Enterprising Communities: People and Places in the Global Economy, 12(5), 657-76.
Reed, R., Storrud-Barnes, S., & Jessup, L. (2012). How open innovation affects the drivers of competitive advantage: Trading the benefits of IP creation and ownership for free invention. Management Decision, 50(1), 58-73.
Revell-Love, C., & Revell-Love, T. (2016). Competencies of women entrepreneurs utilizing information marketing businesses. Journal of Small Business and Enterprise Development, 23(3), 831-53.
Revenga, A., & Shetty, S. (2012). Empowering Women Is Smart Economics-Closing gender gaps benefits countries, not just women and girls. Finance and Development-English Edition, 49(1), 40-3.
Sucheta Agarwal, Usha Lenka, Kanhaiya Singh, Vivek Agrawal, Anand Mohan Agrawal (2020). A qualitative approach towards crucial factors for sustainable development of women social entrepreneurship: Indian cases, Journal of Cleaner Production, Volume 274.
Saiz-Alvarez, J. M., Martínez, A. C., & Martínez, C. C. A. (2014). An entrepreneurial well-being model based on GEM data for Spain. International Journal of Interactive Multimedia and Artificial Intelligence, 2(5), 38-47.
Sarfaraz, L., Faghih, N., & Majd, A. A. (2014). The relationship between women entrepreneurship and gender equality. Journal of Global Entrepreneurship Research, 2(1), 1– 11.
Shahraki, H., Movahedi, R., & Yaghobi-Farani, A. (2016). Examining the Cultural and Social Components of Rural Entrepreneurship: A Qualitative Study. Journal of Entrepreneurship Development, 9(4), 749-767.
Shir, N. (2015). Entrepreneurial well-being: The payoff structure of business creation (Doctoral dissertation). Stockholm School of Economics, Sweden, Stockholm.
Stephan, U. (2018). Entrepreneurs’ mental health and well-being: A review and research agenda. Academy of Management Perspectives, 32(3), 290-322.
Vrinda Khattar, Upasna A. Agarwal (2023). Evolving as an entrepreneur: a life story approach to studying Indian women entrepreneurs, Career Development International, Volume 28, Issue 3, Pages 277-299, ISSN 1362-0436.
Vuorio, A. M., Puumalainen, K., & Fellnhofer, K. (2018). Drivers of entrepreneurial intentions in sustainable entrepreneurship. International Journal of Entrepreneurial Behavior & Research, 24(2), 359-81.
Wiklund, J., Nikolaev, B., Shir, N., Foo, M. D., & Bradley, S. (2019). Entrepreneurship and well-being: Past, present, and future. Journal of Business Venturing, 34(4), 579-88.
Wood, M. S., Bylund, P., & Bradley, S. (2016). The influence of tax and regulatory policies on entrepreneurs’ opportunity evaluation decisions. Management Decision,54(5), 1160-82.
Farooq Syed Hamza, Arif Ud Din, Irshad Ahmed Soomro, Angelo Riviezzo (2024). Unveiling the path to sustainable poverty alleviation in Pakistan: Investigating the role of microfinance interventions in empowering women entrepreneurs, Scandinavian Journal of Management, Volume 40, Issue 2, 101331, ISSN 0956-5221.
Global Entrepreneurship Monitor Report, (2014). GEM Global Report, Entrepreneurship Monitor. Retrieved from GEM Consortium, It’s Available at http://www.gemconsortium.org/report.
Gbadamosi, A. (2019). Women-entrepreneurship, religiosity, and value-cocreation with ethnic consumers: revisiting the paradox. Journal of Strategic Marketing, 27(4).
Hancıoğlu, Y., Doğan, Ü. B., & Yıldırım, Ş. S. (2014). Relationship between uncertainty avoidance culture, entrepreneurial activity and economic development. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 150, 908-16.
Henley, A. (2012). Job creation by self- employment: the roles of entrepreneurship and finance, Small Business Economics, 25, pp 175-196.
Huarng, K. H., Mas-Tur, A., & Yu, T. H. K. (2012). Factors affecting the success of women entrepreneurs. International Entrepreneurship and Management Journal, 8(4), 487-97.
Ivanović Vladan, Vadim Kufenko (2023). It's a man's world? The rise of female entrepreneurship during privatization in Serbia, Economic Systems, Volume 47, Issue 3, 101091, ISSN 0939-3625.
Lincoln, Y., & Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry. Newbury Park, CA: Sage.
فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامیواحدگرمسار سال هجدهم، شماره 1، بهار 1403 صص 331-301 |
ارائه مدل توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش
زهرا سادات حسینی1، حمیدرضا معتمد2، نیما شهیدی3
چکیده:
هدف: هدف این مطالعه طراحی مدل توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش است.
روش: پژوهش حاضر جزء طرحهای ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازي است. جهت شناسایی و تعیین مؤلفههای مدل توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش، بر اساس دلایل شناسایی شده، از رهیافت گراندد تئوری بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل کارآفرینان زن در حوزه آموزش بود. به منظور نمونهگیری، دو معیار مورد ملاک قرار گرفت. زنانی که مؤسس یا پایه گذار مشاغل آموزشی بوده و ۵ سال از تأسیس آن شغل گذشته باشد. جهت گردآوری دادهها از روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب استفاده گردید. اطلاعات جمع آوری شده؛ از نفر بیست و پنجم به اشباع نظری رسید. ولی برای اطمینان بیشتر تا نفر سیام مصاحبهها ادامه پیدا کرد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبههای عميق نيمهساختمند بود. اعتبار یافتهها به شیوه گوبا و لینکلن (١٩٨٥)، انجام شد. همچنین از روش توافق درون موضوعی براي محاسبه پایایی مصاحبهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، شرایط علی دارای مقولههای، انگیزه و نیاز، جذابیت شغل، شرایط مالی و توانمندیهای فردی، شرایط مداخلهگر: دارای مقولههای حمایت خانواده، تجربه، نگرش جنسیتی، سیاستزدگی آموزش، زمینه: شامل مقولههای عوامل فرهنگی و اجتماعی، اهمیت آموزش در جامعه، فناوری اطلاعات و ارتباطات، شرایط اخذ مجوز، راهبردها: دارای مقولههای ایجاد بسترهای قانونی و نهادی، ایجاد بسترهای سیاستی و حمایتی، ایجاد بسترهای فرهنگی و اجتماعی، ایجاد بسترهای اقتصادی و پیامدها: دارای مقولههای پیامدهای اقتصادی، پیامدهای آموزشی و فرهنگی، توسعه پایدار، پیامدهای اجتماعی هستند.
نتیجهگیری: بنابراین، راهبردهای بیان شده در زمینه توسعه کارآفرینی آموزشی زنان میتواند موجب رشد اقتصادی، ایجاد آثار مثبت اجتماعی و کاهش آسیبهای اجتماعی و نیز ارتقای سطح توسعه کشور در سطوح مختلف آموزشی گردد.
کلید واژه ها: فعالیتهای کارآفرینانه، زنان، آموزش.
پذیرش مقاله: 28/7/ 1403 دریافت مقاله: 23/5/1403
مقدمه
امروزه در بیشتر جوامع بر گسترش کارآفرینی4 بهعنوان موتور رشد و توسـعه اتفـاق نظر وجـود دارد. کارآفرینان ظرفیتهای بزرگـی بـرای توسـعه اقتصـادی و اجتمـاعی هـر کشـور بـوده و ضـمن امکـان انتخابهای متمایز و نو، فرصتهای شغلی جدیدی را فراهم آورده و در دوران بحران، جهـت برون رفـت از مشکلات کارساز هستند(اولیو و همکاران،5،۲۰۲۳).
کارآفرینی موتور رشد و توسعه سازمانها و جوامع شناخته شده و برای داشتن ساختار اقتصادی قدرتمند و مرفه امری حیاتی قلمداد میگردد (سایز-آلوارز و مارتینز و مارتینز6، ٢٠١٤)؛ بهطوریکه هر محیطی که افرادش از تفکر و هنر کارآفرینی برخوردار باشند، دارای اقتصادی پویاتر خواهد بود (ورکیانیپور و حسینی و سمیعی و شریفی، ۱۳۹۸). مطالعات نیز بر اهمیت کارآفرینی در رشد اقتصادی و خلق ثروت تأکید کرده اند (کابررا و ماریکیو7، ٢٠١٧؛ گودرزی، فراهانی، رجبی و حمیدی، ۱۳۹۶؛ گوپتا و میرچندانی8، ٢٠١٨؛ کولیبالی و اربائو و مکونگچو9، ٢٠١٨؛ ویکلاند و نیکولاو و شیر و فو و بردلی10، ٢٠١٩). کارآفرینی علاوه براینکه باعث ایجاد تحولات مثبت در جامعه میشود و موجب دستیابی به پیشرفتهای اقتصادی و رفاه اجتماعی میشود، منبع بالقوه توسعه، رشد و رفاه شخصی نیز است (شیر11، ٢٠١٥؛ استفان12، ٢٠١٨؛ ویکلاند و همکاران، ٢٠١٩). برخلاف بسیاری از مشاغل سنتی، کارآفرینان از سطحی از آزادی و کنترل برخوردار میشوند، که میتواند آنها را قادر کند تا استعدادها و مهارتهای ذاتی خود را تحقق بخشند و با کارهای خودمحور درگیر فعالیتهای هدفمند شوند (وود و ویلاند و بردلی13، ٢٠١٦؛ شیر و نیکولاو و وینسنت14، ٢٠١٨). کارآفرینی نقش مهمی در رشد اقتصادی و اشتغال در سطح اجتماعی ایفا میکند (واریو و پامالاینن و فلنهوفر15، ٢٠١٨). در سالهای اخیر در بیشتر کشورها توجه خاصی به افراد موفق و کارآفرینان شده است و همچنین تقویت نوآوریها و موفقیتها و ایجاد بستر مناسب برای این امر از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها و بهویژه کشورهای درحال توسعه بهشمار میآید؛ زیرا، فعالیت کارآفرینی با اثربخشی زیاد به توسعه اقتصادی (ایجاد اشتغال، نوآوری در فعالیتها، رقابتپذیری و...) منجر میشود (ورکیانیپور و همکاران، ۱۳۹۸).
کارآفرینی در بسیاری از کشورها به یک جنبش اساسی تبدیل شده است و برای تداوم پویایی اقتصاد بازار نوین و شکلگیری کسبوکارهایی که میتوانند باعث تقویت رقابت و رشد اقتصادی شوند، ضروری است (ماتیو16، ٢٠١٠). براساس مطالعات، رشد اقتصادی شرط لازم برای دستیابی به کیفیت بهتر زندگی است و کارآفرینی راهکاری برای دستیابی به توسعه اقتصادی بهویژه در کشورهای جهان سوم است (داوری و رمضانپور نرگسی و افراسیابی و داوری، ۱۳۹۷). کارآفرینی پدیده ای چندبعدی است که در سطوح گوناگون بر اقتصاد جوامع تأثیرگذار است (مودتی و ترابی و محمودزاده و معمارنژاد، ۱۳۹۷). تاریخچه توسعه اقتصادی در کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که اقتصاد تحتتأثیر کارآفرینی است. شومپیتر17 بهدلیل نقش کارآفرینی در ایجاد نوآوری، آن را محور کلیدی توسعه اقتصادی تلقی میکند (سپهوند و مغوئینژاد، ۱۳۹۶). فرآیندی است که در آن افراد بهطور مستقل یا داخل سازمان به جستوجوی فرصتهای اقتصادی میپردازند. کارآفرینی اصطلاحی برای فرد یا گروهی از افراد است که ترکیبات جدیدی را در سازمان خود ایجاد میکنند؛ بهبیان دیگر، کارآفرینی فرآیندی است که افراد هم بهصورت فردی و هم در درون سازمانها بدون توجه به منابع موجود و دردسترس بهدنبال فرصتها هستند (چن و وانگ و نوو و بنیتز آمادو و کو18، ٢٠١٥)؛ بهعبارت دیگر، کارآفرینی عبارت است از فرآیند کشف و بهره برداری از فرصتهای سودآور (هانوهو و بالداکچینو19، ٢٠١٨). در تعریفی دیگر بیان شده است که کارآفرینی عبارت است، از شناسایی و بهکارگیری فرصتها، تبدیل فرصت به کالا و خدمات قابل فروش، ریسکپذیری و کسب سود و ممکن است در محیطهایی متفاوت روی دهد (سخته و کریمی، 1397). در این میان زنان بهصورت چشمگیری در سراسر جهان به توسعه کارآفرینی کمک میکنند؛ بهطوریکه زنان کارآفرین موتورهای جدید برای رشد اقتصادهای نوظهور معرفی شدهاند (مینیتی و ناد20، ٢٠١٠؛ گوپتا و میرچندانی، ٢٠١٨). حضور زنان در بازار کار و مشارکت آنها در فعالیتهای اقتصادی-اجتماعی به یکی از شناسههای مهم توسعه انسانی (یعقوبی فرانی و سلیمانی و موحدی، ۱۳۹۲) و اقتصادی تبدیل شده است (رید و استورود بارنز و جساپ21، ٢٠١٢؛ هارنگ و مستار و یو22، ٢٠١٢)؛ بهطوریکه در پژوهشهای متعدد به نقش کلیدی زنان در توسعه کارآفرینی (رِونگا و شتی23، ٢٠١٢) و اهمیت کارآفرینی زنان را برای رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی تأکید شده است (دی ویتا و ماری و پوگسی24، ٢٠١٣؛ کابررا و ماریکیو، ٢٠١٧؛ ورکیانیپور و همکاران، ۱۳۹۸). در سالهای اخیر کارآفرینی زنان در سراسر جهان رشد چشمگیری یافته است (کارتر و شاو25، ٢٠٠٦)؛ بهطوریکه تخمین زده میشود ١٢٦ میلیون زن در سراسر جهان در راه اندازی و اداره یک کسبوکار مشارکت میکنند (رِول-لاو26، ٢٠١٦). همچنین افزایش زنان و دختران تحصیلکرده دانشگاهی، ناتوانی بخش دولتی و خصوصی در جذب این افراد آماده بهکار و همچنین امکان استقلال و انعطاف پذیری بیشتر ساعات کار در کسبوکار شخصی که سبب ایجاد تعادل بین کار و زندگی خانوادگی میشود، به گرایش بیشتر زنان به راه اندازی کسبوکار منجر شده است (کاظمی و مقیمی، ۱۳۹۷)؛ با وجود این، مشارکت زنان در فعالیتهای کارآفرینانه تقریباً در تمام جوامع کمتر از مردان است (کابررا و ماریکیو27، ٢٠١٧)؛ بهطوریکه زنان حدود پنجاه درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، اما در مقایسه با مردان فرصت کمتری برای رشد و فعالیتهای اجتماعی دارند (رِونگا و شتی، ٢٠١٢)؛ این در حالی است که زنان کارآفرین فرصتهای کسبوکار متفاوتی را در مقایسه با مردان درك میکنند و شرکتهایی را با رویکردهای جدید مدیریتی و همچنین راه حلهای جایگزین برای مشکلات پیش رو در زندگی حرفهای خود پدید میآورند ( هارنگ و همکاران28، ٢٠١٢).
علاوه بر کشورهای توسعهیافته، کشورهای درحال توسعه نیز دریافتهاند که کارآفرینی زنان به رشد اقتصادی-اجتماعی جوامع (مولینا29، ٢٠٢٠)، استفاده از فرصت جمعیتی و افزایش میزان تولید داخلی (بادزبان و همکاران، 1399)، بهینهسازی فرایندهای اقتصادی و اجتماعی منجر میشود (لو30،٢٠٠٩، هنلی31،٢٠١٢ ، کریستینا32،٢٠١٣ ، سرافراز33 و همکاران ٢٠١٤، شهرکی و همکاران34،٢٠١٦) و موجب کاهش نابرابری جنسیتی بهعنوان یکی از شاخصهای مهم برای ســنجش توسعه هر کشور میشود (حاجی لو و همکاران، ١٣٩٩). لذا کارآفرینی زنان میتواند برای هر جامعهای از اهمیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ویژهای برخوردار باشد. (منصوری و همکاران، 1401). زیرا میتواند سبب تولید و اشتغال، کاهش بیکاری و توسعهی اقتصادی شود (میرزایی و همکاران، 1396).
در تمامی نقاط جهان نرخ کارآفرینی مردان بهطور چشمگیری از زنان بیشتر است. بر پایه گزارش دیدهبان جهانی کارآفرینی35 (GEM) در ارزیابی شاخص اقدامات جامع کارآفرینانه36 (١(TEA، در سال ٢٠١٩، ٢,١٠ درصد از زنان ١٨ تا ٦٤ سالهاي که مشغول به کار بودهاند یک کسب و کار تازه را راهاندازي کردهاند. این عدد حدود سه چهارم شاخص مشابه براي مردان است. در کشورهاي با درآمد سالانه پایین این عدد ١,١٥ درصد بوده در حالیکه این عدد در کشورهاي با درآمد سالانه بالا ١,٨ درصد است. در ایران نیز گزارش های ارائهشده توسط مرکز دیده بانی جهانی کارآفرینی نشان میدهد اغلب کارآفرینان ایرانی مردان جوان هستند (میرحسینی و همکاران، ۱۴۰۲)؛ بهطوریکه نرخ کارآفرینی نوپا و تثبیتشده در بین زنان ۹/۱۲درصد و در مردان ۶/۳۵درصد یعنی حدود سه برابر زنان است (مرکز دیده بانی جهانی کارآفرینی، ٢٠١٥).
توسعهیافتگی کمتر کسبوکارهای زنان در مقایسه با مردان که ناشی از عوامل متعددی نظیر محدودیتهای محیطی (کلی و براش و گرین وهرینگتون و علی و کِو37، ٢٠١٥)، محدودیتهای فرهنگی، دسترسی کمتر زنان به سرمایه در مقایسه با مردان (مدرسی38 و آراستی و طالبی و فراستخواه، ٢٠١٧؛ چترجی و راما39، ٢٠١٨)، مشکلات مربوط به تعامل کاری با مردان، تعهدات خانوادگی (مدرسی و همکاران، ٢٠١٧)، نبود پذیرش اجتماعی، تجربه و تخصص کمتر (حسن و المبارك40، ٢٠١٦) و ... است، موجب شده است توسعه کارآفرینی زنان در دستور کار سازمانهای بینالمللی نظیر سازمانهای بینالمللی کار41 قرار گیرد. هدف از این برنامهها، حمایت و توانمندسازی زنان کارآفرین در کشورهای درحال توسعه برای شروع و توسعه کسبوکار است که در قبال ارائه خدمات مالی و غیرمالی، به ایجاد محیط کسبوکار و تلاش برای رفع موانع پیش روی زنان کارآفرین اقدام شده است (کواگراینی و اوپوکا منساه و آدوم42، ٢٠١٨)؛ چراکه تشویق و حمایت از زنان کارآفرین میتواند به مشارکت مؤثر آنها در توسعه اقتصادی کشورها کمک کند (مدرسی و همکاران، ٢٠١٧).
ازسویدیگر، با وجود تأثیر درخور توجه زنان بر اقتصاد جهانی، پژوهشهای انجام شده درباره زنان کارآفرین بسیار اندك است (اهل43، ٢٠٠٦؛ دیبراین و براش و والتر44، ٢٠٠٦، ٢٠٠٧؛ گوپتا و میرچندانی، ٢٠١٨)؛ بهطوریکه طبق بررسیها، مطالعات درباره زنان کارآفرین کمتر از ١٠ درصد از کل پژوهشهای انجام شده در حوزة کارآفرینی را تشکیل میدهند و در بیشتر پژوهشها درباره کارآفرینان بر مردان تمرکز شده است (براش و کوپر45، ٢٠١٢؛ گاپتا و میرچندانی، ٢٠١٨).
در ادامه به بررسی برخی پژوهش های مرتبط می پردازیم. فروتن، سفیری و میرساردوو (1402) مطالعه ای با عنوان بررسی نقش خانوادههای خاستگاه و خودساخته بر کارآفرینی زنان، با رویکرد نظریۀ زمینهای به انجام رساندند. یافتهها حاکی از تأثیر خانواده خاستگاه در ایجاد سرمایههای فرهنگی-توسعهای، ارتباطی- انطباقی و عاطفی در فرد کارآفرین است؛ همچنین با ایفای نقشهای تربیتی، الگویی، انگیزشی، فرصتی و حمایتی خواسته یا ناخواسته آنان را بهسوی کارآفرینی هدایت میکنند. خانوادههای خودساخته نیز با ایفای نقش-های الگویی، انگیزشی، فرصتی و حمایتی بر کارآفرینی آنان مؤثر هستند. نتیجهگیری: با توجه به چگونگی تأثیر دو نوع خانواده، خانوادههای خاستگاه میتوانند با اصلاح سبک«ـ ارتباطی- انطباقی» و گسترش فرهنگ «توسعه مدارانه»، بستر جامعهپذیری مناسبی را برای زنان فراهم آورند.
میرحسینی و عاشوری (1402)، روایت زنان کارآفرین دانشگاهی از بازیابی نقش اجتماعی- اقتصادی خود در بستر کارآفرینی سطح خرد و متوسط را با هدف فهم علل گرایش زنان دانشگاهی به کارآفرینی در سطوح خرد و متوسط، پرداخته که نتایج نشان داد «شکوفایی خالقیت زنانه»، «کارآفرینی پیوندزننده هویت چندگانه زنان»، «بلعیدهشدن اعتماد و خلاقیت زنان» و «کارآفرینی بازی دو سر سود»، چهار مقوله اصلی بهدست آمده از دل مصاحبههای انجام شده هستند و تجربهزیسته زنان کارآفرین در مواجهه با کارآفرینی را ترسیم مینماید. در مجموع یافتهها نشان داد فقدان ساختارهای اجتماعی در همراهی زنان و نرخ پایین اشتغال رسمی آنها، موجب روی آوردن آنان به ساختارهای خودساخته اجتماعی جدیدی همچون کارآفرینی میگردد.
صادقی، عباس پور و شاهمرادی (1402)، مطالعه ای با عنوان فراتحلیلی در زمینۀ تأثیر نگرش فرهنگی بر توسعۀ کارآفرینی اجتماعی زنان به انجام رساندند. نتایج فرضیۀ تأثیر نگرش فرهنگی بر توسعۀ کارآفرینی اجتماعی زنان حاکی از این است که براساس مقدار اندازه اثر، بین نگرش فرهنگی و توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان تأثیر مثبت و معناداری وجود دارد که طبق تفسیر اندازه اثر کوهن، قوی تلقی میشود. درنهایت نتایج این پژوهش میتواند در حوزه کسبوکارهای کارآفرینانه و جامعهشناسی مورد استفاده قرار گیرد.
فاروق46و همکاران (2024)، مطالعه ای با عنوان رونمایی از مسیر فقرزدایی پایدار در پاکستان: بررسی نقش مداخلات مالی خرد در توانمندسازی زنان کارآفرین به انجام رساندند. آنها بیان داشتند ناپایداری و تهدید فقر چالش های عمده ای است که کشورهای در حال توسعه مانند پاکستان با آن مواجه هستند. این مطالعه قصد دارد تأثیر مداخلات مالی خرد را بر زنان کارآفرین در پاکستان و پتانسیل آنها برای تقویت کارآفرینی زنان به عنوان ابزاری برای کاهش فقر بررسی کند. نتایج این مطالعه نشان داد که مفهوم منابع مالی خرد اهمیت دارد و دسترسی به آن به طور قابل توجهی بر تمایل کارآفرینی و موفقیت زنان کارآفرین در مقابل کاهش سطح فقر در جوامع کم درآمد تأثیر می گذارد. این یافته ها پیامدهای قابل توجهی برای سیاست گذاران، مؤسسات مالی خرد و زنان کارآفرین در پاکستان دارد و بر نیاز به برنامه هایی تأکید می کند که زنان کارآفرین را هدف قرار داده و منابع مالی خرد و آموزش هایی را برای آنها فراهم می کند تا آنها را برای به دست گرفتن مدیریت کسب و کارشان توانمند کند.
آمون47 و همکاران (2023)، در مطالعه خود با عنوان تامین مالی جامعه در کارآفرینی: تمرکز بر زنان کارآفرین در کشورهای در حال توسعه بیان داشتند: مطالعات در مورد تأثیر تأمین مالی مبتنی بر گروه بر زنان کارآفرین در کشورهای در حال توسعه در تحقیقات کارآفرینی کمتر ارائه شده است. با این مطالعه اکتشافی، ما بر کارآفرینی زنان از نظر تأمین مالی جامعه تمرکز میکنیم تا مکانیسمهای اساسی طرح تأمین مالی جامعه و تأثیر آن بر زنان کارآفرین در جهان در حال توسعه را در نظر بگیریم. داده های حاصل از مصاحبه با 75 زن کارآفرین در بازارهای مالی نیجریه نشان داد که یک طرح تأمین مالی جامعه، موقعیت کارآفرینی آنها، از جمله ساختارهای اجتماعی آن ها را شکل داده است. در خلال آن، پوششی از اقدامات اجتماعی متقابل، همبستگی، جمع گرایی، رفاقت و اعتماد، پشتوانه نحوه ادغام و اشتراک منابع مالی آنها بود. این یافتهها به درک ما از نحوه مشارکت و تعامل زنان کارآفرین با یک طرح تأمین مالی جامعه در تلاشهای خود برای ارتقای کسبوکار خود در بازارهای مالی کمک میکند که در آن سوگیریهای جنسیتی وجود داشت. چنین درکی دارای پیامدهای علمی، سیاسی و اجتماعی است.
ختار و آگراوال48 (2023)، در مطالعه خود با عنوان تکامل به عنوان یک کارآفرین: داستان زندگی برای مطالعه زنان کارآفرین هندی بیان داشتند، روایتهای زنان کارآفرین هندی نشان میدهد، که هویت کارآفرینی زنان هندی فرآیندی رشدی است، که تحت تأثیر دورههای مختلف در مراحل مختلف زندگی (کودکی، نوجوانی، ازدواج و مادری) قرار گرفته است. اپیزودهای زندگی بر ایجاد و تجلی این هویت کارآفرینی تأثیر گذاشت که منجر به ظهور کارآفرینی به عنوان یک انتخاب شغلی شد.
بنابراین با بررسی پیشینه پژوهش، و با وجود اینکه، امکانات دولتی و غیردولتی برای استخدامهای دستمزدی محدود است، بسیاری از زنان دانشآموخته با اتکاء به توانمندیهای تخصصی، مهارتی و تجربی خود اقدام به ایحاد کسبوکار شخصی در قالب خوداشتغالی یا کارآفرینی میکنند. زنان میتوانند در فرایند کارآفرینی با بهکارگیری سرمایههایی چون دانش، مهارت، خلاقیت، مسؤولیتپذیری موجب ایجاد کسبوکارهای جدید در حوزه آموزشی شده و علاوه بر اشتغالزایی و تولید درآمد زمینه تغییرات فرهنگی در مشارکت اجتماعی و اقتصادی زنان را در عرصههای مختلف جامعه فراهم و موجب گسترش فرهنگ برابری جنسیتی و تغییر کلیشههای اشتغال در جامعه شوند. ازآنجاکه کارآفرینی آموزشی با ایفای نقش مؤثر در توسعه کسبوکار، اشتغال، رفاه و سلامت روحی و جسمی میتواند در توسعه کشور نقشی بسیار مهم و برجسته داشته باشد و نیز با توجه به ضرورت توسعه کارآفرینی زنان، لازم است. بهمنظور توسعه کارآفرینی زنان در بخش آموزش، این موضوع از جنبههای گوناگون بررسی شده و مدل مناسبی طراحی گردد.
سوال تحقیق
مدل مناسب توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش چگونه است؟
روش تحقیق
پژوهش حاضر جزء طرحهای ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزار سازي است. جهت شناسایی و تعیین مولفههای مدل توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش، بر اساس دلایل شناسایی شده، از رهیافت گراندد تئوری بهره گرفته شد. به طور کلی، بنا به دو دلیل رویکرد کیفی جهت دستیابی به اهداف این بخش از مطالعه برگزیده شد. دلیل اول، بنا بر دیدگاه محققان بررسی ژرف و عمیق مولفههای توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش بود، تا از تمامی جهات و با یک دید کلی نگر به موضوع نگریسته شود و این امر با ماهیت روشهای کیفی همخوانی دارد. بر این اساس روش پژوهشی گرندد تئوری برگزیده شد، که ظهور و بروز مفاهیم و تئوریهای موجود در پدیدههای طبیعی از ویژگی های ذاتی آن محسوب میشود. دلیل دوم، قصد نهایی محققان طراحی مدل توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش می باشد. با در نظر گرفتن این نکته که نظریهای در این مورد وجود نداشت. لذا، از نظر محققان بررسی موشکافانه به منظور استخراج متغیرهای مورد نیاز جهت ادامه فرآیند تحقیق، ضروری بود.
جامعه آماری در این بخش دربرگیرنده کارآفرینان زن در حوزه آموزش میباشد. زنانی که مشاغل آموزشی را تاسیس و پایه گذاری نمودهاند، همچون مدارس غیردولتی، موسسات آموزش عالی، آموزشگاههای آزاد فنی- حرفهای یا هنری، آموزشگاههای علمی، آموزشگا های زبان، مراکز پژوهشی، مراکز مشاوره و راهنمایی، تولید کنندگان پادکستها و محتوای آموزشهای آنلاین. به منظور نمونه گیری، دو معیار مورد ملاک قرار گرفت. زنانی که موسس یا پایه گذار مشاغل آموزشی بوده و ۵ سال از تأسیس آن شغل گذشته باشد. جهت گردآوری داده ها از روش نمونه گیری هدفمند، از نوع موارد مطلوب استفاده گردیده و از نمونه هایی به عنوان مطلعین کلیدی استفاده گردید. اطلاعات جمع آوری شده؛ از نفر بیست و پنجم به اشباع نظری رسید. یعنی مشارکت کنندگان دیگر داده های جدیدی ارائه نکردند و به نحوی اطلاعات بعدی تکراری بود ولی برای اطمینان بیشتر تا نفر سیام مصاحبهها ادامه پیدا کرد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبههای عميق نيمه ساختمند بود تا به شركت كنندگان اجازه دهد آزادانه به توصيف تجارب و ديدگاه خود بپردازند. در طي مصاحبه، از شركت کنندگان سؤالاتي در ارتباط با پديده مورد بررسي، در مدت زمان تقريبي 30 تا 50 دقیقه پرسيده شد. مصاحبهها به وسیله ضبط صوت ثبت گردید. برای برخی مشارکت کنندگان نیز سوالات مصاحبه از طریق فضاي مجازي و ایمیل ارسال گردید. اعتبار یافتههای کیفی به شیوه گوبا و لینکلن49 (١٩٨٥) انجام شد. آنها به جاي استفاده از واژگان اعتبار و روایی از معیار"اعتمادپذیري یا قابلیت اعتماد" جهت ارزیابی کیفیت نتایج کیفی استفاده می کنند. قابلیت اعتماد، به بیانی ساده، میزانی است که در آن می توان به یافتههاي یک تحقیق کیفی متکی بود و به نتایج آنها اعتماد کرد. در تحقیق کنونی از روش توافق درون موضوعی براي محاسبه پایایی مصاحبههاي انجام گرفته، استفاده شده است. در رابطه با پایایی مصاحبه شونده به چگونگی هدایت سؤالات اشاره میشود. در روش توافق درون موضوعی دو کدگذار50، از یک همکار آشنا به تحلیل مضمون درخواست می شود تا به عنوان کدگذار ثانویه در پژوهش مشارکت کند. در ادامه محقق به همراه این همکار پژوهش، تعداد سه مصاحبه را کدگذاري کرد و درصد توافق درون موضوعی که به عنوان شاخص پایایی تحلیل به کار میرود برآمد. با توجه به اینکه این میزان پایایی بیشتر از 60 درصد بود قابلیت اعتماد کدگذاريها مورد تأیید قرار گرفت و میتوان ادعا کرد که میزان پایایی تحلیل مصاحبهها در پژوهش حاضر مناسب است. داده های جمع آوری شده در طول فرآیند مصاحبه به وسیله فرآیند کد گذاری باز، محوری و انتخابی به دست آمده و تحلیل شد.
یافتهها
تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی براساس رویکرد نظریه مبنایی طی سه مرحله کدگذاری انجام شد. براساس این رویکرد پژوهشگر به جای استفاده از تئوریهای ازپیشتعریفشده؛ با استفاده از اطلاعات گردآوریشده از طریق مصاحبه؛ خود به تدوین یک نظریه جدید میپردازد. بدین ترتیب، مفاهیم گردآوریشده مربوط به هریک از پرسشها با دقت مطالعه و بررسی شدند. در بازبینیهای مکرر نکات مهم و برجسته هر مصاحبه یادداشت و موارد تکراری حذف گردید. پس از بازخوانی مکرر همه متنها و حذف موارد تکراری و مشابه، مفاهیم ثبتشده حاصل اظهارات شرکتکنندگان در مصاحبه بررسی شد.
پس از مرحله کدگذاری باز و استخراج مفاهیم و عبارات کلیدی، در مرحله کدگذاری محوری میبایست کدهای استخراجشده دستهبندی و براساس ابعاد نظریه مبنایی ساماندهی شوند. کدگذاری محوری گردآوریشده از مصاحبه با شرکتکنندگان بررسی شد.
در مرحله بعد، کدگذاری محوری انجام میگیرد. به این صورت که کدهای گزینشی در دستههای مشابه قرار گرفته و یک کد واحد را شکل میدهند. که در جدول زیر نتایج آورده شده است.
جدول ۱. کدگذاری گزینشی گردآوریشده از مصاحبه با شرکتکنندگان
کدگذاری گزینشی | کدگذاری محوری | کدگذاری باز |
انگیزه و نیاز | انگیزه و نیاز مالی | میل به کسب درآمد، میل به اشتغال زایی، جاه طلبی در کسب ثروت و قدرت، تأمین امنیت اقتصادی، بیکاری، |
انگیزه پیشرفت | میل به انجام فعالیت متناسب با علاقه و رشته تحصیلی، پشتوانه امن و جایگزینی برای کارمندی، نارضایتی از شرایط کنونی | |
نیاز به توجه و احترام | نیاز به دیده شدن به عنوان یک زن موفق، نیاز به توجه، نیاز به جلب احترام جامعه | |
جذابیت شغل | نقش متناسب با روحیه زنان | تمایل زنان به مشاغل آموزشی، شغل با استرس کم، تمایل ذاتی به مراقب بودن، نزدیکی به نقش مادرانه |
شرایط مالی | دسترسی به منابع مالی | توانایی جذب منابع، دسترسی به سرمایه مورد نیاز، کمکهای مالی اطرافیان، در اختیار داشتن وثیقه جهت اخذ وام |
درک شرایط بازار | قدرت تجزیه و تحلیل شرایط اقتصادی و بازار، بررسی رقبا و موسسات آموزشی دیگر، تحلیل نقاط قوت و ضعف کار، تشخیص پردرآمدترین کار آموزشی در شرایط فعلی | |
توانمندی های فردی | مهارت های فردی | مهارتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، مهارت گفتگوی موثر، تشخیص فرصت، آشنایی با آداب مشتری مداری، ارتباط سازی با مشتری، مهارتهای تعاملی، مهارتهای مدیریتی، مهارت کارگروهی، تحمل استرس، ارتباط با کارآفرینان موفق استانی و کشوری، تعاملات با سازمانهای مرتبط با کارآفرینی. مهارت در استفاده از وسایل آموزشی و کمک آموزشی و فناوری نوین، توانایی حل مسئله |
دانش و تخصص | طراحی و تدوین اهداف و برنامه های راهبردی، دانش تخصصی شغل، آموزش، جذب و سازماندهی نیروی انسانی، بازاریابی و فروش محصولات، شناخت نیاز جامعه، بینش کارآفرینانه، رشته تحصیلی، دانش محلی و بهره مندی از منابع اطلاعاتی بومی، آشنایی با ساختار و قوانین رسمی بانکی، داشتن اطلاعات کافی در مورد شغل، آگاهی از وضعیت کسب وکار، توانایی در درک و شناخت موقعیت های کارآفرینی | |
| ویژگی های شخصیتی | خوداتکایی، آمادگی برای تغییر، مثبت اندیش بودن، حوصله و صبر داشتن، خلاقیت، نوآوری، قدرت ریسک و خطر، استقلال طلبی، اعتماد به نفس، مسئولیت پذیری، داشتن اراده و پشتکار، توفیق طلبی، آرمان گرایی، هوش شناختی، خودشناسی، ثبات روانی، بلندپروازی، تاب آوری در برابر سختیها و شکستها، نظم و انضباط فردی، آینده نگری، سنت شکنی، عملگرایی و جسارت انجام کار |
حمایت خانواده | حمایت عاطفی خانواده | همسویی خانواده، مشارکت و تشویق افراد خانواده، سرمایة فرهنگی خانواده، فرهنگ کارآفرینی در خانواده، حذف فرهنگ مردسالارانه، همکاری مردان با زنان، نگهداری از فرزندان، فرهنگ توسعه ای خانواده، احترام به برابری جنسیتی در خانواده، سبک ارتباطی خانواده |
حمایت مالی خانواده | پشتيباني خانواده در صورت شكست در كار، همکاری در تهية ملزومات شغلي، چگونگی فعالیت و مشارکت اقتصادی در خانواده و اجتماع، چگونگی برخورد خانواده در حل مسائل مالی و اجتماعی | |
برقراری توازن نقش ها | تعادل بین زندگی حرفه ای و خانوادگی، همكاري در مديريت مسئوليتها، انجام صحیح وظایف و نقشها | |
تجربه | تجربه آموزش و تدریس | تدریس در کلاس درس، اجرای روشهای مختلف تدریس، تجربه تعامل و رفتار با کودکان و نوجوانان، شرکت در المپیادها و مسابقات علمی |
تجربه در مدیریت آموزشی | تجربه مدیریت مراکز آموزشی، مدیریت سمینارها و کنفرانسهای آموزشی، مدیریت جشنوارههای علمی، سردبیر مجلات و نشریات علمی | |
نگرش جنسیتی | نگرش افراد جامعه | باور جامعه به توان زنان در زمینه کارآفرینی، ذهنیت سنتی جمعی، از بین بردن کلیشههای زنان در رسانه های جمعی، تقلیل مسائل اجتماعی حوزه زنان، زنان به عنوان سرمایه اجتماعی |
نگرش مسئولان | سقف شیشهای و محدودیتهای زنان، بهره وری از ویژگیها و مزیتهای جنسیتی زنان، توانایی زنان در حوزه آموزشی، توانایی به عهده گرفتن مسئولیت مدیریت مراکز آموزشی | |
نگرش موسسات مالی | اعتماد به درآمدزا بودن و توانایی بازپرداخت وام های اخذ شده، تسهیل در اعطای وام، قبول تضمین های کارآفرینی | |
سیاست زدگی آموزش | مدیریت سیاسی آموزش | عدم شایسته سالاری در تصدی مدیریت آموزشی، تصمیمات سیاسی بجای تخصصی |
تخصیص مجوزها به افراد سیاسی | کاهش تصدی دولت در امور آموزشی، عدم خصوصی سازی آموزشی به معنای واقعی | |
عوامل فرهنگی و اجتماعی | توانمند سازی زنان | برگزاری سمینارها و همایش ها، توسعه فرهنگ کارآفرینی زنان، سهولت دسترسي به اطلاعات براي زنان، آموزش مهارت های مورد نیاز زنان، برگزاری کارگاههای عملی |
ایجاد محیط کاری سالم برای زنان | تضمین ایمنی اجتماعی، احساس امنیت و آرامش، محیطی عاری از تنش و هیجان، پرهیز از اعمال زور و فشار | |
هنجارهای اجتماعی | پذیرش زنان بعنوان عضوی مفید از جامعه، ایجاد فرهنگ کارآفرینانه | |
اهمیت آموزش در جامعه | آموزش به عنوان سرمایه گذاری
| پذیرش هزینههای گزاف آموزشی توسط خانوادهها، تلقی هزینه آموزش به عنوان سرمایه گذاری، اقبال مردم به آموزش های با کیفیت، |
آموزش به عنوان توسعه فردی و اجتماعی | استفاده از آموزشهای عملی جهت تقویت فردی و توسعه اجتماعی | |
فناوری اطلاعات و ارتباطات | شبکه های اجتماعی و ارتباطی | استفاده موثر از شبکههای اجتماعی بویژه اینستاگرام، شبکه سازی، دسترسی به شبکه جهانی و عرضه خدمات در بازار مجازی، فناوری های مرتبط با آموزش |
آموزش الکترونیک | ارائه آموزش ها بصورت آنلاین و غیرحضوری، تولید محتوا و عرضه بصورت الکترونیک، ابداع روش های آموزش خلاقانه مجازی | |
تجهیزات و امکانات فناوری | ابزارها و تجهیزات پیشرفته ارتباطی، اینترنت دردسترس و پرسرعت، اجازه استفاده از اپلیکشن های آموزشی، اجازه ورود تجهیزات مورد نیاز به کشور | |
شرایط اخذ مجوز | تسهیل و تسریع در روند صدور مجوز | سهولت اخذ مجوزهای شروع و توسعة یک کسب وکار، برطرف نمودن قوانین دست و پاگیر صدور مجوز |
عدالت در واگذاری مجوزها | عدم تبعیض در واگذاری مجوز مراکز آموزشی، حق برابر همه هردم در اخذ مجوز | |
ایجاد بسترهای قانونی و نهادی | وضع قوانین حمایتی برای زنان | سیاستها، قوانین و مقررات درباره کارآفرینی زنان، تعدیل قوانین خانواده در زمینه منع خروج زنان از خانه، ساده سازی مقررات پیچیده و دست وپاگیر، اصلاح نظام مالیاتی، کاهش بورکراسی، حمایت نهادهای دولتی و زیربنایی، تدوین برنامة راهبردی کارآفرینی در حوزه آموزش، تدوین قوانین و دستورالعمل های توسعه کارآفرینی |
ايجاد نهادهاي رسيدگي به كارآفريني زنان | همکاری نهادهای مرتبط در زمینه کارآفرینی، ایجاد هماهنگی نهادی و بین نهادی | |
اصلاح ساختارهاي كارآفريني
| الگوسازی و آگاهی از مدلهای بین المللی، تحقيقات در زمينه كسب وكارهاي نوظهور، تقويت خوداشتغالي و بخش غيردولتی | |
ایجاد بسترهای سیاستی و حمایتی | سیاستهای مناسب دولت | چارچوبهای قانونی، برقراری امنيت شغلي براي زنان كارآفرين، تأمين اجتماعي و بازنشستگي كارآفرينان زن، اعمال سياستهایي براي مراقبت از کودكان زنان کارآفرین، ثبات سیاسی، عم انتخاب سیاسی مدیران آموزشی، سیاستهای تشویقی دولت، کاهش حجم تصدیگری دولت در امر آموزش |
ارائه تسهیلات و تخصیص اعتبارات | کاهش کارمزد، متعادل سازی شرایط بیمه، اعطای وامهای بلاعوض یا با بهره کم | |
حمایت حقوقی از زنان کارآفرین | رصد مداوم وضعیت اشتغال و کارآفرینی زنان، ارائه خدمات مشاورهای شغلی و حرفهای و حقوقی به زنان، تخصیص وکیل به هر یک از زنان کارآفرین | |
ایجاد بسترهای فرهنگی و اجتماعی | ایجاد انجمن ها و نهادهای حمایتی | صندو قها و کانو نهای حمایتی، حمایت و مشارکت خیرین از زنان کارآفرین، انجمنهای تخصصی و شغلی، انجمنهای زنان، مشاوران تخصصی، گروههای فارغ التحصیلان، ایجاد تشکلهای شغلی و حرفهای جهت ایجاد شبکه تعاملی، ایجاد واحدهای کارشناسی اشتغال و خودکفایی جهت ارائه مشاوره به کارآفرینان |
توانمندسازی زنان | تقویت مهارتهای آموزش، آموزش مهارتهای کار آفرینی، تدوین محتوای مناسب، بومی سازی آموزش، هماهنگی آموزش با نیاز جامعه، استفاده از تجربیات زنان کارافرین به عنوان محتوا، حمایتهای مشاور ه ای، سرمایه گذاری آموزشی، همزمانی آموزشهای علمی و عملی | |
ارتقاء سطح فرهنگ اجتماعی | توسعه ارز شهای اجتماعی، زنان به مثابه میانجی گران فرهنگ و سنت، حمایت از حقوق زنان، ایجاد فرهنگ کارآفرینانه، تامین امنیت اجتماعی برای حضور زنان، اعتماد جامعه به زنان در راه اندازی کسب و کار، تغيير كليشه هاي جنسيتي، ایجاد موقعيت اجتماعي مؤثر براي زنان كارآفرين، جشنواره ها و جوایز کارآفرینی، تجلیل از زنان کارآفرین | |
حمایت مردم محلی از کسب وکار زنان | استفاده از ظرفیتها و پتانسیلهاي محله ای در حمایت از زنان، ترجیح استفاده از خدمات زنان | |
ایجاد بسترهای اقتصادی | تأمین امنیت سرمایه گذاری | قیمت مواد اولیه، مالکیت محل اجرای طرح کارآفرینی، عدم دخالت دولت در قیمت گذاری، دسترسی به بازار فروش، خرید تضمینی محصولات تولید شده از جانب دولت، مدیریت تورم، امنیت داراییهای افراد |
همکاری بانکهای عامل در تأمین منابع مالی | ارائه فرصت و امکانات به شهروندان براي بروز ایدههاي کسب وکار خلاقانه | |
دسترسی به منابع موردنیاز | تسهیل دسترسی به منابع تولید و مالی برای زنان، تسهیل در دسترسی به زمین، ساختمان هایی جهت اجرای طرح کارآفرینی، عدالت در دسترسی به منابع مالی | |
پیامدهای اقتصادی | امنیت شغلی و استقلال مالی | تضمین شغل مناسب و طولانی مدت برای زنان، استقلال مالی زنان |
افزایش مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد | گسترش کسب و کارهای خرد، بهبود کیفیت آموزش درنتیجه افزایش رقابت، اشتغال زایی در جامعه | |
بهبود درآمد خانوار | کمک به معیشت خانواده کارآفرین و خروج از بحران اقتصادی، هزینه بیشتر جهت تحصیل فرزندان و درنتیجه آموزش با کیفیتتر | |
پیامدهای آموزشی و فرهنگی | تقویت بنیان فرهنگی و آموزشی جامعه | توسعه فرهنگی جامعه، رشد و ارتقاء ارزشهای آموزشی |
اعتماد به نفس اقتصادی زنان | استقلال مالی زنان، تقویت اعتماد به نفس زنان | |
پرورش اجتماعی فرزندان | جامعه پذیر شدن فرزندان، ارزشهای درونی شده فرزندان | |
توسعه پایدار | توزیع عادلانه ثروت | بهره مندی همه اقشار جامعه از ثروت، برقراری عدالت اجتماعی |
رشد همه جانبه اجتماعی | رشد و تعالی جامعه، ارتقاء ارزشهای اجتماعی | |
استفاده از ظرفیت زنان | استفاده از ظرفیتهای زنان در مسئولیت های آموزشی، | |
پیامدهای اجتماعی | ارتقای کیفیت اجتماعی در زندگی زنان | افزایش امید به زندگی زنان، تنوع پذیر شدن زنان، استقلال اجتماعی زنان، افزایش اعتماد به نفس زنان، کسب جایگاه واقعی اجتماعی، ارتقای کیفیت زندگی روانی زنان، شادابی زنان، آرامش روحی و روانی، ارتقای روحیه کار، افزایش قدرت تصمیم گیری، ارتقای مهارت بیان عقاید، تقویت جسمی و روانی |
ارتقای جایگاه زن در جامعه | بهبود نقش زن در جامعه،از بین بردن تعصبات نادرست درباره زنان در جامعه، به رسمیت شناختن حضور زنان، مقابله با تفکیک جنسیتی، ارزش ازوده جنس زن | |
پذیرش توانمندی زنان جامعه | قبول توان زنان در ایجاد شغل و کار |
با توجه به عبارات کلیدی و مفاهیم ثبتشده، ابعاد الگوی نظریه مبنایی در جدول ۳. ارائه شده است.
جدول۲. فرآیند مقولهسازی در مرحله کدگذاری محوری
یافتههای استخراج شده از فرآیند کدگذاری | |||||
ابعاد | مقوله اصلی | زیرمقولهها و عبارات کلیدی مرتبط | |||
شرایط علّی | انگیزه و نیاز جذابیت شغل شرایط مالی توانمندیهای فردی
| انگیزه و نیاز مالی انگیزه پیشرفت نیاز به توجه و احترام نقش متناسب با روحیه زنان دسترسی به منابع مالی درک شرایط بازار مهارتهای فردی دانش و تخصص ویژگیهای شخصیتی | |||
عوامل مداخله گر
| حمایت خانواده تجربه نگرش جنسیتی سیاست زدگی آموزش
| حمایت عاطفی خانواده حمایت مالی خانواده برقراری توازن نقش ها تجربه آموزش و تدریس تجربه در مدیریت آموزشی نگرش افراد جامعه نگرش مسئولان نگرش موسسات مالی مدیریت سیاسی آموزش تخصیص مجوزها به افراد سیاسی | |||
عوامل زمینه ای
| عوامل فرهنگی و اجتماعی اهمیت آموزش در جامعه فناوری اطلاعات و ارتباطات شرایط اخذ مجوز | توانمند سازی زنان ایجاد محیط کاری سالم برای زنان هنجارهای اجتماعی آموزش به عنوان سرمایه گذاری آموزش به عنوان توسعه فردی و اجتماعی شبکههای اجتماعی و ارتباطی آموزش الکترونیک تجهیزات و امکانات فناوری تسهیل و تسریع در روند صدور مجوز عدالت در واگذاری مجوزها | |||
راهبردها | ایجاد بسترهای قانونی و نهادی ایجاد بسترهای سیاستی و حمایتی ایجاد بسترهای فرهنگی و اجتماعی ایجاد بسترهای اقتصادی
| ایجاد انجمن ها و نهادهای حمایتی توانمندسازی زنان ارتقاء سطح فرهنگ اجتماعی حمایت مردم محلی از کسب وکار زنان تأمین امنیت سرمایه گذاری همکاری بانکهای عامل در تأمین منابع مالی دسترسی به منابع مورد نیاز | |||
پیامدها | پیامدهای اقتصادی پیامدهای آموزشی و فرهنگی توسعه پایدار پیامدهای اجتماعی
| امنیت شغلی و استقلال مالی افزایش مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد بهبود درآمد خانوار تقویت بنیان فرهنگی و آموزشی جامعه اعتماد به نفس اقتصادی زنان پرورش اجتماعی فرزندان توزیع عادلانه ثروت رشد همه جانبه اجتماعی استفاده از ظرفیت زنان ارتقای کیفیت اجتماعی در زندگی زنان ارتقای جایگاه زن در جامعه پذیرش توانمندی زنان جامعه |
براساس جدول فوق، مقولههای اصلی و زیرمقولهها استخراج شدند. همانطور که ملاحظه شد، همزمان با مفهومسازی و مقولهایکردن مفاهیم، به تدریج ارتباط بین مقولههای اصلی و زیرمقولههای مربوطه مشخص شد و درمجموع 20 مقوله اصلی، 48 مقوله فرعی استخراج گردید. درواقع، پژوهشگر در این مرحله براساس تجارب و برداشت خویش از کدگذاری محوری و با الهامگرفتن از ادبیات نظری پژوهش و انجام مصاحبهها، دریافت راهنماییها و نظرات اصلاحی متخصصان و اساتید، الگوی پارادایمی(الگوی سرمشق) براساس رابطه بین ابعاد مختلف در نظریه مبنایی را مشخص نمود. در ادامه الگوی پارادایمی " توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش " ارائه شده است.
شکل۱. الگوی پارادایمی توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان در حوزه آموزش
بحث و نتیجهگیری
به طورکلی کارآفرینی را میتوان فرآیندی پویا درنظر گرفت که با بهره گیری از نیرو و انگیزه افراد مستعد در راستای خلق و اجرای ایدههای جدید حرکت میکند. در چنین فضایی کارآفرینان میتوانند به عنوان عامل رشد و توسعه و یکی از مهمترین شاخصهای تأثیرگذار بر دستیابی به آینده مطلوب جوامع مطرح شوند؛ بنابراین، کارآفرینی فرصتهای جدیدی را برای افراد ایجاد میکند تا بتوانند سطح درآمد خود را بهبود بخشند، دارایی و سرمایة خود را افزایش دهند و درنهایت استاندارد زندگی خود را رشد دهند (خیاط و همکاران، 1399). بـا پـذیرش ایـن موضـوع، کـه کـارآفرینی یکـی از کلیـدیترین مؤلفههای توسعه و پیشرفت در جامعه است، توجه به این موضوع که زنان، بـهعنوان نیمـی از جمعیـت فعال جامعه، در این عرصه در چه جایگاهی قرار دارند نیز اهمیت مییابد؛ چراکه قطعـاً نمیتـوان نقـش آنها را در صحنه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نادیده گرفت. باوجود این ضرورت، زنان هنوز نتوانستهاند به جایگاه اصلی نقشآفرینـی خـود در توسـعه دسـت یابند. اتفاق نظر اندیشمندان توسعه در این است کـه تئوریهـا و سیاسـتهای پیشنهادشـده در زمینـه کارآفرینی زنان، نارساییهایی داشته و از کارآمدی لازم برای تمهید حضور و ایفای نقش زنان سازگار بـا نقشها و مسائل جنسیتی در توسعه برخوردار نیسـت (خسروی،1401). در حوزه مربوط به آموزش نیز کارآفرینی زمانی شکل میگیرد که افراد، سازمانها و گروهها با به کارگیری نوآوری ها به راه اندازی کسب وکارهای آموزشی اقدام کنند؛ به عبارت دیگر، کارآفرینی آموزشی شامل افرادی میشود که با بهره گیری از فرصتهای موجود و با شناسایی حوزههای جذاب در حوزه آموزش، با به کارگیری کارآمد و مؤثر منابع موجود به راه اندازی کسب وکار اقدام میکنند؛ یعنی افرادی که در محیطهای آموزشی به توسعه محصولات و خدمات نوآورانه در حوزه آموزش اقدام کنند (دباغی، 1400). با توجه به اینکه حدود نیمی از جمعیت هر جامعه را زنان تشکیل میدهند و در سالهای اخیر نیز نقش زنان از مدیریت امور خانه به فعالیت در سطوح اقتصادی اجتماعی تغییر یافته است، میتوان گفت توسعه همه جانبه کشورها جز با بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای این بخش از جامعه اتفاق نمیافتد؛ به طوریکه یکی از مهمترین معیارها برای سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است، که زنان در آن کشور دارند؛ چراکه امروزه تحقق توسعه اجتماعی، تسریع فرآیند توسعه اقتصادی و محق قشدن عدالت اجتماعی، درگرو توجه به زنان به عنوان نیروی فعال و سازنده است؛ ازاینرو، با توجه به اهمیت کارآفرینی زنان و کارآفرینی آموزشی، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی توسعة کارآفرینی زنان در حوزه آموزش طراحی و اجرا شد که در ادامه به بیان نتایج پژوهش پرداخته میشود. در مدل ارائه شده در این پژوهش که در زمره مدلهای پارادایمی قرار دارد، توسعه کارآفرینی آموزشی زنان ایران به عنوان سازه محوری مدنظر قرار گرفته است، و شرایط علّی، عوامل زمینهای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها نیز به عنوان دیگر اجزای مدل لحاظ شدهاند؛ بنابراین میتوان گفت شرایط علّی توسعه کارآفرینی آموزشی زنان، به وقوع و گسترش کارآفرینی آموزشی زنان ایران منجر میشوند؛ به عبارت دیگر، شرایط علی، شرایطی است که بر مقوله محوری اثرگذار است؛ شروطی لازم ولی ناکافی برای دستیابی به پیامدهای حاصل از به کارگیری راهبردهاست؛ به گونهای که وجود هریک از موارد ذکرشده میتواند محرک فرد در ایجاد کسب وکارهای آموزشی شود. عوامل مداخله گر، بخش دیگری از مدل پژوهش هستند، که در راستای تسهیل یا محدودیت تأثیر شرایط علی بر توسعه کارآفرینی آموزشی زنان عمل میکنند و درواقع شرایطی عمومی هستند، که راهبردها را تحت تأثیر قرار میدهند؛ بنابراین میتوان گفت عواملی همچون حمایت خانواده، تجربه، نگرش جنسیتی و سیاستزدگی آموزش میتوانند، تأثیر شرایط علّی را بر توسعه کارآفرینی آموزشی زنان تحت تأثیر قرار دهند. راهبردها، نیز بخش دیگری از مدل طراحی شده هستند، که خروجی حاصل از به کارگیری راهبردند. به طوریکه افراد، گروهها، سازمانها و جوامع گوناگون هریک به سهم خود با اتخاذ این راهبردها میتوانند در مسیر توسعه کارآفرینی آموزشی زنان ایران گامی مؤثر بردارند؛ به بیان دیگر، توسعه کارآفرینی آموزشی زنان از مسیر راهبردها میتواند به پیامدهای ارزشمند متعددی منجر شود، که در ادامه به آنها اشاره میشود. همانگونه که اشاره شد، پیامدهای توسعه کارآفرینی آموزشی زنان ایران، آخرین بخش از مدل پژوهش است، که نشان دهنده نتایجی است که در اثر راهبردها پدیدار میشوند؛ یعنی اتخاذ راهبردهای بیان شده در زمینه توسعه کارآفرینی آموزشی زنان میتواند موجب رشد اقتصادی، ایجاد آثار مثبت اجتماعی و کاهش آسیبهای اجتماعی و نیز ارتقای سطح توسعه کشور در سطوح مختلف آموزشی گردد.
پیامدهای اقتصادی کارآفرینی زنان، ایجاد امنیت شغلی (خسروی،1401) و استقلال مالی زنان (ده یادگاری و همکاران،1401)، بهبود درآمد خانوار (آمون51 و همکاران، 2023؛ جی باداموسی52،2019) و افزایش مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد کشور (آرند53،2020) است. در نتیجه بهبود اوضاع مالی خانوار، اعتماد به نفس زنان جامعه افزایش یافته (آشا54،2018؛ مایر و مارتی55،2016) و بنیان های اجتماعی و فرهنگی جامعه مستحکم میگردد (ریندا و همکاران56، 2023). با توزیع عادلانه ثروت در بین مردان و زنان، رشد اجتماعی (کلی57 و همکاران، 2015)، ایجاد شده و توسعه پایدار (ورکیانپور و همکاران، 1398)، که هدف تمامی نظامهای اقتصادی است به وقوع میپیوندد. همچنین کیفیت زندگی اجتماعی افزایش یافته (مرادی و همکاران، 1394)، و جایگاه زن در جامعه ارتقاء مییابد.
نتایج این تحقیق با نتایج مطالعات فروتن، سفیری و میرساردوو (1402)، با عنوان بررسی نقش خانوادههای خاستگاه و خودساخته بر کارآفرینی زنان، میرحسینی و عاشوری (1402)، با عنوان روایت زنان کارآفرین دانشگاهی از بازیابی نقش اجتماعی- اقتصادی خود در بستر کارآفرینی سطح خرد و متوسط، صادقی، عباس پور و شاهمرادی (1402)، با عنوان فراتحلیلی در زمینۀ تأثیر نگرش فرهنگی بر توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان، فاروق58 و همکاران (2024)، با عنوان رونمایی از مسیر فقرزدایی پایدار در پاکستان: بررسی نقش مداخلات مالی خرد در توانمندسازی زنان کارآفرین، آمون و همکاران (2023)، با عنوان تامین مالی جامعه در کارآفرینی: تمرکز بر زنان کارآفرین در کشورهای در حال توسعه، ایوانوویچ و کوفنکو59 (2023) با عنوان افزایش کارآفرینی زنان در طول خصوصی سازی در صربستان، ساچتا و همکاران60 (2020) با عنوان رویکرد کیفی نسبت به عوامل حیاتی برای توسعه پایدار کارآفرینی اجتماعی زنان در هند همخوان بوده و یافتههای این پژوهش را مورد تأیید قرار میدهند.
منابع
بادزبان، فاطمه.، رضائی مقدم، کورش.، فاطمی.، مهسا. (۱۳۹۹). کارآفرینی در کسب وکارهای کوچک و متوسط زنان روستایی استان فارس: کاربرد مقیاس تاب آوری در طول عمر کسب وکار راهبردهای کارآفرینی در کشاورزی، ۷ (۱۳) :۲۳-۱۲.
خسروی، زهره. (1401). شناسایی و الویت بندی عوامل مؤثر در بروز فرصت های کارآفرینی زنان (مطالعه موردی: شهرداری منطقه 3 تهران). جغرافیا و روابط انسانی۴(۴): ۸۸-۷۱.
حاجیلو، وحید، ولیزاده، حبیب.، مقیمی، زهرا .(١٣٩٩). شناسایی مؤلفههاي سازماندهی و توانمندسازي زنان سرپرست خانوار در شهرستان چالدران، مطالعات راهبردي زنان، ۲۳(۸۹).
خیاط، بهناز.، محمدیان، فریبا.، ماجدی، نیما. (1399). ارائة الگوی توسعه کارآفرینی ورزش زنان ایران. مطالعات مدیریت ورزشی، ۱۲(۶۲): ۱۳۵-۱۶۴.
داوری، علی.، رمضانپور نرگسی، قاسم، افراسیابی، راحله.، داوری، الهه. (1397). تأثیر سیاستهای کارآفرینی و محیط کسبوکار بر توسعۀ کارآفرینی. فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی. ۱۱(۲): ۳۳۹-۳۲۱.
دباغی، حمیده. (1400). رابطه دوسویه کارآفرینی زنان و امنیت اقتصادی. فصلنامه علمی اقتصاد ایران و امنیت اقتصادی. ۱(۳): ۱۴۲-۱۰۷.
ده یادگاری، سعید.، اشرف زاده افشار، افسانه.، شهابی، الهه.(۱۴۰۱). طراحی مدل کارآفرینی زنان مبتنی بر راه اندازی کسب وکارهای الکترونیکی. مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان. ۲۰(۳): ۱۴۰-۱۱۰.
سپهوند، رضا.، مغوئی نژاد، مهدیه. (۱۳۹۶). تأثیر مدیریت منابع انسانی عملکرد بالا بر کارآفرینی سازمانی با نقش واسطه ای رفتار شهروندی سازمانی. مطالعات مدیریت بهبود و تحول. ۲۶(۸۴): ۷۲-۵۳.
سخته، شقایق.، کریمی، آصف. (1397). عوامل موثر بر نوآوری باز در کارآفرینی دیجیتال. فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی.۱۱(۴): ۷۳۷-۷۱۹.
صادقی، حسین.، عباس پور، اژین.، شاهمرادی، گودرز. (1402). فراتحلیلی در زمینه تأثیر نگرش فرهنگی بر توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان. زن در توسعه و سیاست. ۲۱(۴): ۹۴۲-۹۲۳.
فروتن، مهرنوش.، سفیری، خدیجه.، میرساردوو، طاهره. (۱۴۰۲). نقش خانوادههای خاستگاه و خودساخته بر کارآفرینی زنان، با رویکرد نظریه زمینهای، (مورد مطالعه: زنان دانشآموخته آموزش عالی ساکن تهران). جامعهشناسی نهادهای اجتماعی. ۱۰(۲۱): ۱۰۲-۷۷.
کاظمی، عالیه.، مقیمی، بهاره. (1397). بررسی موانع توسعه کارآفرینی زنان در ایران با استفاده از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی. فصلنامه زن و جامعه. ۹(۳۴): ۲۷۴-۲۴۹.
گودرزی، مهدی.، جلالی فراهانی، مجید.، رجبی، حسین.، حمیدی، مهرزاد. (۱۳۹۶). طراحی و تدوین الگوی توسعۀ مهارتهای کارآفرینی دانشجویان مدیریت ورزشی کشور. رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی. ۵ (۱۸) :۹-۲۱.
میرزایی، عباس.، لیانی، قاسم.، آزرم، حسن.، و جمشیدی، سیامک. (1396). تعیین الگوی کشت بهینه بخش مرکزی شهرستان سیرجان با توجه به پایداری منابع آب و محیط زیست. تحقیقات اقتصاد کشاورزی، 9(4 (پیاپی 36) ): 283-303.
مرادی، محمد علی.، داوری، علی.، منوچهری آملی، محمود. (1394). شناسایی و اولویت بندی سیاست های توسعه کارآفرینی بین المللی در بخش صنعت ایران. سیاست نامه علم و فناوری. ۵(۲): ۶۰-۵۰.
منصوری، سمانه.، پیغامی، عادل.، قاسمی، عاصمه. (1401). الگوی ارتقایافتۀ کارآفرینی زنان مبتنی بر رویکردها و تحولات جدید مطالعات جنسیت. زن در توسعه و سیاست. ۲۰(۲). ۲۵۸-۲۳۵.
مودتی، مهدیه، ترابی، تقی.، معمارنژاد، عباس.، محمودزاده، محمود. (1397). عوامل نهادی رسمی و غیررسمی، کارآفرینی فرصتگرا و رشداقتصادی به روش گشتاور تعمیمیافته. فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی. ۱۱(۳): ۵۳۹-۵۲۱.
میرحسینی، زهرا، آشوری، صغری. (1402). روایت زنان کارآفرین دانشگاهی از بازیابی نقش اجتماعی- اقتصادی خود در بستر کارآفرینی سطح خرد و متوسط. مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان. ۲۱(۲): ۳۳-۷.
ورکیانی پور، نفیسه.، حسینی، سید محمدرضا.، سمیعی، روح الله.، اشرفی، مجید. (1398). ارائه مدل توسعه کارآفرینی زنان با رویکرد توسعه پایدار روستایی در استان گلستان. نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی. ۱۹ (۵۴) :۱۶۶-۱۴۷.
یعقوبی فرانی، احمد.، سلیمانی، عطیه.، موحدی، رضا.، اسکندری، فرزاد. (۱۳۹۲). تأثیر عوامل آموزشی و نهادی بر کارآفرینی زنان روستایی (مورد مطالعه: استان همدان. فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی. ۶(۲): ۱۳۴-۱۱۵.
Ahl, H. (2006). Why research on women entrepreneurs needs new directions. Entrepreneurship Theory and Practice, 30(5): 595-621. 2.
Arend, R. J. \2020\. Modelling Social Entrepreneurship: Consideration of the Reacting Forces. Journal of Social Entrepreneurship.
Amon, S., Oyedele Martins, O., Eric, B., Léo–Paul, D. (2023). Community financing in entrepreneurship: A focus on women entrepreneurs in the developing world, Journal of Business Research, 163: 113962.
Cabrera, E. M., & Mauricio, D (2017). entrepreneurship: A review of literature. International Journal of Gender and Entrepreneurship, 9(1), 31-65. 4.
Chen, Y., Wang, Y., Nevo, S., Benitez-Amado, J., & Kou, G. (2015). IT capabilities.
Carter, S. L., & Shaw, E. (2006). Women's business ownership: Recent research and policy developments. London: Report to the Small Business Service.
De Vita, L., Mari, M., & Poggesi, S. (2013). Women entrepreneurs in and from developing countries: Evidence from the literature. European Management Journal, 32(3): 451-60.
Farooq, S.H., Arif, U.D., Irshad Ahmed, S., Angelo, R. (2024). Unveiling the path to sustainable poverty alleviation in Pakistan: Investigating the role of microfinance interventions in empowering women entrepreneurs, Scandinavian Journal of Management, 40 (2): 101331.
Gbadamosi, A. (2019). Women-entrepreneurship, religiosity, and value-cocreation with ethnic consumers: revisiting the paradox. Journal of Strategic Marketing, 27(4).
Hancıoğlu, Y., Doğan, Ü. B., & Yıldırım, Ş. S. (2014). Relationship between uncertainty avoidance culture, entrepreneurial activity and economic development. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 150, 908-16.
Henley, A. (2012). Job creation by self- employment: the roles of entrepreneurship and finance, Small Business Economics, 25, 175-196.
Huarng, K. H., Mas-Tur, A., & Yu, T. H. K. (2012). Factors affecting the success of women entrepreneurs. International Entrepreneurship and Management Journal, 8(4), 487-97.
Ivanović Vladan, Vadim Kufenko (2023). It's a man's world? The rise of female entrepreneurship during privatization in Serbia, Economic Systems, 47 (3): 101091.
Lincoln, Y., & Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry. Newbury Park, CA: Sage.
Hanohov, R., & Baldacchino, L. (2018). Opportunity recognition in sustainable entrepreneurship: an exploratory study. International Journal of Entrepreneurial Behavior & Research, 24(2): 333-58.
Hasan, F. S., & Almubarak, M. M. S. (2016). Factors influencing women entrepreneurs’ performance in SMEs. World Journal of Entrepreneurship, 12(2), 82-101.
Huarng, K. H., Mas-Tur, A., & Yu, T. H. K. (2012). Factors affecting the success of women entrepreneurs. International Entrepreneurship and Management Journal, 8(4), 487-97.
Low, S. (2009). Defining and measuring entrepreneurship for regional research: A new approach’ Ph.D., University of Illinois at Urbana-Champaign.
Modarresi, M., Arasti, Z., Talebi, K., & Farasatkhah, M. (2017). Growth barriers of women-owned home-based businesses in Iran: an exploratory study. Gender in Management: An International Journal, 32(4), 244-67.
Mathew, V. (2010). Women entrepreneurship in Middle East: Understanding barriers and use of ICT for entrepreneurship development. International Entrepreneurship and Management Journal, 6(2), 163-81.
Minniti, M., & Naudé, W. (2010). What do we know about the patterns and determinants of female entrepreneurship across countries? European Journal of Development Research, 22 (3), 277-93.
Molina, J. A. (2020). Family and entrepreneurship: New empirical and theoretical results. Journal of Family and Economic Issues, 41(1), 1-3.
Reed, R., Storrud-Barnes, S., & Jessup, L. (2012). How open innovation affects the drivers of competitive advantage: Trading the benefits of IP creation and ownership for free invention. Management Decision, 50(1), 58-73.
Revell-Love, C., & Revell-Love, T. (2016). Competencies of women entrepreneurs utilizing information marketing businesses. Journal of Small Business and Enterprise Development, 23(3), 831-53.
Sucheta, A., Usha, L., Kanhaiya, S., Vivek, A., Anand, M. (2020). A qualitative approach towards crucial factors for sustainable development of women social entrepreneurship: Indian cases, Journal of Cleaner Production, Volume 274.
Saiz-Alvarez, J. M., Martínez, A. C., & Martínez, C. C. A. (2014). An entrepreneurial well-being model based on GEM data for Spain. International Journal of Interactive Multimedia and Artificial Intelligence, 2(5), 38-47.
Sarfaraz, L., Faghih, N., & Majd, A. A. (2014). The relationship between women entrepreneurship and gender equality. Journal of Global Entrepreneurship Research, 2(1), 1– 11.
Shahraki, H., Movahedi, R., & Yaghobi-Farani, A. (2016). Examining the Cultural and Social Components of Rural Entrepreneurship: A Qualitative Study. Journal of Entrepreneurship Development, 9(4), 749-767.
Stephan, U. (2018). Entrepreneurs’ mental health and well-being: A review and research agenda. Academy of Management Perspectives, 32(3): 290-322.
Vuorio, A. M., Puumalainen, K., & Fellnhofer, K. (2018). Drivers of entrepreneurial intentions in sustainable entrepreneurship. International Journal of Entrepreneurial Behavior & Research, 24(2), 359-81.
Wiklund, J., Nikolaev, B., Shir, N., Foo, M. D., & Bradley, S. (2019). Entrepreneurship and well-being: Past, present, and future. Journal of Business Venturing, 34(4): 579-88.
Wood, M. S., Bylund, P., & Bradley, S. (2016). The influence of tax and regulatory policies on entrepreneurs’ opportunity evaluation decisions. Management Decision,54(5): 1160-82.
[1] - دانشجوی دکتری، گروه مدیریت آموزشی، واحد کازرون، دانشگاه آزاد اسلامی، کازرون، ایران.
[2] - استادیار، گروه مدیریت آموزشی، واحد کازرون، دانشگاه آزاد اسلامی، کازرون، ایران (نویسنده مسئول).Hrmotamed@yahoo.com
[3] - استادیار، گروه مدیریت آموزشی، واحد نورآباد ممسنی، دانشگاه آزاد اسلامی، نورآباد ممسنی، ایران.
[4] -Entrepreneurship
[5] -Avolio
[6] -Saiz-Alvarez & Martínez & Martínez
[7] - Cabrera & Mauricio
[8] - Gupta & Mirchandani
[9] - Coulibaly, Erbao & Mekongcho
[10] -Wiklund, Nikolaev, Shir, Foo & Bradley
[11] -Shir
[12] -Stephan
[13] -Wood, Bylund & Bradley
[14] -Shir, Nikolaev & Wincent
[15] -Vuorio, Puumalainen & Fellnhofer
[16] - Mathew
[17] - Schumpeter
[18] - Chen, Wang, Nevo, Benitez -Amado & Kou
[19] - Hanohov & Baldacchino
[20] - Minniti & Naudé
[21] -Reed, Storrud-Barnes & Jessup
[22] -Huarng, Mas-Tur & Yu
[23] - Revenga & Shetty
[24] - De Vita, Mari & Poggesi
[25] - Carter & Shaw
[26] - Revell-Love & Revell-Love
[27] -Cabrera, Mauricio
[28] -Huarng
[29] -Molina
[30] -Low
[31] -Henly
[32] - christina
[33] -Sarfaraz
[34] -Shahraki
[35] -Global Entrepreneurship Monitor (GEM)
[36] -Total Entrepreneurial Activity
[37] - Kelley & Brush & Greene & Herrington & Ali & Kew
[38] -Modarresi
[39] -Chatterjee & Ramu
[40] - Hasan & Almubarak
[41] -ILO
[42] - Quagrainie & Opoku Mensah & Adom
[43] - Ahl
[44] - De Bruin & Brush & Welter
[45] - Brush & Cooper
[46] - Farooq
[47] -Amon
[48] -Vrinda & Upasna
[49] - Lincoln
[50] -Intercoder Reliability
[51] - Amon
[52] -Gbadamosi
[53] -Arend
[54] -Asha
[55] -Mair, & Martí
[56] -Vrinda
[57] -Kelley
[58] -Farooq
[59] - Ivanović, Kufenko
[60] - Sucheta
Presenting the development model of women's entrepreneurial activities in the field of education
Zahra Sadat Hoseini1, Hamidreza Motamed2, Nima Shahidi3
Abstract:
Purpose: The purpose of this study is to design a model for the development of women's entrepreneurial activities in the field of education.
Method: The current research is a part of sequential exploratory combined projects of the instrument-making type. The statistical population included female entrepreneurs in the field of education. To sampling, two criteria were used. Women who are the founders of educational businesses and 5 years have passed since the establishment of that business. To collect data, the purposeful sampling method of the desired type of cases was used. collected information; He reached theoretical saturation from the twenty-fifth place. But for more certainty, the interviews continued to 30 people. The data collection tool was semi-structured in-depth interviews. Also, the within-subject agreement method was used to calculate the reliability of the interviews.
Findings: The results showed that the causal conditions have the categories of motivation and need, attractiveness of the job, financial conditions and individual capabilities, the intervening conditions have the categories of family support, experience, gender attitude, education politicization, context: including the categories of cultural and social factors, the importance of education in society, information and communication technology, conditions for obtaining a license, Strategies: have the categories of creating legal and institutional platforms, creating policy and support platforms, creating cultural and social platforms, creating economic platforms and consequences: they have the categories of economic consequences, educational and cultural consequences, sustainable development, social consequences.
Conclusion: Therefore, the strategies expressed in the field of women's educational entrepreneurship development can cause economic growth, create positive social effects and reduce social harms, as well as improve the level of development of the country in different educational levels.
Keywords: entrepreneurial activities, women, education.
[1] - PhD. Student, Department of Educational Administration, Kazerun Branch, Islamic Azad University, Kazerun, Iran.
[2] - Assistant Professor, Department of Educational Administration, Kazerun Branch, Islamic Azad University, Kazerun, Iran.
[3] - Assistant Professor, Department of Educational Administration, Noorabad Mamasani Branch, Islamic Azad University, Noorabad Mamasani, Iran.