چالش ها و راهکارهای پیش رو برای بهبود سوء تغذیه از طریق غنی سازی زیستی گندم
محورهای موضوعی : فیزیولوژی گیاهیمجید عبدلی 1 , عزت اله اسفندیاری 2
1 - دکتری، گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران
2 - استاد، گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران
کلید واژه: مواد معدنی, سوء تغذیه, خاک آهکی, اسید فیتیک, گندم, غنی سازی زیستی,
چکیده مقاله :
یکی از مشکلات کنونی کشور سوء تغذیه ناشی از دریافت کم عناصر ریزمغذی از جمله آهن و روی میباشد که دلیل اصلی آن تنوع پایین رژیم غذایی مردم این کشورها و نقش عمده غلات بهخصوص گندم در تأمین انرژی و ریزمغذیها است. با توجه به نقشهای فیزیولوژیک بسیار مهم عناصر آهن و روی در بدن و پایین بودن ذاتی این عناصر در دانه گندم (بین 10 تا 50 میلی گرم بر کیلوگرم) افزایش میزان این عناصر در گندم الزامی است و از طرفی، گندم دارای ترکیبات ضد تغذیه ای مانند اسید فیتیک می باشد که جذب این عناصر را در بدن کاهش می دهند. در این بین کاربرد کودهای حاوی عنصر روی به صورت محلول پاشی در مراحل رویشی و رشد دانه با اثر گذاری بر متابولیسم سلول و بهبود آن، سبب افزایش پارامترهای دخیل در عملکرد مانند تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه میگردد که برآیند این عوامل به شکل افزایش عملکرد دانه نمود می یابد. بهبود خصوصیات کیفی از جمله افزایش محتوای عناصر میکرو در دانه (روی و آهن)، اسید آسکوربیک (ویتامین C) و کاهش اسید فیتیک سبب تنزل شاخص نسبت مولی اسید فیتیک به روی در خاکهای آهکی می گردد. همچنین کاربرد روی میتواند سبب بهبود کیفیت گندم های تولید شده گردد و با افزایش ارزش بیولوژیکی پروتئین به کاهش سوء تغذیه ناشی از دریافت کم پروتئین کمک نماید. لذا بهنظر میرسد که تأمین روی مورد نیاز گیاه با استفاده از روشهای غنی سازی زیستی بهزراعی میتواند بهعنوان راهکار کوتاه مدت برای کاهش مشکلات تغذیهای ناشی از کمبود روی و بهبود شاخصهای کمی و کیفی امنیت غذایی پیشنهاد گردد. از طرفی در گندم تنوع ژنتیکی بالایی در تحمل به روی وجود دارد. این ویژگی سبب گردیده تا بتوان با غنی سازی زیستی ژنتیکی، بهعنوان راهکار بلند مدت، برای رسیدن به ژنوتیپها و یا ارقام با کارایی روی بالا در راستای کاهش مصرف کودهای شیمیایی و بهبود امنیت غذایی مردم امیدوار بود.