بررسی تأثیر سالمندی بر از خود بیگانگی اجتماعی آنها (مورد مطالعه: سالمندان ساکن آسایشگاه های شهر رشت)
محورهای موضوعی : خانوادهرحیم حجتی سیبنی 1 , علی مرادی 2 , شهلا کاظمی پور ثابت 3 , حمید پوریوسفی 4
1 - دانشجوی دکتری جامعه شناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - دانشیار گروه جامعه شناسی، واحد اسلام آبادغرب، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلام آبادغرب، کرمانشاه، ایران.
3 - دانشیار گروه جمعیت شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، ایران.
4 - دانشیار گروه جامعه شناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه: افسردگی, تنهایی, انزوای اجتماعی, هویت دینی, ازخود بیگانگی اجتماعی,
چکیده مقاله :
این مطالعه با هدف بررسی مدل نظری رابطه سالمندی با از خود بیگانگی در بین سالمندان در سال 1398 انجام گرفته است. مطالعه حاضر یک بررسی مقطعی از روش آماری بر مبنای مدل رگرسیون چندگانه است. جامعه آماری این تحقیق نیز شامل سالمندان زن و مرد ساکن در آسایشگاه های شهر رشت می باشد که شامل شش آسایشگاه، معلولین، کوثر شالیزار، مریم، رنگین کمان زندگی و ماندگار بود،که بصورت شبانه روزی اداره می شوند. بطور کلی تعداد 603 سالمند در این آسایشگاه ها ساکن بودند که بر اساس نمونه گیری مورگان و کریسی تعداد 235 نفر به نمونه انتخاب شده و مورد پرسشگری قرار گرفتند. پس از توزیع پرسشنامه استاندارد سالمندی، داده های مورد نظر در مورد متغیرهای مستقل و شاخص های تأثیرگذار بر متغیر وابسته ، جمع آوری و بر اساس روش رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از آزمون متغیرهای فرضیه های تحقیق و کاربرد روش های آماری مناسب به این نتیجه رسیدیم که متغیر انزوای اجتماعی دارای بیشترین تأثیر در گرایش سالمندان به طرف از خود بیگانگی اجتماعی بود و شاخص هویت دینی دارای کمترین تأثیر بوده است. شاخص های مربوط به تنهایی و افسردگی از نظر تأثیر بر خود بیگانگی در مرتبه دوم و سوم قرار گرفتند. درنتیجه اگر چه سالمندان به دلیل تمایل آنها انزوای اجتماعی، تنهایی و سرانجام افسردگی به طرف از خودبیگانگی اجتماعی گرایش بیشتری دارند، اما هویت دینی سالمندان و اعتقاد آنها به خدا، مرگ و قیامت تأثیر بسیار کمتری بر از خود بیگانگی اجتماعی سالمندان مورد مطالعه داشته است. این نتیجه در حالی حاصل شد که اعضای جامعه آماری از سطح تحصیلات بالایی نیز برخوردار بودند و از لحاظ جنسیت در سطح تعادل بودند.
Abstract The aim of this study was to investigate the theoretical model of the relationship between aging and the dimensions of the sociological concept of their religious identity in the statistical community related to sanatoriums of Rasht, in 2019. The present study is a cross-sectional study of statistical methods based on multiple regression models. The statistical population of this study also includes elderly in the sanatoriums of Rasht, which included six sanatoriums: Maloulin, Kowsar, Shalizar, Maryam, Rangin Kaman Zandegi and Mandegar, which were managed around the clock. A total of 603 elderly people lived in those sanatoriums, of which 235 were selected based on Morgan and Chrissy sampling. After distributing the old age questionnaire, the data about the independent variables and the indicators affecting the dependent variable were collected and analyzed based on multiple regression method and path analysis. After testing the variables related to research hypotheses and using appropriate statistical methods, it was concluded that the social isolation variable had the greatest effect on the tendency of elderly people living in sanatoriums of Rasht to their social alienation and religious identity index had the least effect. Indicators of loneliness and depression were second and third. As a result, it can be stated that although elderly people living in Rasht sanatoriums were less inclined to social alienation due to their desire for solitude, depression, and ultimately social isolation, due to the profound influence of religious identity and religious beliefs in God,, they factors did not have much expansion and comprehensiveness;
_||_