واکاوی حکم گریستن بر امام حسین علیه السلام
محورهای موضوعی : نشریه پژوهشنامه معارف اهل بیت علیه السلام
1 - عضو هیات علمی گروه فقه و مبانی حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
کلید واژه: تولی, امام حسین (ع), گریه بر حسین علیه السلام, حکم گریه کردن, اقامه عزا, افضل اعمال, گریستن اهل بیت, اشک بر مصیبت, انواع بکاء,
چکیده مقاله :
روایات فراوانی در رابطه با فضیلت و امر بر گریستن بر حضرت امام حسین علیه السلام از جانب رسول خدا و ائمه اهل بیت علیهم السلام از فریقین رسیده است و تاکید فراوان فقهاء عظام نیز همواره بر اقامه عزا بر آنحضرت بوده است. گستره دایره روایات این موضوع و شدت اهمیت و تاکید آن از جانب بزرگان مذهب موجب شد تا با هدف یافتن حکم واقعی بکاء بر امام حسین علیه اسلام با روش توصیفی و تحلیلی ادله این موضوع مورد واکاوی مجدد قرار گیرد. نتایج حاصله نشان داد اصل اعتقاد به مشروعیت گریه و اقامه عزا بر آنحضرت از ضروریات مذهب بوده و انجام آن بر این اساس که به طور عموم مصداق آیه مودت و فریضه تولی است مانند سایر مصادیق واجبات، واجب است و همانگونه که هیچ مصداقی از عناوین واجبات به این سبب که مصداق آن واجب، محدود به آن مورد نیست از دائره وجوب خارج نگشته و مستحب نمیگردد، گریه و اقامه بر امام حسین علیه السلام نیز که از مصادیق واجب تولی و مودت اهل بیت است به عذر محدود نبودن مصداق مودت و ابراز محبت به گریستن بر آنحضرت، از دایره فریضه بودن خارج نمیگردد. این درحالی است که ادله خاص فراوان از جانب معصومین نشان میدهد هیچ مصداقی مانند گریه بر امام حسین علیه السلام برای مودت و تولی (غیر از اصل اعتقاد به امامت و وجوب معرفت ائمه و باور به مفروض الطاعه بودن معصومین) این مقدار مورد تاکید قرار نگرفته و اصرار شارع بر اقامه بکاء بر آنحضرت تا حدیکه آن را از علائم ایمان شمرده عذری را در ترک آن برای مکلف مومن در حد میسور باقی نمیگذارد.
There are many narrations regarding the virtue and the command to mourn Imam Hussain (peace be upon him) from the Messenger of Allah and the Imams of the Ahl al-Bayt (peace be upon them) from the two sects and the great jurists have always emphasized mourning for him. The scope of the narrations of this issue and the intensity of its importance and emphasis by religious leaders led to re-examination of the evidence of this issue with the aim of finding the real ruling on Imam Hussain against Islam. The results showed that the principle of believing in the legitimacy of crying and mourning for his Prophet is one of the essentials of religion, not religion, and doing it on the basis that it is generally an example of the verse of mawaddat and the obligation of tawalli, like other examples of obligations, becomes obligatory, and just as there is no example of Titles of obligations due to the fact that the example of that obligation is not limited to that case, it is not outside the scope of obligation and it is not recommended. The love of crying for him does not go out of the scope of duty. This is while many specific evidences from the innocents show that there is no example like crying over Imam Hussain (peace be upon him) for mercy and forgiveness (other than the principle of belief in the Imamate and the necessity of knowledge of the Imams and believing in the assumption of obedience of the innocents). It has not been established and the Shariah's insistence on making a prayer for him does not leave an excuse for the oblige of the believer.
_||_