کوگیتوی دکارت و مسأله پیشفرض جوهر
محورهای موضوعی : پژوهشهای معرفت شناختیسید محمدمهدی موسوی 1 , مرتضی قرائی 2
1 - گروه فلسفه، دانشگاه تهران
2 - گروه عمومی، دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی
کلید واژه: جوهر, دکارت, کوگیتو, کوگیتو ارگو سوم, تأملات,
چکیده مقاله :
این نوشتار قصد دارد با رویکردی انتقادی به بحث دربارهی گزارهی معروف میاندیشم پس هستم بپردازد. در آغاز، مقدماتی دربارهی شیوهی عام دکارت در دستگاه معرفت-شناسیاش، که میتوان آن را شکّ روششناختی نامید، خواهیم گفت و سپس شرحی از دو رویکرد کلّی در تفسیر این گزاره در میان مفسران دکارت ارائه خواهیم کرد: رویکرد استنتاجی و رویکرد شهودی. نشان خواهیم داد که این رویکردها همگی باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا دکارت براستی یک نفس، خود، جوهر یا چیزی از این دست را به عنوان پیشفرض هنگام بیان میاندیشم، پس هستم منظور کرده است یا نه. در این پژوهش، با محور قراردادن کتاب تأملات و بررسی شواهدی از سایر آثار دکارت، کوشش خواهد شد که نگاه دکارت به مسألهی من و همچنین آموزههای خود او دربارهی ارتباط اندیشه و وجود من شرح داده شود. به نظر میرسد دستگاه معرفتی دکارت در توجیه هم بودی آگاهی با ادراک اندیشهها، و تصورها و تعلق آنها به یک سوژهی واحد دچار شکاف است. ادعای بخش اصلی نوشتار این است که دکارت، برخلاف مقتضیات روششناختیاش، به طور پیشینی معرفت به ماهیت خود را به عنوان یک اصل وضع کرده و فرض خاصی دربارهی من دارد: من چونان جوهری دارای صفتهای معیّن. این را مسألهی پیشفرض جوهر نامیدهایم. در واقع، ساختار زیرلایه-کیفیت در عمق دستگاه معرفتی دکارت و به ویژه در کوگیتوی او حضوری پنهان اما مؤثر دارد. نوشتار حاضر تلاشی است برای آشکارکردن این واقعیت از طریق بررسی ناسازواری در کاربست روش دکارت برخی مشکلات معناشناختی کاربرد ”من“ در کوگیتو ارگو سوم.
This essay intends to discuss the famous proposition I think, therefore I exist, with a critical approach. At first, some preliminaries will be said concerning Descartes’s general way in his epistemological system, which can be called methodic doubt and then we will give an account of the two well-known general approaches to the interpretation of this proposition among Descartes’s interpreters: inferential approach and intuition's. In this inquiry, Focusing on Meditations and considering evidences from other works of Descartes, we will attempt to give an account of Descartes’s view on the problem of I and also his own doctrines about thought and existence of I. It seems that Descartes' system of knowledge suffers a gap in justifying coexistence of consciousness with perception of thoughts and ideas and their being belonged to a single subject. The claim of the main part of the essay is that, opposed to his methodological demands, Descartes has laid down as a principle the a priori knowledge of the nature of self and has a particular presupposition about I: I as a substance with certain attributes. We called this the problem of the presupposition of substance. In fact, the substance-quality structure have a tacit but effective activity in Descartes’s system of knowledge at depth. The present essay is an attempt to make explicit this fact by investigating inconsistency in application of Descartes' method، and also some semantic difficulties of "I" in Cogito Ergo Sum.
دکارت، ر. (1392). تأملات در فلسفهی اولی، ترجمهی احمد احمدی، تهران: سمت.
دکارت، ر. (1394). اعتراضات و پاسخها، ترجمهی علی افضلی، تهران: علمی و فرهنگی.
کاپلستون، ف. (1390). تاریخ فلسفه: از دکارت تا لایبنیتس، ترجمهی غلامرضا اعوانی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
Anscombe, E. (1975). “The First Person,” Mind and Language, ed. Samuel Cuttenplan,Oxford: Oxford University Press, pp. 21-36.
Ayer, A. J. (1953). “Cogito,Ergo Sum,” Analysis, Vol. 14, No. 2 , pp. 27-31.
Curley, E. M. (1978). Descartes against the Skeptics, Cambridge: Harvard University Press.
Curley, E. M. (2006). The Blackwell Guide to Descartes’ Meditations, ed. Stephen Gaukroger, Oxford: Blackwell Publishing Ltd.
Descartes, R .(2012a). Dicource on the Method, translated by J. Cottingham, R. Stoothoff, and D. Murdoch, Cambridge: Cambridge Univeristy Press.
Descartes, R. (2012b). Principles of Philosophy, translated by J. Cottingham, R. Stoothoff, and D. Murdoch, Cambridge: Cambridge Univeristy Press.
Descartes, R. (2012c). Objections and Replies, translated by J. Cottingham, R. Stoothoff, and D. Murdoch, Cambridge: Cambridge Univeristy Press.
Frankfurt, H. G. (1966) “Descartes's Discussion of His Existence in the Second Meditations,” The Philosophical Review, Vol. 75, No. 3, pp. 329-356.
Hintikka, J. (1962). “Cogito ergo Sum: Inference or Performance?,” The Philosophical Review, Vol. 71, No. 1, pp. 3-32.
Markie, p. (1992). “Cogito and its Importance,” in Cambridge Companion to Descartes, ed.John Cottingham, Cambridge: Cambridge University Press.
Newman, L. (2014). “Descartes' Epistemology,”The Stanford Encyclopedia of Philosophy.
Weinberg, J. R. (1962). “Cogito, Ergo Sum: Some Reflections’s on Mr. Hintikka’s Article,” The Philosophical Review, Vol. 71, No. 4, pp. 483-491.
Williams. B. (2005). Descartes: The Project of Pure Enquiry, Abingdon: Routledge.
Wilson, M. D. (1982). Descartes, London: Routledge.
_||_