حسابداری اجتماعی به شرکت ها و مؤسسات اقتصادی، مالی و تولیدی فرصت می دهد تا از موقعیت اجتماعی، شاخص های اجتماعی و روند حرکت جامعه مطلع گردند و بدان وسیله فعالیت های خود را به گونه ای آگاهانه تر انجام دهند و ضمن برطرف کردن خلأهای مالی، ترازنامه منطقی و سنجیده ای ترسیم نما أکثر
حسابداری اجتماعی به شرکت ها و مؤسسات اقتصادی، مالی و تولیدی فرصت می دهد تا از موقعیت اجتماعی، شاخص های اجتماعی و روند حرکت جامعه مطلع گردند و بدان وسیله فعالیت های خود را به گونه ای آگاهانه تر انجام دهند و ضمن برطرف کردن خلأهای مالی، ترازنامه منطقی و سنجیده ای ترسیم نماید. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین این دو رشته، درصدد تبیین رویکردهای نوین حسابداری در ارتقا خصوصیات کیفی جامعه است. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد ترکیبی و روش تحقیق تحلیل محتوا انجام گردیده است. جامعه آماری این مطالعه متشکل از اساتید برجسته رشته حسابداری کشور است که با توجه به حجم جامعه، نمونه مورد مطالعه 170 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای برای فرضیات صورت گرفت. نتایج تحلیل محتوا حاکی از آن است که مفاهیم مرتبط با ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری، می توانند مشخصات کیفی جامعه و از این طریق جامعه شناسی گزارشگری را تقویت نمایند. همچنین آزمون فرضیه ها بیانگر آن است که تئوری ها و پارادایم های مطرح در رشته حسابداری، از منظر جامعه شناختی دچار تحولات قابل توجهی شده اند و پارادایم های مطرح در بیانیه انجمن حسابداری آمریکا را می توان با شاخص های مطرح در پارادایم های جامعه شناسی مقایسه نمود.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف مداقه در مولفههای تاثیرگذار بر تردید حرفهای حسابرسان انجام شده است و با توجه به این که تردیدگرایی خصیصهای فردی است و تحت تاثیر ویژگیهای شخصیتی افراد[i] قرار میگیرد (هرت، 2013)، بنابراین دو خصیصه فرهنگ و مولفههای رفتاری- که از شاخصههای اصلی ویژگ أکثر
پژوهش حاضر با هدف مداقه در مولفههای تاثیرگذار بر تردید حرفهای حسابرسان انجام شده است و با توجه به این که تردیدگرایی خصیصهای فردی است و تحت تاثیر ویژگیهای شخصیتی افراد[i] قرار میگیرد (هرت، 2013)، بنابراین دو خصیصه فرهنگ و مولفههای رفتاری- که از شاخصههای اصلی ویژگیهای افراد محسوب میشوند- جهت سنجش میزان تاثیرگذاری بر تردید حرفهای حسابرسان در بررسی شدهنداند. مولفههای فردی شامل خودرأیی، رفاهطلبی، سخاوتمندی، عامگرایی، انطباق‎پذیری، عرف، قدرت، آسایش خاطر، میل به پیشرفت، انگیزش، و پیروزی؛ و مولفههای فرهنگی نیز رازداری، محافظهکاری، یکنواختی و حرفهای گرایی میباشد. این پژوهش بر آن است تا زمینههای تقویتکننده تردیدگرایی حسابرسان را با توجه به شرایط محیطی مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری شامل حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران بوده و جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد هرت و همکاران[ii] (2013)، شوارتز (2010) و اولیمید[iii] (2005) استفاده شده است. تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها با نرمافزار لیزرل[iv] نسخه 8.8 و به روش مدلسازی معادلات ساختاری[v] بر اساس 269 پرسشنامه انجام گردیده است. این پژوهش به لحاظ زمان مقطعی، از نظر منطق اجرا قیاسی- استقرایی، از منظر نوع دادهها کمی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی است. نتایج نشان میدهد که عوامل فرهنگی بر تردید حرفهای حسابرسان تاثیر معنادار ندارد، در حالی که تردیدگرایی حسابرسان تحت تاثیر مولفههای رفتاری آنها میباشد.
تفاصيل المقالة
هدف این مقاله بررسی موانع توسعه ی محتوایی نظام راهبری شرکتی ، از دیدگاه نظریه ی کثرت گرایی فرهنگی بر پایه روش شناسی تفسیری انتقادی است. کثرت گرایی فرهنگی بر امکان رقابت گروه ها و مشارکت اقلیت های مختلف جامعه در تصمیم گیری های مربوط به نظام اقتصادی و سیاسی تاکید دارد. ا أکثر
هدف این مقاله بررسی موانع توسعه ی محتوایی نظام راهبری شرکتی ، از دیدگاه نظریه ی کثرت گرایی فرهنگی بر پایه روش شناسی تفسیری انتقادی است. کثرت گرایی فرهنگی بر امکان رقابت گروه ها و مشارکت اقلیت های مختلف جامعه در تصمیم گیری های مربوط به نظام اقتصادی و سیاسی تاکید دارد. این مقاله ضمن معرفی مفهوم کثرت گرایی فرهنگی و بیان ارتباط آن با نظام راهبری ، موانع کثرت گرایی فرهنگی را مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن موانع ، به آسیب شناسی عوامل عدم توسعه نظام راهبری شرکتی می پردازد. بر این اساس، نتایج پژوهش نشان می دهد توسعه سیاسی، تفکیک محتوایی مالکیت از مدیریت، رفع مشکلات حقوقی، رفع شرکت گرایی دولتی و توسعه فرهنگ پاسخگویی می تواند موجب توسعه نظام راهبری شرکتی گردد. نتایج این مقاله توسعه کثرت گرایی فرهنگی، در نظام اقتصادی کشور را عاملی مهم در توسعه نظام راهبری شرکتی می داند.
تفاصيل المقالة
هدف این پژوهش، ارائه الگوی اصول یکپارچه حسابداری مدیریت با رویکردی انتقادی است. بدین منظور، در این پژوهش چهار اصل مربوط بودن، تاثیر، ارزش و اعتماد به عنوان اصول یکپارچه (جهانی) حسابداری مدیریت جهانی در نظر گرفته شد و عوامل موثر بر این اصول و پیامدهای آن مورد بررسی قرار أکثر
هدف این پژوهش، ارائه الگوی اصول یکپارچه حسابداری مدیریت با رویکردی انتقادی است. بدین منظور، در این پژوهش چهار اصل مربوط بودن، تاثیر، ارزش و اعتماد به عنوان اصول یکپارچه (جهانی) حسابداری مدیریت جهانی در نظر گرفته شد و عوامل موثر بر این اصول و پیامدهای آن مورد بررسی قرار گرفت. فرضیه ها در قالب سه بخش ساختاری، نظری و کاربردی و بر مبنای پارادایم انتقادی طراحی شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری صورت گرفت و در نهایت الگویی با برازندگی مناسب استخراج گردید. نتایج این پژوهش بیانگر این موضوع است که وضعیت موجود حسابداری مدیریت در تئوری و عمل قانع کنند نیست (بر مبنای تفکر انتقادی) و نیاز است تا جهت رشد و توسعه حسابداری مدیریت در تمامی ابعاد، اصول یکپارچه حسابداری مدیریت در تمامی حوزه های ساختاری و کاربردی رشته و حرفه حسابداری مدیریت در نظر گرفته شود.
تفاصيل المقالة
باوجوداینکه کیفیت سود ازجمله موضوعاتی است که در دهههای گذشته موردتوجه بسیاری از پژوهشگران حسابداری قرارگرفته است، اما ادبیات حسابداری روابط بین معیارهای موجود کیفیت سود را بهصورت دقیق مشخص نمیکند. در این پژوهش 5 معیار کیفیت سود بر اساس مدلهای انعکاسی و ترکیبی به دو أکثر
باوجوداینکه کیفیت سود ازجمله موضوعاتی است که در دهههای گذشته موردتوجه بسیاری از پژوهشگران حسابداری قرارگرفته است، اما ادبیات حسابداری روابط بین معیارهای موجود کیفیت سود را بهصورت دقیق مشخص نمیکند. در این پژوهش 5 معیار کیفیت سود بر اساس مدلهای انعکاسی و ترکیبی به دو گروه تقسیم میشوند و سپس همگرایی بین معیارهای موجود در هر گروه با توجه به مؤلفههای انگیزشی مدیران که یک عامل تعیینکننده در کیفیت سود میباشند، موردبررسی قرار میگیرد. نمونه آماری پژوهش شامل 163 شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1388 تا 1396 است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اولاً بین معیارهای قابلیت پیشبینی سود و تجدید ارائه رابطه مثبت و معنادار و بین معیارهای پایداری سود و تجدید ارائه و همچنین بین معیارهای مربوط بودن ارزش و اقلام تعهدی اختیاری رابطه منفی و معناداری وجود دارد. ثانیاً همگرایی بین معیارهای انعکاسی نسبت به معیارهای ترکیبی کیفیت سود بیشتر هست و ثالثاً مؤلفههای انگیزشی بدهی و مالیاتی همگرایی بین معیارهای انعکاسی را نسبت به معیارهای ترکیبی کیفیت سود افزایش میدهد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications