فهرس المقالات بهروز حدادی


  • المقاله

    1 - نقش‌آفرینی زنان در تحولات پروتستانی
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 15 , زمستان 1400
    نقش زنان در تحولات اجتماعی با شأن و جایگاه زنان در ادیان ارتباط تنگاتنگی دارد و به باور بعضی محققان، آیین پروتستان را نمی‌توان بدون بررسی مسأله زن تکمیل کرد. زن در یهودیت و مسیحیت سنّتی، دومِ در آفرینش و اولِ در گناه است، لذا در طول تاریخ منزلت و نقش‌آفرینی اجتماعی زنان أکثر
    نقش زنان در تحولات اجتماعی با شأن و جایگاه زنان در ادیان ارتباط تنگاتنگی دارد و به باور بعضی محققان، آیین پروتستان را نمی‌توان بدون بررسی مسأله زن تکمیل کرد. زن در یهودیت و مسیحیت سنّتی، دومِ در آفرینش و اولِ در گناه است، لذا در طول تاریخ منزلت و نقش‌آفرینی اجتماعی زنان از موضوعات مناقشه‌برانگیز بوده است. آیین پروتستان در بسیاری از نگرش‌ها و آموزه‌های مسیحیت سنّتی کاتولیک تغییر ایجاد کرد و از این رو، جای این پرسش هست که نگرش رهبران پروتستان به این مقوله چه بوده است و در دیگر سو، آیا زنان توانسته‌اند از ظرفیت‌های آیین مذکور بهره کافی برده، در تحولات فکری، سیاسی، اجتماعی و دینی تاثیرگذار باشند؟ یافته‌های این نوشته که با روش کیفی و تحلیل محتوای کتابخانه‌ای به دست آمده است، از این قرار است که اصلاح نگرش در خصوص موضوع زن در آیین پروتستان، اولویت اصلی مصلحان پروتستان نبوده و نگاه مردسالار قرون وسطی بر نگرش آنان سلطه داشته است ولی آموزه‌های پروتستانی به طور مستقیم و غیرمستقیم و با همت و خردمندی زنان که ریشه‌ای تاریخی دارد، تحولات مهمی را به دنبال داشت که شعاع آن در حوزه‌های مهمی چون نگرش به مسأله زن، برداشت دینی و تفسیر متون مقدّس، اهمیت فرد و نفی نظام واسطه در قالب کشیش بودن همه ایمانداران قابل ملاحظه است و همین موجبات بروز تغییراتی اساسی در نگرش الهیدانان مسیحی کاتولیک و پروتستان را فراهم کرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - سنت و اجتهاد در اسلام و مسیحیت: سازوکارهای دو دین در تطابق با خواسته‌های زمان و مکان
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 13 , زمستان 1398
    موضوع گستره دین و دین‌ورزی و نقش‌آفرینی آن در تحولات اجتماعی و چگونگی مواجهه آن با نیازهای نو و متحول در جوامع مختلف و سازوکارهای هر دین برای حل مشکلات تازه، از موضوعاتی است که در همه ادیان به خصوص ادیانی که داعیه جهانی و جاودانگی و نیز جامعیت دارند، باید تبیین شود. موض أکثر
    موضوع گستره دین و دین‌ورزی و نقش‌آفرینی آن در تحولات اجتماعی و چگونگی مواجهه آن با نیازهای نو و متحول در جوامع مختلف و سازوکارهای هر دین برای حل مشکلات تازه، از موضوعاتی است که در همه ادیان به خصوص ادیانی که داعیه جهانی و جاودانگی و نیز جامعیت دارند، باید تبیین شود. موضوع اصلی در این مقاله این است که اسلام و مسیحیت در مقایسه با یکدیگر، آیا توانسته‌اند هم بر اصول خود تأکید کنند و هم به مقتضیات و مطالبات زمانه پاسخگو باشند. واقعیت این است که مسیحیت با کاستن از دامنه دینداری و حذف شریعت یهودی و تأکید بر سنت سیال و برگرفته از فهم مؤمنان در طول زمان، خود را با شرایط تازه وفق داد. اسلام شیعی نیز با بهره‌گیری از سنت 250 ساله معصومان توانست عناصر انعطاف‌بخش مهمی را در بطن تفکر خود جای دهد. در اسلام سنی، تأکید بر موضوع قیاس و مصلحت تا حدی به روند تطابق کمک کرد ولی با انسداد باب اجتهاد و نظر، و انحصار فقه در چهار مکتب، این روند به تعطیل کشیده شد. مشکل اصلی در هر دو دین تعیین حدود و مصادیق مسلمات و دکترینها، که تجدیدنظر ناپذیرند، از اموری است که عصری‌اند. بعضی از نگرش‌های فقهی امام راحل در اجتهاد جواهری در موضوعاتی چون شطرنج و موسیقی و پاپ یوحنای 23 در پایه‌گذاری شورای واتیکان 2، و پاپ فرانسیس در مسألة ازدواج و طلاق در سند لذت عشق یا دیدگاه‌های هانس کونگ طلیعه‌های روندی است که حاکی از سمت‌وسویی واحد و نشان‌دهنده نگاه مثبت به توانمندی دین است. تفاصيل المقالة