فهرس المقالات سجاد بادبرین


  • المقاله

    1 - بررسی چند شکلی ژن GDF9 در گوسفند قره گل و ارتباط آن با چند قلوزایی
    مجله پلاسما و نشانگرهای زیستی , العدد 5 , السنة 10 , زمستان 1396
    زمینه و هدف:یکی از صفات بسیار مهم و اقتصادی در پرورش گوسفند چند قلوزایی است. مطالعات ژنتیکی مشخص نموده است که چند قلوزایی تحت تاثیر مجموعه­ای از ژن­ها معروف به ژن­های باروری قرار دارد. از جمله این ژن ها، ژن GDF9است که بر روی کروموزوم شماره 5 گوسفند شناسایی گردید. پژوهش أکثر
    زمینه و هدف:یکی از صفات بسیار مهم و اقتصادی در پرورش گوسفند چند قلوزایی است. مطالعات ژنتیکی مشخص نموده است که چند قلوزایی تحت تاثیر مجموعه­ای از ژن­ها معروف به ژن­های باروری قرار دارد. از جمله این ژن ها، ژن GDF9است که بر روی کروموزوم شماره 5 گوسفند شناسایی گردید. پژوهش حاضر با هدف بررسی چند شکلی ژن GDF9و رابطه آن با صفت چندقلوزایی در گوسفند قره ­گل انجام گرفت. روش کار:برای این منظور از 100 راس گوسفند ماده قره گل در ایستگاه اصلاح نژاد قره گل سرخس به صورت تصادفی نمونه خون تهیه و اطلاعات زایش آن ها ثبت گردید. پس از استخراج DNAبا استفاده از یک جفت آغازگر اختصاصی یک قطعه 1503 جفت بازی از ژن GDF9تکثیر شد. قطعه تکثیر شده با استفاده از آنزیم Rsa Iهضم گردید. با استفاده از نرم افزار SAS 9.1ارتباط بین ژنوتیپ­های شناسایی شده و صفت چند قلوزایی بررسی شد.یافته ها:نتایج حاصل از هضم آنزیمی وجود جهش را در این جایگاه ژنی تایید نمود و رابطه معنی­دار(05/0P) بین ژنوتیپ­های مشاهده شده و صفت چند قلوزایی نشان داد، به طوری که حیوانات هتروزیگوت نسبت به هموزیگوت­ها میزان چند قلوزایی بالاتری داشتند.نتیجه گیری: جهش ایجاد شده در ژن GDF9جهش مفیدی بوده و اقدام برای تثبیت این جهش در طی سال­های آینده به احتمال زیاد موجب افزایش چند قلوزایی، افزایش راندمان تولید مثلی و در نهایت افزایش درآمد دامداران خواهد شد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی پلی مورفیسم نشانگرهای ریزماهواره بز مرخز DOR: 20.1001.1.17359880.1399.14.1.2.5
    مجله پلاسما و نشانگرهای زیستی , العدد 5 , السنة 14 , زمستان 1399
    استفاده از نشانگرهای مولکولی و به ویژه نشانگرهای ریزماهواره به دلیل ویژگی‌های برتر آنها اطلاعات بسیار ارزشمندی از ساختار ژنتیکی موجود مورد مطالعه را فراهم می‌کند. این اطلاعات می‌تواند جهت حفاظت از موجود در خطر انقراض و یا بررسی مکان ژن‌های تاثیر گذار بر صفات کمی (QTL) م أکثر
    استفاده از نشانگرهای مولکولی و به ویژه نشانگرهای ریزماهواره به دلیل ویژگی‌های برتر آنها اطلاعات بسیار ارزشمندی از ساختار ژنتیکی موجود مورد مطالعه را فراهم می‌کند. این اطلاعات می‌تواند جهت حفاظت از موجود در خطر انقراض و یا بررسی مکان ژن‌های تاثیر گذار بر صفات کمی (QTL) مورد استفاده قرار گیرد. هدف از این پژوهش تأکید بر اهمیت نشانگرهای ریزماهواره برای مطالعات تنوع ژنتیکی در بز مرخز و استفاده از آنها در استراتژی های حفاظت است.در این مطالعه از 240 بز مرخز در استان کردستان به صورت تصادفی خونگیری شد. استخراج DNA از نمونه خون کامل و به روش نمکی انجام گرفت. سپس با استفاده از واکنش زنجیره‌ای پلیمراز (PCR) تنوع ژنتیکی 30 نشانگر ریزماهواره مورد بررسی قرار گرفت. آلل‌های هر فرد با استفاده از روش رنگ آمیزی نیترات نقره نمایان شد. پارامترهای ژنتیکی مربوط به ساختار ژنتیکی بز مرخز با استفاده از نرم افراز POPGENE محاسبه شد.بجز نشانگر INRA040، تمام نشانگرهای استفاده شده به خوبی تکثیر شدند. از میان نشانگرهای تکثیر شده، نشانگر MCM136 چند شکلی پایینی نشان داد اما دیگر نشانگرها چندشکلی بالایی داشتند. نشانگرهای ILSTS030 با 6 آلل و نشانگر MCM136 با 3 آلل به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد آلل را تولید کردند. نشانگر ILSTS030 (7504/0) بیشترین و نشانگر MCM136(0158/0) کمترین میزان هتروزیگوسیتی مورد انتظار را نشان دادند.به نظر می‌رسد نشانگرهای ریزماهواره ابزاری مفید و قابل اعتماد برای شناسایی نژادهای بز است و استفاده از آنها می‌تواند راه حلی برای حفاظت از نژادهای در خطر انقراض باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی ساختار ژنتیکی گوسفند سنجابی با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره
    مجله پلاسما و نشانگرهای زیستی , العدد 4 , السنة 13 , پاییز 1399
    زمینه و هدف: گوسفند سنجابی یکی از نژادهای با ارزش گوسفند در غرب کشور است که از نظر تولید گوشت و پشم اهمیت زیادی دارد. با توجه به اهمیت نژادهای بومی گوسفند و اصلاح نژاد آن ها جهت دستیابی به تولید با کمیت و کیفیت بیشتر، شناسایی ساختار ژنتیکی و برآورد پارامترهای مربوطه(تعد أکثر
    زمینه و هدف: گوسفند سنجابی یکی از نژادهای با ارزش گوسفند در غرب کشور است که از نظر تولید گوشت و پشم اهمیت زیادی دارد. با توجه به اهمیت نژادهای بومی گوسفند و اصلاح نژاد آن ها جهت دستیابی به تولید با کمیت و کیفیت بیشتر، شناسایی ساختار ژنتیکی و برآورد پارامترهای مربوطه(تعداد آلل های مشاهده شده و موثر، هتروزیگوسیتی، شاخص شانون و غیره) تحقیق حاضر انجام گرفت. روش کار: جمعیت مورد مطالعه شامل تعداد 100 رأس قوچ و میش نژاد سنجابی واقع در ایستگاه مهرگان استان کرمانشاه بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. استخراج DNA به روش نمکی انجام گرفت. واکنش PCR با استفاده از 10 نشانگر ریزماهواره انجام شد. قطعات تکثیر شده DNA روی ژل اکریل آمید واسرشته شد و توسط روش نیترات نقره آشکار شد. امتیازدهی آلل‌ها با توجه به اندازه آن ها و در مقایسه با شاخص استاندارد PUC8 شرکت فرمنتاز انجام گرفت. یافته ها:همه نشانگرهای مورد بررسی چندشکل بودند. میانگین تعداد آلل مشاهده شده و موثر برای تمام نشانگرها به ترتیب برابر با 5/4 و 9012/2 محاسبه شد. بیشترین و کمترین هتروزیگوسیتی مورد انتظار به ترتیب در نشانگرهای OarFCB11 و BMS2721 برابر با 7548/0 و 5619/0 به دست آمد. متوسط هتروزیگوسیتی مورد انتظار برای تمام نشانگرها(تنوع ژنتیکی) برابر با 6487/0 محاسبه شد. نتیجه گیری:با توجه به نتایج به دست آمده می‌توان بیان کرد که گوسفندان مورد بررسی از سطح تنوع مطلوبی برخوردار بوده و می توان با استفاده از اصلاح نژاد و انتخاب دام های برتر به پیشرفت ژنتیکی بالایی دست یافت. هم چنین نشانگرهای مورد استفاده توانایی بالایی برای بررسی ساختار ژنتیکی گوسفندان سنجابی داشته و استفاده از آن ها در مطالعات آینده توصیه می‌شود. تفاصيل المقالة