فهرس المقالات خه‌بات درفشی


  • المقاله

    1 - بررسی اقلیم گردشگری استان کرمانشاه با استفاده از شاخص‌های دمای معادل فیزیولوژیک (PET) و اقلیم آسایش گردشگری (TCI)
    جغرافیای طبیعی , العدد 2 , السنة 12 , تابستان 1398
    یکی از نیازهای اساسی به منظور توسعه توانمندی های گردشگری یک منطقه، اقلیم مناسب گردشگری می باشد. استفاده از پتانسیل های گردشگری، نیازمند ارزیابی اقلیم آسایش با استفاده از روش های علمی مورد قبول است تا به طور سیستماتیک تأثیر عناصر اقلیمی بر فعالیت گردشگران را مشخص سازد. ب أکثر
    یکی از نیازهای اساسی به منظور توسعه توانمندی های گردشگری یک منطقه، اقلیم مناسب گردشگری می باشد. استفاده از پتانسیل های گردشگری، نیازمند ارزیابی اقلیم آسایش با استفاده از روش های علمی مورد قبول است تا به طور سیستماتیک تأثیر عناصر اقلیمی بر فعالیت گردشگران را مشخص سازد. با توجه به این ضرورت، در پژوهش حاضر به بررسی اقلیم گردشگری استان کرمانشاه با استفاده از دو شاخص دمای معادل فیزیولوژیک و شاخص آسایش اقلیمی انجام گرفت. این مطالعه؛ شامل تحلیل الگوی پراکندگی زمانی و مکانی مقادیر محاسبه شده برای این دو شاخص؛ به منظور ارزیابی اقلیم آسایش در برنامه ریزی های گردشگری به ویژه گردشگری طبیعی می باشد. بدین منظور از داده های 10 ایستگاه هواشناسی که شامل دمای هوا (متوسط و حداکثر دمای روزانه)، فشار بخار، رطوبت نسبی (متوسط و حداقل روزانه)، متوسط رطوبت نسبی روزانه، سرعت باد، میزان ابرناکی، بارش، کل ساعات آفتابی و میانگین سرعت باد طی بازه زمانی 16 ساله (1380-1396) بوده است؛استفاده گردید. پس از آماده نمودن داده ها، آماره کلموگروف - اسمیرنوف برای آزمون نرمال بودن آن ها بکار گرفته شد. تعیین پراکنش های همگن مکانی و زمانی مقادیر شاخص دمای معادل فیزیولوژیک و شاخص اقلیم آسایش گردشگری هم با تحلیل خوشه ای و بر اساس داده های اقلیمی مورد استفاده انجام گرفت. مقادیر بدست آمده برای هر دو شاخص نشان داد که وضعیت اقلیم گردشگری استان مورد مطالعه بیش از هر چیزی؛ متأثر از شرایط توپوگرافی آن می باشد. به گونه ای که مناطق غربی و مرکزی با ارتفاع زیاد در سطح استان (شهرستان های سنقر، کنگاور، هرسین، صحنه، کرمانشاه، جوانرود و اسلام آباد غرب) در طی سال شرایط متفاوتی در مقایسه با مناطق شرقی و کم ارتفاع تر استان (سرپل ذهاب، گیلانغرب و قصر شیرین) به لحاظ آسایش اقلیمی و درجه تنش فیزیولوژیک دارند. به لحاظ پراکنش زمانی، اردیبهشت، خرداد و مهر مناسب ترین زمان برای انجام فعالیت گردشگری در استان کرمانشاه می باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - پهنه بندی آسیب پذیری شبکه فاضلاب شهری در مقابل مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: منطقه یک آبفا شهر تهران)
    فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای , العدد 2 , السنة 9 , تابستان 1398
    مراکز شهری بعلت تراکم جمعیتی و به تناسب آن تراکم تأسیسات آبرسانی و گستردگی شبکه جمع­آوری و دفع فاضلاب، برای مقابله با اثرات رویدادهای طبیعی خصوصاً سیل نیازمند مراقبت­ها، مقاوم­سازی­ها و تمهیدات خاص خود می­باشند. منطقه یک آبفا تهران شمالی‌ترین منطقه ت أکثر
    مراکز شهری بعلت تراکم جمعیتی و به تناسب آن تراکم تأسیسات آبرسانی و گستردگی شبکه جمع­آوری و دفع فاضلاب، برای مقابله با اثرات رویدادهای طبیعی خصوصاً سیل نیازمند مراقبت­ها، مقاوم­سازی­ها و تمهیدات خاص خود می­باشند. منطقه یک آبفا تهران شمالی‌ترین منطقه تهران به شمار می­رود. این در حالیست که مهم‌ترین رودخا‌نه‌هایی که سکونتگاه‌های شهر تهران و شریان‌های حیاتی آن را تحت تأثیر قرار می‌دهند و همواره یک عامل خطرساز از نظر سیلاب محسوب می‌شوند، رودخانه‌های ﺷﻤﺎل ﺗﻬﺮان می‌باشند، اﻳﻦ رودخانه‌ها علی‌رغم ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ دﺑـﻲ ﻛـﻢ، از ﺟﺮﻳﺎﻧـﺎت ﺳـﻴﻼﺑﻲ نسبتاً ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺑﺮﺧﻮردار ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ می‌تواند ﻋﺎﻣﻞ اﻳﺠﺎد سیلاب‌های ﺷﺪﻳﺪ در ﻣﻨﺎﻃﻖ پایین‌دست گردند. روش تحقیق بر پایه روش توصیفی- تحلیلی و با انجام مطالعات کتابخانه‌ای و میدانی صورت گرفت. در مراحل تحقیق، ابتدا زیرمعیارهای مؤثر بر آسیب‌پذیری منطقه تحقیق، تعریف شده و به روش AHP-FUZZY وزن دهی شدند و در نتیجه میزان تأثیر هرکدام برآسیب­پذیری شاخص­های موردنظر مشخص شده و با به کارگیری مدل TOPSISIS توزیع شدند. مدل‌سازی رواناب با استفاده از حداکثر بارش روزانه ایستگاه‌های هواشناسی تهران می‌باشد که جهت برآورد ارتفاع رواناب گستره موردمطالعه از روشArc CN-Runoff استفاده شد. نتایجی که در این پژوهش بدست آمد، روشن ساختند که منطقه یک تهران نسبت به چهارمنطقه دیگر آب و فاضلاب تهران با توجه به تجمع بالای تأسیسات با ارزش اقتصادی بالا (لوله فاضلاب و منهول)، تجمع بالای مراکز خطر (ایستگاه گاز و خطوط انتقال نیرو)، بافت فرسوده، شیب و تراکم جمعیت بالا، شرایط تأسیسات (از لحاظ قطر و عمق کارگزاری) مخصوصاً با توجه به اولویت شاخص هیدرولوژی و وجود چاه­ها مخصوصاً مسیل­های شمال تهران (درکه، دربند، ولنجک، مقصودبیک، جمشیدیه، دارآباد و لارک) که مانعی جهت جاگذاری تأسیسات به صورت مدفون و در عمق زیاد جهت محافظت و امنیت بیشتر می‌باشند و متغیرهای دیگر ریسک قابل‌توجهی دارد که هیچ‌گونه تمهیداتی برای دفع فاضلاب در شرایط بحرانی در کل منطقه یک آبفا حاصل نشده است و از این جهت زنگ خطری برای مسئولان و برنامه­ریزان بلایای طبیعی است. تفاصيل المقالة