نظر به شروع بحران کرونا از بهمن سال 1398 و تعطیلی موقت چاپ روزنامهها در ایران و اعمال قرنطینه اجتماعی و دورکاری و شرایط خاص روزنامههای غیر دولتی (خصوصی)، هدف این نوشتار مطالعه تأثیر بحران کرونا بر روزنامههای سراسری غیر دولتی است. جامعه پژوهش شامل روزنامههای خصوصی من أکثر
نظر به شروع بحران کرونا از بهمن سال 1398 و تعطیلی موقت چاپ روزنامهها در ایران و اعمال قرنطینه اجتماعی و دورکاری و شرایط خاص روزنامههای غیر دولتی (خصوصی)، هدف این نوشتار مطالعه تأثیر بحران کرونا بر روزنامههای سراسری غیر دولتی است. جامعه پژوهش شامل روزنامههای خصوصی منتشر شده در تهران است که وابستگی به دولت یا نهادهای عمومی ندارند. دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و شامل پرسشهای باز و بسته از مدیران و دستاندرکاران 22 روزنامه جمعآوری شده است. یافتهها نشان میدهد که در73 درصد روزنامهها کاهش تیراژ در اثر بحران کرونا بوجود آمده است و در 84 درصد روزنامهها کاهش فروش در 89.5 درصد، درآمدهای روزنامه کاهش یافته است که عمدتاً به دلیل کاهش درآمدهای ناشی از فروش و آگهیهای تبلیغاتی صورت گرفته است. در 65 درصد روزنامههای نمونه آماری، بحران کرونا روی تعدیل کارکنان تماموقت تأثیرگذار بوده است. همچنین کرونا در 73.6 درصد روزنامههای نمونه آماری موجب کاهش تعداد خبرنگاران وروزنامهنگاران و بیکاری ایشان شده است. کاهش صفحات روزنامه در روزهای پنجشنبه و کاهش صفحات رنگی، تغییر سیاستهای جذب آگهیهای تبلیغاتی، تعدیل نیروی انسانی، کاهش هزینههای جاری و بازنگری در نقشهای محول همکاران، از جمله سیاستهای اتخاذی مدیران در مقابله با بحران عنوان شده است. این مقاله نتیجهگیری کرده است که بحران کرونا بر اقتصاد روزنامههای خصوصی تأثیر منفی داشته و به تبع آن برکیفیت زندگی و امنیت شغلی خبرنگاران و روزنامهنگاران اثر منفی داشته است و حمایت دولت از این قبیل روزنامهها در قالبهای مختلف ضرورت دارد.
تفاصيل المقالة
رهبری و مدیریت آموزشی
,
العدد64,السنة
17
,
تابستان
1402
هدف: هدف مقاله بررسی میزان احساس تعلق به جامعه ایران در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و عوامل مرتبط با آن است.
روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری 6258 نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در دورههای تحصیلات تکمیلی است. حجم نمونه أکثر
هدف: هدف مقاله بررسی میزان احساس تعلق به جامعه ایران در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و عوامل مرتبط با آن است.
روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری 6258 نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در دورههای تحصیلات تکمیلی است. حجم نمونه 270 نفر (با درنظرگرفتن خطای آلفای 05/0 و خطای بتای 20/0) تعیین و از روش نمونهگیری سهمیهای استفاده شد. برای سنجش میزان احساس تعلق اجتماعی از پرسشنامه صادقی جعفری و همکاران (1397) استفاده شد. اعتبار درونی پرسش نامه با محاسبه شاخص AVE (اعتبار همگرا) انجام شد. اندازه ضریب آلفای کرونباخ (پایایی) برای مؤلفه های تعلق عاطفی و تعلق عملی 85/0 و 84/0 و برای کل مقیاس 89/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، تی گروه های مستقل، تحلیل واریانس و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد؛ میانگین نمره تعلق اجتماعی 81/2 از 5 است و آزمون تی تک نمونهای، تعمیم این یافته را به جامعه آماری تأیید کرد. دانشجویان متأهل نسبت به دانشجویان مجرد و دانشجویان گروه علومانسانی نسبت به سایر گروه ها احساس تعلق بالاتری دارند. وضعیت اقتصادی دانشجویان (وضع اشتغال و پایگاه اجتماعی - اقتصادی) ارتباطی بااحساس تعلق آنها ندارد. نمودار مدل معادله ساختاری، اثر مستقیم تعلق دینی و اعتماد نهادی را بر تعلق اجتماعی به ترتیب 37/0 و 39/0 نشان داد. درحالیکه ضریب تعیین مدل 44/0 به دست آمد. همچنین مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم تعلق دینی 57/0 است.
نتیجه گیری: احساس تعلق اجتماعی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان از حد متوسط (مقیاس) کمتر است و دو متغیر تعلق دینی و اعتماد نهادی بر آن تأثیر مثبت دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications