فهرس المقالات علی حسینی خواه


  • المقاله

    1 - طراحی و اعتباربخشی الگوی «بازنگری برنامه درسی تربیت معلم در ایران»
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 2 , السنة 16 , تابستان 1398
    با توجه به واقعیت تغییر در برنامه‌های درسی تربیت معلم، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی بازنگری برنامه درسی تربیت معلم در ایران انجام شده است. در این پژوهش در مرحلة طراحی الگو، از روش پژوهش تحلیل نظری و در مرحلة اعتباربخشی الگو، از روش دلفی با رویکرد بررسی نظر أکثر
    با توجه به واقعیت تغییر در برنامه‌های درسی تربیت معلم، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی بازنگری برنامه درسی تربیت معلم در ایران انجام شده است. در این پژوهش در مرحلة طراحی الگو، از روش پژوهش تحلیل نظری و در مرحلة اعتباربخشی الگو، از روش دلفی با رویکرد بررسی نظرات خبرگان استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعة نظری نشان داد که الگوی بازنگری برنامه‌درسی تربیت معلم در ایران می‌تواند در چهار وجه هویتی (تبعیت از دانش برنامه‌ریزی، پذیرش اصل تغییر، عملی کردن تربیت حرفه‌ای و اهمیت سلسله مراتب) و در سه سطح تصمیم‌گیری فراکلان، کلان و خرد مطرح شود. بر اساس الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر، هفت گام بازنگری برنامه درسی تربیت معلم ایران عبارت‌اند از: تعیین وضعیت موجود، بازاندیشی در خط‌مشی‌های موجود و تعیین استانداردهای برنامه درسی تربیت معلم ایران، اقدام به بازنگری، امکان‌سنجی اجرای برنامه درسی بازنگری شده، مصوب‌سازی، توزیع برنامه درسی بازنگری‌شده و نظارت بر کیفیت و به‌روزرسانی برنامه درسی بازنگری‌شده. علاوه بر این، نتایج حاصل در بخش اعتباربخشی الگو با استفاده از نظر خبرگان و متخصصان حوزة تربیت معلم و برنامه‌ریزی درسی، بیانگر سودمندی و قابلیت اجرایی الگوی پیشنهادی بود. در بیان ویژگی‌های الگوی پیشنهادی به‌طور کلی می‌توان گفت از آنجا که نظام آموزشی تربیت معلم، نظامی دانشگاهی و در سطح آموزش عالی است، الگوی بازنگری برنامه درسی تربیت معلم، الگویی دانشگاه‌محور است که با لحاظ کردن مطالبات نهادهای اجتماعی در حوزة تربیت معلم، رخدادهای فراسیستمی آن نادیده گرفته نمی‌شود. از سوی دیگر با توجه به تجویزی بودن این الگو، بر جنبة کارکردی و عملی آن نیز تأکید شده است. علاوه بر این ارتباط دوسویه بین مراحل بازنگری برنامه درسی، مبین ویژگی خوداصلاح‌گری الگو و امکان اصلاح مؤلفه‌های بازنگری برنامه درسی است. از جهت بستر اجرایی نیز الگوی پیشنهادی می‌تواند مورد استفاده وزارت آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان و سایر دستگاه‌های اجرایی تربیت معلم قرار گیرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - واکاوی ادراک متخصصان برنامه درسی ایران نسبت به مؤلفه‌های پارادایم برنامه درسی نوفهمی
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 17 , بهار 1399
    پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارنگاری درصدد کشف کلیدی‌ترین ادراک متخصصان برنامه درسی ایران از مؤلفه‌های برنامه درسی نوفهمی است. از طریق مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته با 21 نفر از متخصصان واجد شرایط، داده‌های لازم گردآوری و پس از طی فرایند کدگذاری، در قالب 251 کد باز، 8 أکثر
    پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارنگاری درصدد کشف کلیدی‌ترین ادراک متخصصان برنامه درسی ایران از مؤلفه‌های برنامه درسی نوفهمی است. از طریق مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته با 21 نفر از متخصصان واجد شرایط، داده‌های لازم گردآوری و پس از طی فرایند کدگذاری، در قالب 251 کد باز، 81 کد محوری و 29 کد انتخابی، در زیرمجوعة هشت مؤلفه پارادایم نوفهمی، سازمان‌دهی شدند. حاصل نهایی تحلیل داده‌ها، حاکی از آن است که رهایی‌بخشی؛ برنامه‌ای نقاد و روشنگر، عدالت محور، روشنفکر مدار و یادگیرنده محور است. توجه به عوامل فرامدرسه‌ای؛ با نگاه جامع فرهنگی، تلقی زمینه‌ای و همسویی با تجارب جامعه محلی به دنبال مدیریت عوامل تأثیرگذار بر برنامه درسی است. تاریخ‌نگاری؛ مترادف با پایش روندی و جامع عقاید برنامه درسی، مکتوب کردن میراث برنامه درسی، عبرت‌آموزی، وقایع‌نگاری عقاید برنامه درسی و اقدام مبتنی بر خودشناسی به کار رفته است. میان‌رشته‌ای؛ مدیریت تعاملی و همه‌جانبه نگراست. بین‌المللی کردن مطالعات برنامه درسی؛ بسترسازی تعاملات فرهنگی، شور فرهنگی و هم‌افزایی فرهنگی در برنامه‌های درسی است. رابطة نظریه و عمل در نگرش‌های تمایل قطبی به نظریه، تمایل رفت و برگشتی و تمایل قطبی به عمل توصیف شده است. تغییر برنامه‌ریزی درسی به فهم برنامه درسی در اعتقاد به شیفت پارادایمی، عدم اعتقاد به شیفت پارادایمی و معنابخشی و نموددهی به هویت‌های جدید برنامه درسی تجلی یافته و درنهایت اتوبیوگرافیکال بودن برنامه‌های درسی با عناوین شخصی شده، ترکیبی و پژوهش‌محور مشخص شده است. تفاصيل المقالة