مقدمه و هدف پژوهش: پیامدهای منفی محیطزیستی در جهان اتفاق افتاد که ناشی از عدم توجه صحیح به توسعه اقتصادی و تأثیر آن بر محیطزیست طبیعی میباشد. در همین راستا رویکردهای مختلفی مربوط به معماری سبز وجود دارد که طراحان را به حفاظت از انرژی، در نظرگیری ویژگیهای محلی مک أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: پیامدهای منفی محیطزیستی در جهان اتفاق افتاد که ناشی از عدم توجه صحیح به توسعه اقتصادی و تأثیر آن بر محیطزیست طبیعی میباشد. در همین راستا رویکردهای مختلفی مربوط به معماری سبز وجود دارد که طراحان را به حفاظت از انرژی، در نظرگیری ویژگیهای محلی مکان، کار با کاربران ساختمان و جوامع اطراف، کاهش استفاده از منابع تجدید ناپذیر، توجه به اقلیم محل و کلگرایی تشویق مینماید. استانداردهای بینالمللیدر کشورهای مختلف بر اساس این اصول تدوین شدهاند که از آن جمله میتوان به استاندارد LEED به معنای راهنمای طراحی و محیطی انرژی و BREEAM استاندارد ارزیابی کیفیت محیط زیستی ساختمان اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر، تدوین شاخصهایBREEAM وLEED بر بهسازی مدارس با رویکرد اکولوژیک در مدارس دوره متوسطه استانهای کویری ایران می باشد.
روش پژوهش: برای ارزیابی مولفهها از روش توصیفی-تحلیلی استفاده میشود و جامعه آماری شامل مدارس متوسطه استانهای کویری می باشد که به طور تصادفی مدارس به همراه کاربران آن جهت پاسخ به پرسشنامهها انتخاب شدهاند.
یافتهها: ضریب تاثیر ضایعات، مصالح و منابع، آلودگی، مدیریت، حمل و نقل و کارایی آب بر بهسازی مدارس بعنوان با تأکید بر رویکردهای اکولوژیک مثبت و معنی دار میباشد. از بین پارامترها، آب، الویت اول، و کارایی آب الویت دوم، مصالح و منابع، اولویت سوم، انرژی و جو الویت چهارم، حمل و نقل رتبه پنجم را به خود اختصاص میدهند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، بر مبنای تحلیل عاملی اکتشافی نشان میدهد که شاخصهای BREEAM وLEED برای بررسی بهسازی مدارس مناسب هستند.
تفاصيل المقالة
عوامل بسیار متعددی در دوران معاصر باعث ایجاد تحولات اساسی در معماری ایران هستند. بررسی معیارهای سنت و مدرنیسم در معماری مسکونی در کشور ایران، ازآنجهت که در راستای وضوح بیشتر در تاریخ معماری معاصر ایران خواهد شد، از اهمیت برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی مؤلفههای س أکثر
عوامل بسیار متعددی در دوران معاصر باعث ایجاد تحولات اساسی در معماری ایران هستند. بررسی معیارهای سنت و مدرنیسم در معماری مسکونی در کشور ایران، ازآنجهت که در راستای وضوح بیشتر در تاریخ معماری معاصر ایران خواهد شد، از اهمیت برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی مؤلفههای سنت و مدرنیسم در ساختار کالبدی معماری معاصر مسکونی ایران در دوره پهلوی با فرض اینکه معماری بناهای مسکونی در دوره معاصر با درنظر گرفتن دوره پهلوی، از نظر سنتگرایی بیشتر تحت تأثیر مؤلفه بهرهگیری از جزئیات و تناسبات آجری و از نظر مدرنیسم بیشتر تحت تأثیر مؤلفه حجم و ابعاد ساختمان است، سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که مؤلفههای سنت و مدرنیسم به چه صورت در ساختار کالبدی بناهای مسکونی دوره معاصر تجلی یافته است و از روش تحقیق ترکیبی لانه به لانه برای نیل به این هدف استفاده میشود؛ ابتدا در بخش کیفی، مؤلفههای سنت و مدرنیسم از ادبیات نظری تحقیق، مفاهیم، استخراج و سپس جدول کدنامه تدوین گردید و سپس مصاحبههایی تنظیم شد که بر اساس این مصاحبهها متغیرهای مورداستفاده سنت و مدرنیسم در بنا مطرح و سپس در بخش کمی، برای راستی آزمایی از پرسشنامه بهره گرفته شد. حجم نمونه در مرحله کیفی، 26 مصاحبه و در بخش کمی 384 نفر است. نتایج نشان میدهد که در مدرنیسم مؤلفههای بیان صادقانه مصالح سازه در نما با مقدار 965/0، المان گونگی عناصر معماری با مقدار 856/0، بهرهگیری از احجام مستطیلی 818/0 بیشترین میزان همبستگی را با دیگر مؤلفههای مدرنیسم دارند. همچنین برای ارتقا یک واحد سنت در فضا با کاربر یک واحد از مؤلفههای بهرهگیری از آجر بهعنوان مصالح غالب جدارهها و بهرهگیری عناصر کالبدی معماری سنتی با مقدار 000/1 میتوان تداعی سنت را در یک بنای مسکونی بیشتر کرد. درنهایت این پژوهش دارای نتایجی است که پیشنهادهایی در بخش مدیریتی و برنامهریزی و پژوهشی داده است.
تفاصيل المقالة
خلاقیت واژهای محوری در آموزش طراحی و انجام آن است که در بستر محیطهای آموزشی و پرورشی رشد و تکامل مییابد. مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهی در هر کشور سازمانهایی هستند که بهعنوان مراکز پرورشدهنده خلاقیت میباشند. معماری به علت گستردگی و نیاز به شناخت حوزههای مختلف جهت أکثر
خلاقیت واژهای محوری در آموزش طراحی و انجام آن است که در بستر محیطهای آموزشی و پرورشی رشد و تکامل مییابد. مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهی در هر کشور سازمانهایی هستند که بهعنوان مراکز پرورشدهنده خلاقیت میباشند. معماری به علت گستردگی و نیاز به شناخت حوزههای مختلف جهت تأمین فضای حامی فعالیتهای گوناگون نیاز است که اشرافیتی به دیگر حوزهها داشته باشد. همین امر تأکیدی بر مشارکت محوری این رشته را دارد که به نظر میرسد راهکاری پاسخده برای تقویت و ارتقای خلاقیت در نزد دانشجویان معماری است. این پژوهش با هدف بررسی مشارکت محوری در طرحهای آموزش و میزان سهم آن در افزایش خلاقیت صورت پذیرفته است. فرضیه تحقیق این است که میتوان با بهرهگیری از تکنیک یادگیری مشارکتی میتوان بهطور یکسان میزان خلاقیت را در دانشجویان رشته معماری دانشگاه سمنان افزایش داد. روش تحقیق، پژوهش عملگرا و اقدام پژوهی است. برای افزایش دقت از طرح B-A استفاده شد. نتایج بهوسیله آمارههای استنباطی معناداری در نرمافزار JMP مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلی سال آخر رشته معماری دانشگاه سمنان است که بالغبر ۳۰۰ نفرند که در سال تحصیلی ۱40۰-۱40۱، مشغول تحصیل بودند که از میان آنان 50 نفر انتخاب شدند. نتایج نشان میدهد که میانگین سهم عاملی در گروه شاهد (677/0) و در گروه آزمون (763/0) است که به میزان 6% افزایش خلاقیت صورت یافته است در گروه شاهد بیشترین ضریب تعیین مربوط به اصالت با مقدار (741/0) و کمترین مربوط به متغیر سیالی با مقدار (548/0) است در گروه آزمون کمترین متغیر سیالی با مقدار (589/0) و بیشترین مربوط به متغیر انعطافپذیری با مقدار (000/1) است. بر اساس این مطالعه، میتوان با آموزش اساتید و فراهم کردن شرایط اجرا و بهکارگیری روش یادگیری مشارکتی که خصوصیت بارز آن پرورش ذهن افراد است، انعطافپذیری و اصالت ذهنی را در افکار و اعمال دانشجویان پرورش داد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications