فهرس المقالات نرگس اصغری گوار


  • المقاله

    1 - بررسی رویکردهای تأویلی بهاءولد از قرآن کریم
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 2 , السنة 13 , تابستان 1400
    آثار منظوم و منثور صوفیان را براساس نوع معرفت به دو دسته می‎‌‌‌ توان تقسیم کرد: معرفت شخصی و شهودی؛ معرفت رسمی و سازمان یافته. برخی صوفیّه در آثار خود از این دو نوع معرفت یاد کرده‎‌اند. گاهی کلامشان از روی آگاهی و از نوع متن‎ های رسمی و مدرسی بوده ‌که هدف از أکثر
    آثار منظوم و منثور صوفیان را براساس نوع معرفت به دو دسته می‎‌‌‌ توان تقسیم کرد: معرفت شخصی و شهودی؛ معرفت رسمی و سازمان یافته. برخی صوفیّه در آثار خود از این دو نوع معرفت یاد کرده‎‌اند. گاهی کلامشان از روی آگاهی و از نوع متن‎ های رسمی و مدرسی بوده ‌که هدف از نگارش آن، شفافیّت معنا، تثبیت و تعلیم سنّت ها و آداب صوفیان و حاصل دانش قراردادی آنهاست؛ اما گاهی کلامشان حاصل تجربه‎های درونی و دریافت‌های شخصی است و معنا در آن پوشیده و تأویل پذیر است و هدف از نگارش آن، بیان تجربه‎ های شهودی و دریافت های درونی و شخصی در لحظات شور و وجد و حال است. یکی از نثرهای صوفیانه-که در آن این ویژگی ها به خوبی احساس می‎ شود کتاب معارف بهاءولد است که نویسنده در آن به بیان افکار، رؤیاها و احوال درونی خویش در لحظات اوج هیجان های عاطفی، پرداخته است. غلبة زبان استعاری، ابهام، تأویل پذیری و پراکنش معنایی در سراسر آن وجود دارد. تأویلی که بهاءولد در این کتاب از آیات قرآن دارد، بسیار بدیع و تازه است. نگارنده در این مقاله به روش توصیفی– تحلیلی در صدد آن است که تأویلات بهاءولد را مورد بحث و بررسی قرار دهد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی الهامات و القائات در اسرارالتّوحید
    بهارستان سخن , العدد 1 , السنة 18 , بهار 1400
    چکیده اسرارالتّوحید، کتاب ارزشمند ادبی و عرفانی و مهمّ‌ترین منابع تاریخ اجتماعی ایران در سال‌های 553 تا 599 ه‍.ق توسّط محمّد بن منور میهنی در سه باب نوشته ‌شده است. همة باب‌های این کتاب در شرح حالات شیخ ابوسعید ابوالخیر می‌باشد. این موضوع چون برای اوّلین بار تحقیق أکثر
    چکیده اسرارالتّوحید، کتاب ارزشمند ادبی و عرفانی و مهمّ‌ترین منابع تاریخ اجتماعی ایران در سال‌های 553 تا 599 ه‍.ق توسّط محمّد بن منور میهنی در سه باب نوشته ‌شده است. همة باب‌های این کتاب در شرح حالات شیخ ابوسعید ابوالخیر می‌باشد. این موضوع چون برای اوّلین بار تحقیق می شود از این لحاظ حائز اهمّیّت می‌باشد. در کتاب اسرارالتّوحید به غیر از خاطر نفسانی، خواطر دیگری نیز وجود دارد و نحوۀ دریافت پیام‌ها، شنیداری و دیداری بوده است. خاطر بر چهار نوع است. ربّانی، مَلکی، نفسانی و شیطانی. ربّانی: بی‌واسطه به دل فرود می‌آید و باعث توجّه به مبدأ کلّ می‌شود. مَلکی: با واسطه به دل فرود می‌آید و آدمی را بر خیرات و طاعات تحریک و معاصی دور می‌دارد. نفسانی: باواسطه به دل فرود می‌آید؛ و بر شهوات و اغراض یاوه برمی‌انگیزد. شیطانی: بی‌واسطه به دل فرود می‌آید و باعث گمراهی و وسوسه و استعانت از غیر خدا می‌شود به عبارتی خلاف ایّاک نستعین است. گاهی الهامات الهی با واسطه صورت می‌پذیرد و گاهی نیز بدون واسطه؛ الهامات الهی باواسطه، نیازمند وسایطی هست که الهامات را از جانب حق‌تعالی بر قلب آدمی وارد سازد. یکی از واسطه‌های الهام، ملائکه هستند. نقطه مقابل الهام، القاء می‌باشد که از جانب شیطان صورت می‌پذیرد. روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی- توصیفی است. نویسندگان در این مقاله درصدد آن هستند که نمونه‌هایی از الهامات الهی و القائات شیطانی را از کتاب اسرارالتّوحید مورد بحث و بررسی قرار دهند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی شاخصه‌های تراژیکی داستان رستم فرّخزاد در نبرد قادسیّه بر مبنای شاهنامة فردوسی
    بهارستان سخن , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1397
    چکیده در این نوشته سعی شده است ماجرای جنگ قادسیّه در شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرار گیرد تا ویژگی‌ها و شاخصه‌های تراژیکی آن آشکار شود. طرز روایت فردوسی از این واقعه، متفاوت با کتب تاریخی چون تاریخ طبری و تاریخ یعقوبی است. او با لحنی حماسی و وطن پرستانه به نقل داستان می أکثر
    چکیده در این نوشته سعی شده است ماجرای جنگ قادسیّه در شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرار گیرد تا ویژگی‌ها و شاخصه‌های تراژیکی آن آشکار شود. طرز روایت فردوسی از این واقعه، متفاوت با کتب تاریخی چون تاریخ طبری و تاریخ یعقوبی است. او با لحنی حماسی و وطن پرستانه به نقل داستان می‌پردازد و از این رو، عناصر تراژدی ساز همچون: براعت استهلال یا پیش درآمد غم‌انگیز، پیشگویی، نقش تقدیر، عنصر شخصیّت، تضادّ و کشمکش و در نهایت فاجعه، در ساختار داستان قابل مشاهده می‌باشد. با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می‌توان چنین نتیجه گرفت که فردوسی با استفاده از عوامل مذکور، وجه تراژیکی به نبرد قادسیّه بخشیده و بن‌مایه‌های مناسب، این امکان را فراهم می‌کند که داستان مذکور را به عنوان آخرین تراژدی سروده شده در شاهنامه محسوب کرد. تفاصيل المقالة