فهرس المقالات محمد رضا شاد منامن


  • المقاله

    1 - شگردهای تأثیرپذیری سیدحسن حسینی از قرآن کریم
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 4 , السنة 14 , پاییز 1401
    مطالعۀ آثار ادبی از منظر تأثیر و تأثر، رهیافتی در جهت کشف و شناخت بینامتنی است؛ شناختی که برجستگی طرز، و سیاق پیروی هنرمند را آشکار می سازد. بهره گیری متنوّع سیدحسن حسینی، از قرآن کریم، بیانگر آشنایی او با شگردهای مختلف تأثیرپذیری است. حسینی در استفاده از قرآن کریم، ع أکثر
    مطالعۀ آثار ادبی از منظر تأثیر و تأثر، رهیافتی در جهت کشف و شناخت بینامتنی است؛ شناختی که برجستگی طرز، و سیاق پیروی هنرمند را آشکار می سازد. بهره گیری متنوّع سیدحسن حسینی، از قرآن کریم، بیانگر آشنایی او با شگردهای مختلف تأثیرپذیری است. حسینی در استفاده از قرآن کریم، علاوه بر تأثیرپذیری به شگردهای مختلف، دارای نوآوری و انسجام فکری بوده و واژه سازی و آوردن ترکیبات تازه، از ویژگی های بارز اشعار قرآنی به شمار می آید. حسینی با نوآوری در زبان، آن را غنا بخشیده، و با به کارگیری واژه ای آشنا در بعدی تازه از ساختار جمله، معنای جدیدی به آن داده است. واژه ها و عبارات در شعر حسینی، ابزاری برای بیان اندیشه به شمار می آید و هدف او، القای مفاهیم متعالی است؛ به تبع آن، بهره گیری از قرآن کریم، علاوه بر جنبۀ هنری و بلاغی آن، در جهت اثبات عقیده، بیان احوال درونی، تقدس بخشیدن به سرودۀ خویش است. حسینی از اثرپذیری تلمیحی بیشترین بهره را گرفته است. این پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تمثیل آتش و اشتراکات آن در شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1400
    استفاده از تمثیل به عنوان یکی از مهمترین و اساسی ترین صناعات بلاغی در میان شاعران زبان و ادبیات فارسی امری مرسوم و معمول است. اکثر تمثیلات به‌کاررفته شده در آثار شاعران ریشه در اسطوره و دین دارند. فردوسی و مولانا که جایگاه شعر فارسی را در حماسه و عرفان به رفیع ترین نقطه أکثر
    استفاده از تمثیل به عنوان یکی از مهمترین و اساسی ترین صناعات بلاغی در میان شاعران زبان و ادبیات فارسی امری مرسوم و معمول است. اکثر تمثیلات به‌کاررفته شده در آثار شاعران ریشه در اسطوره و دین دارند. فردوسی و مولانا که جایگاه شعر فارسی را در حماسه و عرفان به رفیع ترین نقطه ممکن متعالی رسانده اند، بیشترین استفاده را از تمثیل در جهت القای مجردات ذهنی خویش بر فکر و اندیشه مخاطب به کار برده اند. استفاده از تمثیل آتش یکی از شاخص ترین و بیشترین تمثیلات استفاده شده در شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا می‌باشد. با وجود تفاوت های ماهوی و ساختاری در ادبیات حماسی و عرفانی، اشتراکات موضوعی تمثیل آتش در اشعار هر دو شاعر به چشم می خورد که با وجود همانندی در موضوع به لحاظ مضمون متفاوتند. در مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، اشتراکات موضوعی و تفاوت های نگرشی دو شاعر بلند آوازه مورد بحث و بررسی قرار گرفته تا با نتیجه گیری از یافته ها میزان تاثیرپذیری دو شاعر از اسطوره و دین و نیز سیر تصاویر آتش از اسطوره تا عرفان مشخص گردد. تفاصيل المقالة