فهرس المقالات زهرا دری


  • المقاله

    1 - دراسة الدوالّ القصصیة فی سام نامه (رسالة سام)
    إضاءات نقدية في الأبين العربي والفارسي , العدد 1 , السنة 5 , بهار 1437
    تعتبر دراسة الأعمال الملحمیة – البطولیة الشعریة الفارسیة المتأثرة بالشاهنامة والتقالید الروائیة، من المجالات التی یمکننا أن نخضعها للتحلیل معتمدین على وجهات نظر مختلفة. تعرف سامنامه بأنها آخر الملاحم الوطنیة للأدب الفارسی، ومن المعروف أنها نظمت فی أواخر القرن السا أکثر
    تعتبر دراسة الأعمال الملحمیة – البطولیة الشعریة الفارسیة المتأثرة بالشاهنامة والتقالید الروائیة، من المجالات التی یمکننا أن نخضعها للتحلیل معتمدین على وجهات نظر مختلفة. تعرف سامنامه بأنها آخر الملاحم الوطنیة للأدب الفارسی، ومن المعروف أنها نظمت فی أواخر القرن السابع وأوائل القرن الثامن الهجریین – ذلک إن قبلنا أنها من أعمال خواجوی کرمانی – وهی تنتمی إلى مجموعة هذه الأعمال التی تقترب من الشاهنامة بتأثرها بالتقالید الملحمیة من جهة، ومن جهة أخرى فهی تتضمن عنصری العشق والبطل الذی ینجو من الموت بحیل مختلفة لیصل إلى حبیبته، مما یجعل من هذا العمل الأدبی روایة بطولیة. سنحاول فی هذا البحث تحدید وتحلیل الدوالّ القصصیة فی هذا العمل الأدبی لمقارنته مع الأعمال القصصیة والروائیة الأخرى، حتی نتبین منزلته فی تطور الأنواع الأدبیة للغة الفارسیة بشکل أفضل. ونلاحظ فی هذا العمل أن الدوال الخیالیة و الدوال الملحمیة –وقصص الفتوات و الدوال الغرامیة ودوالّ الکرامة من أشهر الدوال الموجودة فی هذا العمل الأدبی حیث سنتطرق إلیها فی هذا البحث. وتتمثل المؤشرات الرئیسة لاختیار الدوال ودراستها فی هذا العمل الأدبی بعاملی التکرار والتحفیز، حیث قمنا بتقدیم جدول النتائج کمعیار مناسب لمقارنة هذا العمل بسائر القصائد الملحمیة أو الغرامیة فی الأدب الفارسی. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - برگی از کارنامه‌ی موشان و گربگان در ادب فارسی
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , العدد 4 , السنة 3 , پاییز 1390
    با توجه به سابقه کهن بیان داستان های تمثیلی از زبان حیوانات در ملل مختلف (فابل‌های ازوپ در قرن ششم قبل از میلاد، پنجاتنترای هندی، مزرعه حیوانات، کلیله و دمنه، مرزبان نامه و ...) که نسبت دادن ویژگی های انسانی به حیوانات، امری معمول بوده است. در ادب فارسی نیز از زبان حیوا أکثر
    با توجه به سابقه کهن بیان داستان های تمثیلی از زبان حیوانات در ملل مختلف (فابل‌های ازوپ در قرن ششم قبل از میلاد، پنجاتنترای هندی، مزرعه حیوانات، کلیله و دمنه، مرزبان نامه و ...) که نسبت دادن ویژگی های انسانی به حیوانات، امری معمول بوده است. در ادب فارسی نیز از زبان حیوانات و طنزهای ظریف و تاثیرگذار خلق کردن، غنا و تحرک و پویایی بیشتری به مباحث ادبی بخشیده است. آن ها مثل آدمیان عمل می کنند، سخن می گویند، مکر می ورزند، می جنگند، گول می خورند و ... ویژگی‌هایی که گاه نزدیک به یکدیگر و گاه تقریباً متفاوت تکرار می شوند و در نهایت وجهه نمادین می یابند. مثلاً در مثنوی، طاووس نمونه ای از مردم منافق و دو رنگ است، در منطق الطیر نمونه ی اهل ظاهر است، در سیرالعباد الی المعاد گرگ و سگ و موش و خوک، نماد حرص هستند. افعی نمادِ حسد و نهنگ نماد هوی و شهوت است و حکایت گربه و موش خود حکایت اندر خم دیگری است. گربه منافق است و مکاّر و با دست و روی شستن ادعای زهد دارد و دزدی می کند به همین سبب در روز قیامت اجر و مزدی نخواهد داشت و موش زیر بُر است و ناپاک و ... در این مقال به بررسی جایگاه فرهنگی و نقش نمادین گربه و الزاماً موش در اوراقی از متون ادبی، از جمله موش و گربه عبید زاکانی و گربه و موش شیخ بهایی، توام با دیدگاه های نقد جامعه شناسی پرداخته خواهد شد. تفاصيل المقالة