فهرس المقالات ابراهیم فتاحی


  • المقاله

    1 - توسعه شاخص آلودگی منابع نقطه‌ای در سطوح گیرش چاه ها با رویکرد مدل‌سازی ریاضی (مطالعه موردی: آبخوان مشگین‌شهر)
    حفاظت منابع آب و خاک (علمی - پژوهشی) , العدد 48 , السنة 12 , تابستان 1402
    زمینه و هدف: مشخص ساختن سطوحی از دشت‌ها که دارای آسیب‌پذیری زیادی برای آلوده کردن چاه‌ها هستند، با مدل‌سازی، تلفیق و توسعه شاخص ها، امکان‌پذیر است. وجود نقاط آلاینده در این پهنه ها خطر آلودگی چاه‌ها را به همراه داشته و تشدید خواهد کرد. هدف اصلی این تحقیق توسعه و ارائه ش أکثر
    زمینه و هدف: مشخص ساختن سطوحی از دشت‌ها که دارای آسیب‌پذیری زیادی برای آلوده کردن چاه‌ها هستند، با مدل‌سازی، تلفیق و توسعه شاخص ها، امکان‌پذیر است. وجود نقاط آلاینده در این پهنه ها خطر آلودگی چاه‌ها را به همراه داشته و تشدید خواهد کرد. هدف اصلی این تحقیق توسعه و ارائه شاخص جدید برای تعیین سطوح آسیب پذیر اطراف چاه ها است که می توانند باعث آلودگی چاه-های شرب و کشاورزی موجود در دشت ها و به‌تبع آن آلودگی آبخوان گردند. در این تحقیق از ترکیب تراکم منابع نقطه‌ای آلاینده‌ها به‌عنوان شاخص ریسک و گیرش آلودگی چاه ها به‌عنوان شاخص آسیب‌پذیری استفاده شد. این روش نسبت به سایر روش‌ها دقیق‌تر است زیرا ویژگی هایی مانند تغذیه، میرایی طبیعی، خاک، رسانایی آبخوان، کاربری و پوشش اراضی و توزیع چاه‌ها را در نظر می گیرد و تلفیقی از شاخص آسیب‌پذیری و شاخص ریسک است.روش تحقیق: در تحقیق حاضر، آسیب‌پذیری آبخوان دشت مشگین شهر به مساحت 614 کیلومترمربع با استفاده از تلفیق دو عامل تراکم منابع آلاینده در پهنه‌های حریم رودخانه‌ها و محدوده گیرش چاه‌ها برآورد شد. بدین منظور ابتدا تراکم منابع آلاینده نقطه‌ای مانند صنایع، روستاها، ایستگاه های پمپ‌بنزین به‌عنوان شاخص منابع بالقوه آلاینده در محدوده حریم رودخانه های دشت مشگین شهر به روش کرنال در محیط GIS مشخص گردید. سپس مدل‌سازی عددی برای تعیین مناطق گیرش چاه با استفاده از مدل MODFLOW و MODPATH انجام شد. داده‌های آماری 10 ساله از سال 1390 تا 1399 به دودسته تقسیم شد. 8 سال اول برای واسنجی و 2 سال آخر برای اعتبار سنجی و صحت سنجی مدل، در حالت پایدار استفاده شد. سپس پارامترهای هدایت هیدرولیکی، تغذیه و ناهمسانگردی، به منظور انجام دقیق‌تر و راحت‌تر واسنجی، تحلیل حساسیت شد. در مرحله بعد با استفاده از مدل MODPATH و بر پایه نتایج مدل MODFLOW سطوح گیرش چاه‌ها یا مناطق با آسیب پذیری بالا در دوره های زمانی مختلف، برآورد شد. با تلفیق لایه تراکم آلاینده های نقطه‌ای در حریم رودخانه ها و سطوح گیرش چاه، شاخص توسعه‌یافته آلودگی دشت به دست آمد.یافته ها: مقدار پارامتر تراکم آلاینده‌ها در منطقه از صفرتا 998/0 مورد در کیلومترمربع متغیر بود به‌طوری‌که بیشترین مقدار تراکم در جنوب غربی دشت در اطراف شهرهای مهم منطقه قرار دارد. در 16 درصد از سطح کل دشت، هیچ‌گونه گیرش آلودگی توسط چاه‌ها وجود ندارد و گیرش نهایی با 25 درصد از سطح دشت، بیشترین سهم و گیرش 10 ساله با کمتر از یک درصد از سطح دشت، کمترین سهم را دارد. نتایج شاخص نهایی نشان داد کل سطح دشت در محدوده ریسک کم قرار داشته و حدود 50 درصد از سطح دشت مشگین در محدوده آسیب ‌پذیری ناچیز قرار داشت. نتایج این شاخص بر اساس غلظت دو آلاینده مهم نیترات و کلراید اعتبارسنجی شد که همبستگی مثبتی با شاخص آسیب پذیری داشت. دو ماده آلاینده بالقوه به‌عنوان پارامترهای صحت سنج برای تائید نتیجه شاخص توسعه‌یافته در این تحقیق انتخاب شد. در مناطق روستایی و کشاورزی، که تحت تأثیر کود کشاورزی و فاضلاب است، نیترات به‌عنوان معیار در نظر گرفته شد. کلراید هم نشان دهنده آلودگی در مکان‌های صنعتی و تجاری است. نتایج نشان می‌دهد که رابطه بین شاخص ارائه‌شده با دو پارامتر کلر و نیترات به‌صورت تقریباً خطی است، بطوریکه ضریب همبستگی پیرسون برابر 58/0 برای نیترات و 49/0 برای کلراید برآورد شد.نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در مدیریت اراضی دشت ها، به‌منظور حفاظت از کیفیت آب چاه ها، ترکیب شاخص خطر آلاینده های نقطه ای در حریم رودخانه ها و آسیب پذیری سطوح گیرش چاه ها، نقش مهمی می تواند داشته باشد و در توسعه صنعتی دشت مشگین شهر، بایستی اولویت تخصیص با مناطقی باشد که دارای ریسک پایین‌تر هستند. با توجه به اینکه در دشت مشگین شهر، شهرک و واحدهای صنعتی وجود ندارد، ارزیابی طبقات ریسک این شاخص با تغییرات مکانی آلودگی آب های زیرزمینی مقدور نبود و توصیه می شود که این شاخص در دشت های صنعتی استفاده و ارزیابی گردد. شاخص ارائه‌شده در این تحقیق در مقایسه با شاخص های توسعه‌یافته‌ی دیگر درزمینهٔ آلودگی های آبخوان، ساده‌تر بوده ولی می توان برای دقت بیشتر برای هر نوع آلاینده نقطه‌ای و یا غیر نقطه‌ای وزن اثر هم تعیین کرد و یا از پارامترهای دیگر دخیل در آلودگی آبخوان هم استفاده کرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تخریب فتوکاتالیستی و سونوکاتالیستی رنگ راکتیو قرمز 195 در حضور نانوذرات اکسید مس سنتز شده از عصاره دانه‌های اسپند
    نانومواد , العدد 4 , السنة 14 , پاییز 1401
    در این پژوهش، برای حذف رنگ راکتیو قرمز 195 از پساب سنتتیک، از روش‌های اکسیداسیون فتوکاتالیستی و سونوکاتالیستی در حضور نانوذرات اکسید مس استفاده شد. ابتدا نانوذرات CuO با استفاده از عصاره بذر اسپند سنتز شد و صحت سنتز با آزمون‌های XRD، SEM، EDX، FTIR و TEM تأیید گردید. در أکثر
    در این پژوهش، برای حذف رنگ راکتیو قرمز 195 از پساب سنتتیک، از روش‌های اکسیداسیون فتوکاتالیستی و سونوکاتالیستی در حضور نانوذرات اکسید مس استفاده شد. ابتدا نانوذرات CuO با استفاده از عصاره بذر اسپند سنتز شد و صحت سنتز با آزمون‌های XRD، SEM، EDX، FTIR و TEM تأیید گردید. در ادامه، مکانیسم حذف رنگ توسط نانوذرات CuO با مدل‌های سینتیکی شبه درجه اول، شبه درجه دوم، الوویچ و نفوذ درون ذره‌ای مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت مشخص شدن تعادل حذف، از ایزوترم های لانگمویر، فروندلیچ و تمکین در شرایط تاریکی استفاده شد. نتایج نشان داد که متوسط اندازه نانوذرات CuO در حدود nm 33 و مورفولوژی نانوذرات کروی شکل است. حداکثر مقدار حذف رنگ در فرآیند فتوکاتالیستی در شرایط بهینه (4pH=، دوز نانوذرهg 1/0، غلظت رنگmg/L 20 و زمانmin 45) %86 و در فرآیند سونوکاتالیستی در شرایط بهینه (2pH=، دوز نانوذرهg 08/0، غلظت رنگmg/L 20 و زمانmin 45) %58 حاصل شد. با توجه به داده‌های تجربی حاصل از آزمایش و ضرایب همبستگی خطی، سینتیک واکنش در هر دو فرآیند فتوکاتالیستی و سونوکاتالیستی، بیشترین مطابقت را با مدل سینتیکی شبه درجه دوم دارد. همچنین نتایج نشان داد که ایزوترم لانگمویر با ضریب همبستگی خطی 964/0 برای توصیف فرآیند تعادلی حذف رنگ توسط نانوذرات اکسید مس در شرایط تاریکی مناسب‌ می‌باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - پیش بینی تغییرات برخی متغیرهای اقلیمی حوضه آبخیز دره رود ارس طی دهه های آتی با استفاده از مدلهای تغییر
    زمین شناسی محیط زیست , العدد 2 , السنة 11 , تابستان 1396
    تغییرات اقلیمی یکی از ویژگیهای طبیعی چرخه اتمسفری می باشد که بر اثر ناهنجاری ها و یا نوساناتی در روند پارامترهای هواشناسی، از جمله بارندگی و دما حاصل می شود. میزان انتشار گازهای گلخانه ای در دهه های اخیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش داشته است. با توجه به اینکه افزایش ای أکثر
    تغییرات اقلیمی یکی از ویژگیهای طبیعی چرخه اتمسفری می باشد که بر اثر ناهنجاری ها و یا نوساناتی در روند پارامترهای هواشناسی، از جمله بارندگی و دما حاصل می شود. میزان انتشار گازهای گلخانه ای در دهه های اخیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش داشته است. با توجه به اینکه افزایش این گازها در اتمسفر زمین؛ باعث تغییر درمتغیرهای اقلیمی کره زمین گردیده است لذا ضرورت دارد این تغییرات شبیه سازی شده و تغییرات احتمالی آینده مورد پیش بینی قرار گیرند تا اقدامات لازم در برنامه ریزی های محیطی مورد توجه واقع شود. در این مطالعه با استفاده از تکنیک ریزمقیاس نمایی آماری، مدل های GCM تحت سناریوی انتشار گاز های گلخانه ای (A1B,A2,B1) برای دوره زمانی 2039-2011 با استفاده از مدل آماری LARSE-WG داده های روزانه دما، بارش و تابش ریز مقیاس گردیدند و نتایج آن بر روی ایستگاه های سینوپتیک حوضه آبخیز دره رود از زیر حوضه های رودخانه ارس در شمال غربی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تغییراتی در پارامترهای اقلیمی دما و بارش در طی دوره مورد مطالعه بوجود خواهد آمد. به طوری که میانگین دما در بین ایستگاه های مورد مطالعه بین 31/0 تا 69/3 درجه سانتی گراد افزایش خواهد داشت و میزان بارش نیز 2/8 تا 5/21 درصد افزایش خواهد یافت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - ارزیابی اثرات نوسانات اقلیمی بر دبی حوضه آبخیز دره رود با استفاده از آزمون من-کندال
    زمین شناسی محیط زیست , العدد 2 , السنة 9 , تابستان 1394
    شواهد نشان می‌دهد آب‌وهوای جهان در حال تغییر می‌باشد. تغییر اقلیم واقعتی است انکارناپذیر که دیگر کمتر کسی به وقوع آن ابراز تردید می‌نماید. در سال‌های اخیر نوسانات اقلیمی به‌ویژه تأثیر آن بر روی منابع آبی کره زمین بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زیر حوضه دره رود یکی از ز أکثر
    شواهد نشان می‌دهد آب‌وهوای جهان در حال تغییر می‌باشد. تغییر اقلیم واقعتی است انکارناپذیر که دیگر کمتر کسی به وقوع آن ابراز تردید می‌نماید. در سال‌های اخیر نوسانات اقلیمی به‌ویژه تأثیر آن بر روی منابع آبی کره زمین بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زیر حوضه دره رود یکی از زیر حوضه‌های آبریز رودخانه ارس است رودخانه دره رود نقش مهمی در تأمین آب مورد نیاز حوزه آبخیز مورد مطالعه دارد. متأسفانه در سال‌های اخیر میزان منابع آب در این حوزه به شدت دچار نوسان شده است بررسی روند زمانی در متغیرهایی اقلیمی و هیدرولوژیکی می‌تواند به تشخیص تغییرات و نوسانات اقلیمی احتمالی مذکور یاری رساند. آزمونمن- کندالجزءمتداول‌ترین و پرکاربردترین روش‌هایناپارامتریکتحلیلروندسری‌هایزمانیهیدرومتئولوژیکیبهشمارمی‌روند. این تحقیق به دنبال بررسی وجود نوسانات و روندهای احتمالی در دبی رودخانه مذکور تحت تأثیر نوسانات اقلیمی احتمالی در دما و بارش با استفاده از آزمون من-کندال در یک بازه زمانی 20 ساله (1994-2013) می‌باشد. بدینمنظورداده‌های اقلیمی چهار ایستگاه اهر، مشیران، مشگین شهر و پارس‌آباد در کنار داده‌هایآب‌سنجی7 ایستگاه کاسین، اورنگ و اشدلق مربوط به رودخانه اهر چای، اربابکندی و دوستبیلو مربوط به حوضه رودخانه قره‌سو و بران و مشیران نیز مربوط به حوضه رودخانه دره رود مورد استفاده قرار گرفت. یافته‌های اینتحقیقنشاندادکهدبیسالانهدرهمهایستگاهدارایروندکاهشیدرطول دوره مورد مطالعهبودهاست و در اغلب ایستگاه‌هاروندمعنی‌داریتوسطآزمونمن -کندالدرداده‌هایدبیسالانهتائید شده است.به‌طورکلینتایجاینتحقیق، حاکی از عدم ارتباط مشخص بین نوسانات اقلیمی بر اساس میانگین سالانهودبیسالانه رودخانه در طول دوره مورد مطالعه می‌باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - Organic compound removal from textile wastewater by photocatalytic and sonocatalytic processes in the presence of copper oxide nanoparticles
    Anthropogenic Pollution , العدد 1 , السنة 5 , بهار 2021
    The textile industry is one of the main consumers of water and the wastewater from this industry is one of the main sources of environmental contamination because they can release high levels of organic compounds into the environment. The chemical compounds of the waste أکثر
    The textile industry is one of the main consumers of water and the wastewater from this industry is one of the main sources of environmental contamination because they can release high levels of organic compounds into the environment. The chemical compounds of the wastewater, especially polycyclic aromatic hydrocarbons are highly carcinogenic and toxic and must be treated before release to the environment. Photocatalytic and sonocatalytic processes in the presence of metal oxide nanoparticles (NPs) are among the advanced oxidation processes (AOPs) which have found increasing popularity due to their high efficiency and no secondary contamination. In this research, CuO NPs were first synthesized using Peganum harmala seed extract. The samples were then evaluated by SEM, XRD, and EDX tests. The degradation efficiency of organic compounds in textile wastewater was explored by photocatalytic and sonocatalytic processes in the presence of copper oxide NPs. The results indicated that the crystallites of the spherical CuO NPs have an average size of 84 nm. According to GC-MS results, decane, undecane, dodecane, naphthalene, decahydro-2,3-dimethyl, methylmethylenecyclohexane, decahydro-1,5-dimethyl, tridecane, tetradecane, and hexadecane composed about 73% of the initial wastewater sample. 100% of 2-methylmethylenecyclohexane, naphthalene, decahydro-1,5-dimethyl, hexadecane, and decahydro-2,3-dimethyl were eliminated by photocatalytic process. The highest (84%) and lowest (52%) sonocatalytic degradation were reported for naphthalene and/or decahydro-2,3-dimethyl, and dodecane, respectively. These values reached about 100% in photocatalytic degradation. UV waves were generally more efficient at removing organic compounds than US treatment. تفاصيل المقالة