فهرس المقالات محمد عباس‌زاده


  • المقاله

    1 - مسئله شناسی زبان ـ جامعه شناختی برساخت"ازدواج/عقد آریائی" (در بستری از فرایندشناسی ساخت ستیزی آریاگرائی)
    مطالعات جامعه شناسی , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1401
    این کنکاش انتقادی، برساخت"عقد/ازدواج آریائی"را در زمینه ای از مسائل زبان فارسی (پساقاجاری) طرح نموده و به نقش شناسی آن در تشدید مسائل نهاد خانواده ایرانی/اسلامی پرداخته است. این موضوع (حلقه ای از یافته های زمینه یابانه گسترده تر پژوهشگر در "مسئله شناسی زبان بنیاد ایران" أکثر
    این کنکاش انتقادی، برساخت"عقد/ازدواج آریائی"را در زمینه ای از مسائل زبان فارسی (پساقاجاری) طرح نموده و به نقش شناسی آن در تشدید مسائل نهاد خانواده ایرانی/اسلامی پرداخته است. این موضوع (حلقه ای از یافته های زمینه یابانه گسترده تر پژوهشگر در "مسئله شناسی زبان بنیاد ایران") بر اساس تظاهرات در دسترسی از آن در فضای سایبری (میدان پژوهش)، همچون "سندرمی" از آریاگرائی (ساخت ستیزی پساقاجاری) کاویده شده است. دیدگاه زبانشناختی هایدگر (موتور پارادایمی) با برداشتی آزاد و اهتمامی ترکیبی/تلفیقی فضای نظری و بینش روش شناختی کنکاش را ساخت داده است. زبان، افزون بر اینکه میدان و ابزار پژوهشی است؛ جوهره هستی جامعه و"خانه هستی" نیز می باشد؛ وجود و مسائل جامعه نیز در و با زبان اتفاق می افتد؛ با چنین فضای مفهومی (موسیقی متن) "عقدآریائی" نیز با بنیادی زبانی (سیاق زیست زبانی نژادپرستانه) و با ادعاها / بهانه های زبانی ("عدم فهم" متن عربی مرسوم ، ضرورت متنی به "فارسی سلیس") ؛ در بستری از ام المسئله ایران پساقاجار (ناجامعه گشتگی) فهمیده شد. با تکه چینی معمول در گرانددتئوری، نتایج آگزیوماتیک زیر به دست آمد : به نظر می رسد برساخت مزبور با ویژگی نژاد پرستانه (مأخوذ از میدان مطالعاتی)، ضمن تغذیه از تولیدات زبانی و پیوستگی با برساخت های ضد ساختی دیگر (کولبر، سوختبر و ...) از آلاینده های معاصرتر فارسی است؛ که در پیوند با ستیزه های "روشنفکری پس افتادۀ فرهنگی"، در سطوحِ صورت (سامان نوشتاری/ لغوی) و سیرت (سرمایه/ ادبیات اخلاقی و معنوی) زبان فارسی و نیز امنیت اخلاقی/ملی را تهدید نموده، با کژکارکردهای عینی (بازتولید ساخت ستیزی/ تشدید ناجامعه سازی ایران، نژادپرستی) و احتمالی (ضد اخلاقی) ضمن همجوشی با مسائلی داخلی (روابط ضربدری، ازدواج سفید و ...) و جهانی (در وضعیت پست مدرن) تدریجاً می تواند به "ناخانواده سازی" نهاد خانواده نیز منجر گردیده، سامان خانواده/ انتظام اجتماعی را مخدوش سازد. در این امر افزون بر اغواهای سیاسی/ ایدئولوژیکی (اسلام ستیزی آریاگرائی)؛ مصرف گرائی مسلط بر جامعه مصرفی، تبلیغات (بنگاه های خدمات ازدواج)، کالائی شدن امور (مراسمات و ...) در وضعیت پست مدرن نیز نقش آفرینی فعالی نشان می دهد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - رابطه بین سرمایه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با ساختار توزیع قدرت در خانواده
    تغییرات اجتماعی - فرهنگی , العدد 2 , السنة 18 , تابستان 1400
    ههدف پژوهش بررسی تاثیر سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی بر ساختار توزیع قدرت در خانواده می‌باشد.تحقیق ازنوع کاربردى وپیمایش است. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 375 نفر به روش نمونه گیری طبقه‌ای بدست آمد. شیوه أکثر
    ههدف پژوهش بررسی تاثیر سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی بر ساختار توزیع قدرت در خانواده می‌باشد.تحقیق ازنوع کاربردى وپیمایش است. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 375 نفر به روش نمونه گیری طبقه‌ای بدست آمد. شیوه گردآوری، پرسشنامه محقق ساخته با اعتبار محتوایی و صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ بدست آمد. مبانی نظری:نظریه بوردیو، پاتنام، نظریه منابع و.. می‌باشد. برای تحلیل داده‌ها از spss18 وAmos استفاده شده است. نتایج نشان داد بین سرمایه اقتصادی و ابعاد سرمایه اجتماعی ،بعد تجسم یافته سرمایه فرهنگی با ساختار توزیع قدرت در خانواده رابطه مستقیم دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سرمایه اقتصادی، ابعاد سرمایه اجتماعی و بعد تجسم یافته سرمایه فرهنگی به عنوان متغیرهای اثرگذار در الگو باقی‌مانده است. متغیرهای تحقیق ، 12درصد ساختار توزیع قدرت در خانواده را تبیین می‌کنند و 88 درصد از واریانس توسط متغیرهای خارج از موضوع پژوهش قابل تبیین می‌باشد. بین (سن، وضعیت تأهل ، تحصیلات) و ساختار توزیع قدرت در خانواده رابطه معنی داری وجود نداشت.و ساختار قدرت در خانواده های دانشجویان دختر دموکراتیک تر از پسر می باشد. تفاصيل المقالة