به منظور ارزیابی تحمل برخی ارقام و تودههای گوجه فرنگی (Lycopersicon esculentum L.) به گل جالیز مصری pers.) Orobanche aegyptiaca) مصری آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در شرایط گلخانهای انجام شد. در این آزمایش 23 رقم و 4 توده محلی گوجه فرنگی در دو سری تیمار أکثر
به منظور ارزیابی تحمل برخی ارقام و تودههای گوجه فرنگی (Lycopersicon esculentum L.) به گل جالیز مصری pers.) Orobanche aegyptiaca) مصری آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در شرایط گلخانهای انجام شد. در این آزمایش 23 رقم و 4 توده محلی گوجه فرنگی در دو سری تیمار آلوده به گل جالیز و شاهد (عاری از گل جالیز) کشت شدند. بر اساس نتایج حاصل از آزمایش، ارقام و توده های گوجه فرنگی مورد بررسی اختلاف معنی داری در زیستتوده داشتند و گل جالیز وزن تر و خشک همهی ارقام و توده های گوجه فرنگی را بطور معنی داری کاهش داد. ارقام و توده های گوجه فرنگی از نظر تحمل به گل جالیز اختلاف معنی داری با هم داشتند. به طور کلی بر اساس نتایج به دست آمده می توان ارقام اوربانا و GS15 و مارکونی را در کنار تودههای گوجه فرنگی، ارقام حساستر در مقابل گل جالیز مصری معرفی کرد؛ حال آنکه ارقام کال جی ان، پرایمو، هیبرید پتوپرایدV، هیبرید زمان و هیبرید سوپرست با وجودی که از قابلیت پارازیته شدن بالایی در مواجهه با گل جالیز برخودار بودند، امّا مشاهده شد در مقایسه با دیگر ارقام کمترین میزان کاهش وزن اندام های هوایی و ریشه را در حضور گل جالیز به خود اختصاص دادند. همچنین مقایسه توده ها و ارقام گوجه فرنگی نشان داد علی رغم تولید زیست توده بالاتر توده ها در شرایط عاری از گل جالیز، در شرایط پارازیته شدن به گل جالیز تودهها از حسّاسیّت بیشتری برخوردار بودند و آسیب شدیدتری را متحمل شدند.
تفاصيل المقالة
بهمنظور بررسی کارایی فرمولاسیون میکروکپسول علفکش تریفلورالین در کنار فرمولاسیون امولسیون (ترفلان 48 درصد) با مقادیر 50، 75 و 100 درصد مادۀ مؤثره توصیهشده (6/0، 9/0 و 2/1 کیلوگرم مادۀ مؤثره در هکتار) و روشهای کاربرد، اختلاط و عدم اختلاط با خاک، آزمایشی بصورت فاکتوری أکثر
بهمنظور بررسی کارایی فرمولاسیون میکروکپسول علفکش تریفلورالین در کنار فرمولاسیون امولسیون (ترفلان 48 درصد) با مقادیر 50، 75 و 100 درصد مادۀ مؤثره توصیهشده (6/0، 9/0 و 2/1 کیلوگرم مادۀ مؤثره در هکتار) و روشهای کاربرد، اختلاط و عدم اختلاط با خاک، آزمایشی بصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سال زراعی 1393 در مرکز تحقیقات تیرتاش انجام شد. طی مراحل اجرا تراکم و وزنخشک علفهایهرز 40 و 60 روز پس از نشاکاری و عملکرد گیاه توتون در چهار مرحله برداشت مورد سنجش قرار گرفت. علفهایهرز غالب مزرعه شامل دمروباهیسبز و تاجخروسریشهقرمز بودند. برطبق نتایج فرمولاسیون میکروکپسول موجب افزایش معنیدار کارایی هر یک از مقادیر مصرفی نسبت به فرمولاسیون امولسیون گردید. کاربرد 50 درصد دُز توصیهشده فرمولاسیون میکروکپسول اثر کنترلکنندگی مشابه کاربرد 75 درصد فرمولاسیون امولسیون داشت؛ بطوریکه کنترل علفهایهرز دمروباهیسبز و تاجخروسریشهقرمز در 50 درصد دُز توصیهشده میکروکپسول به ترتیب حدود 72 و 69 درصد و در 75 درصد امولسیون حدود 79 و 65 درصد گردید. همچنین کاربرد 50 درصد دُز توصیهشده فرمولاسیون میکروکپسول موجب افزایش عملکردی هم سطح کاربرد 100 درصد فرمولاسیون امولسیون به ترتیب با عملکرد 26/4 و 30/4 تن در هکتار شد. اختلاط علفکش با خاک جهت افزایش کارایی ضروری است.
تفاصيل المقالة
این پژوهش به¬صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1400 انجام شد. عامل اصلی شامل کولتیواتور در سه سطح: بدون کولتیواتور، یک¬بار و دو بار کولتیواتور و عوامل فرعی شامل ترکیب تیماری کاربرد پس¬ أکثر
این پژوهش به¬صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1400 انجام شد. عامل اصلی شامل کولتیواتور در سه سطح: بدون کولتیواتور، یک¬بار و دو بار کولتیواتور و عوامل فرعی شامل ترکیب تیماری کاربرد پس¬رویشی علف¬کش¬های آترازین (WP 80%) با سه سطح صفر، یک و دو کیلوگرم در هکتار و توفوردی ام. سی. پی. ای (SL 5/67%) با سه سطح صفر، 750/0 و 5/1 لیتر در هکتار بهصورت فاکتوریل بود. بر اساس نتایج حاصله، حساس¬ترین علف¬های هرز پهن¬برگ به توفوردی ام. سی. پی. ای سلمه و توق بودند، در صورتی که علف¬های هرز خرفه، تاجخروس رونده، تاجخروس ریشه قرمز و داتوره حساسیت کمتری داشتند. در بین علف¬های هرز باریکبرگ نیز سوروف نسبت به آترازین حساس بود، در صورتی که علف¬های هرز دمروباهی کشیده و علف خرچنگ مقاومت ذاتی داشتند. اثر کولتیواتور، آترازین و توفوردی ام. سی. پی. ای بر وزن خشک ذرت در سطح یک درصد معنی¬دار بود، بهطوری که با افزایش تعداد کولتیواتور در هکتار وزن خشک ذرت افزایش یافت. آترازین به مقدار یک کیلوگرم در هکتار موجب افزایش معنی¬دار وزن خشک ذرت شد، در حالی که افزایش مقدار آترازین کاهش وزن خشک کل محصول را باعث شد. افزایش مقدار مصرف توفوردی ام. سی. پی. ای نیز وزن خشک کل ذرت را بهصورت معنی¬داری افزایش داد. در مجموع، کاربرد دو بار کولتیواتور، یک کیلوگرم آترازین و 5/1 لیتر توفوردی ام. سی. پی. ای در هکتار، به ترتیب موجب 21، 29 و 42 درصد افزایش در وزن خشک کل ذرت نسبت به تیمار شاهد شد.
تفاصيل المقالة
این مطالعه به منظور تعیین کارایی سه شبکه عصبی مصنوعی در شناسایی بذر بیست گونه علف هرز از روی تصاویر حاصل از اسکن بذرها انجام شد .برای این منظور پانزده خصوصیت مربوط به شکل و اندازه بذرها توسط نرمافزار پردازش تصویر از این تصاویر استخراج و سپس بر مبنای این دادهها سه شبکه أکثر
این مطالعه به منظور تعیین کارایی سه شبکه عصبی مصنوعی در شناسایی بذر بیست گونه علف هرز از روی تصاویر حاصل از اسکن بذرها انجام شد .برای این منظور پانزده خصوصیت مربوط به شکل و اندازه بذرها توسط نرمافزار پردازش تصویر از این تصاویر استخراج و سپس بر مبنای این دادهها سه شبکه عصبی شامل: شبکه چند لایه پرسپترون، شبکه پیشخورتعمیم یافته و شبکه RBF/GRNN/PNN تشکیل شد. پس از مرحله آموزش، شبکهها مورد آزمون قرار گرفتند. در مقایسه نتایج حاصل از آزمون هر سه شبکه مشخص شد که شبکه عصبی پیشخورتعمیم یافته دارای بالاترین میانگین درصد شناسایی صحیح (90%) و قادر به تشخیص بذر هشت گونه با دقت 100 درصد میباشد، کمترین میزان دقت شناسایی توسط آن 52درصد بود. شبکه RBF/GRNN/PNN با کمترین مقدار میانگین شناسایی صحیح (61درصد) فقط توانایی تشخیص چهار گونه را با دقت 100درصد داشت و کمترین میزان شناسایی صحیح توسط آن صفر بود. شبکه چند لایه پرسپترون با میانگین شناسایی 71درصد، کارایی حدواسطی در بین سه شبکه داشت. نتایج نشان دادند که شبکه پیش خور تعمیم یافته در بین سه شبکه مذکور از کارایی بالاتری در شناسایی بذرهای مورد مطالعه برخوردار است.
تفاصيل المقالة
این پژوهش به منظور بررسی ساختار جمعیت فلور گیاهی علفهایهرز در دو میکروکلیمای مختلف در سال 1391 اجرا شد. برای انجام این آزمایش دو زمین واقع در شهرستان مشهد که یکی زمین زراعی رها شده و دیگری باغ رها شده و هر کدام به ابعاد 20 × 95 متر انتخاب شدند. هر دو منطقه حدود أکثر
این پژوهش به منظور بررسی ساختار جمعیت فلور گیاهی علفهایهرز در دو میکروکلیمای مختلف در سال 1391 اجرا شد. برای انجام این آزمایش دو زمین واقع در شهرستان مشهد که یکی زمین زراعی رها شده و دیگری باغ رها شده و هر کدام به ابعاد 20 × 95 متر انتخاب شدند. هر دو منطقه حدود 8 سال بدون هرگونه مراقبت بوده و فقط باغ به منظور چرای دام آبیاری میشد. برداشت نمونه از محل تقاطع شبکههای منظم 5 ×5 متر توسط کوادراتهای 1×1 متر اجرا شد. پس از برازش مدلهای نظری واریوگرامهای تجربی، با درونیابی نقاط انجام گرفت و نقشههای مربوطه ترسیم شد. جهت بررسی پوشش گیاهی در هر دو منطقه از شاخصهای تنوع آلفا α، بتا β، فراوانی نسبی، غنای گونهای، یکنواختی، شاخص شانون-وینر، شاخص سیمپسون، همچنین شاخصهای تشابه، ضریب تشابه اشتین هاوس ضریب تشابه جاکارد و سورنسون استفاده شد. مجموعه فلور موجود در دو زمین شامل 35 گونه و متعلق به 12 خانواده گیاهی بودند. در زمین زراعی رها شده 15 گونه گیاهی یافت شد که در میان آنها یک گونه خارشتر و دو گونه کاهوی وحشی در هر دو زمین مشترک بودند. در این بررسی، 31 گونه دولپه و 4 گونه تک لپه مشاهده شد. شرایط اقلیمی باعث میشود که در هر منطقه اکوتیپ گونههای گیاهی، چه از نظر تعداد و نوع خانوادهها متغیر باشد، در نتیجه باعث تاثیر روی تنوع و پراکنش در منطقه میشود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications