روانشناسی فرهنگی زن
,
العدد53,السنة
14
,
پاییز
1401
هدف پژوهش حاضر مطالعهی نقش زنان در ادوار هخامنشی، اشکانی و ساسانی بر اساس سکههای بازمانده بود. جامعهی پژوهش شامل منابع مکتوب تاریخی و دیگر آثار مرتبط با موقعیت زنان در سلسلههای هخامنشی، اشکانی و ساسانی میباشد. نمونه پژوهش، سکههای برجای مانده از دوره هخامنشی، اشکان أکثر
هدف پژوهش حاضر مطالعهی نقش زنان در ادوار هخامنشی، اشکانی و ساسانی بر اساس سکههای بازمانده بود. جامعهی پژوهش شامل منابع مکتوب تاریخی و دیگر آثار مرتبط با موقعیت زنان در سلسلههای هخامنشی، اشکانی و ساسانی میباشد. نمونه پژوهش، سکههای برجای مانده از دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی بود. روش پژوهش توصیفی -تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به شیوهی کتابخانهای و با استفاده از اسناد، مدارک مکتوب و منابع معتبر انجام گرفت. تحلیلدادهها با استفاده از روش تحلیلمحتوا صورتگرفت. یافتهها نشانداد که، اگر چه سکه ابزاری جهت مبادلات اقتصادی، نشانه استقلال و معرف ملیت هر قومی است، ولی درعینحال سند معتبری است که اطلاعات مفیدی در زمینههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخ گذشته ملتها و جایگاه زنان را ارائه میدهد. تصاویر، نام و لقب زنان سلطنتی، تصاویر ایزدبانوان و نمادهای وابسته به آنان که بر روی سکههای اشکانی و ساسانی نقش بسته بیانگر جایگاه رفیع زن در این ادوار بود. اگرچه الواح هنری بهجامانده از دوره هخامنشی اطلاعات باارزشی در مورد زنان این عصر به-دست میدهد، ولی در سکههای این دوره مانند سایر آثار تصویر زن دیده نمیشود. زنان دربار هخامنشی، اشکانی و ساسانی بهعنوان مصداق زنان مقتدر و مدبر و با اراده در عرصه سیاست و اجتماع ایفای نقش کردهاند. در کل زنان در این ادوار به پایگاهی برابر پایگاه مردان (پادشاهان)، دست یافته و نام و نمودشان بر روی سکهها ماندگار شده است.
تفاصيل المقالة
باستانشناسی ایران
,
العدد1,السنة
11
,
پاییز-زمستان
1401
شهرستان ورامین در 51 درجه و 39 دقیقۀ طولشرقی و 35 درجه و 19 دقیقۀ عرضشمالی از خط استوا قرار دارد. بخش جوادآباد در قسمت جنوب شهرستان ورامین و در قسمت شرقی دشت ری قرار دارد.مطالعة محوطههای باستانی، بررسی و واکاوی مواد فرهنگی و نیز تحلیل الگوی استقراری با توجه به فهم أکثر
شهرستان ورامین در 51 درجه و 39 دقیقۀ طولشرقی و 35 درجه و 19 دقیقۀ عرضشمالی از خط استوا قرار دارد. بخش جوادآباد در قسمت جنوب شهرستان ورامین و در قسمت شرقی دشت ری قرار دارد.مطالعة محوطههای باستانی، بررسی و واکاوی مواد فرهنگی و نیز تحلیل الگوی استقراری با توجه به فهم و درک تغییر و تحولات آنها در این ناحیه، میتواند دامنة آگاهی ما را از ارتباطات منطقهای و فرامنطقهای و همچنین تغییرات کمّی و کیفی در دوران انتقال از دورۀ ساسانی به قرون اولیۀ اسلامی بالا ببرد. روش تحقیق مقالۀ حاضر با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و میدانی باستانشناسی و همچنین تجزیه و تحلیل دادههای باستانشناختی به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی است. بررسیهای باستانشناختی مشخص کرده که دشت جوادآباد از دورۀ پیشازتاریخ تا دورۀ اسلامی متأخر مورد استفادۀ جوامع انسانی بوده است. تفاوتیکه در الگوی استقراری این دشت از دورۀ ساسانی به صدر اسلام و دورۀ اسلامی مشاهده میشود این است که در دورۀ ساسانی، استقرارگاهها همه در قسمت شمالی دشت قرار دارند و در قسمت میانی و جنوبی دشت جوادآباد، استقرار ساسانی تابهحال شناسایی نشده است. ولی در دورۀ انتقالی به دورۀ اسلامی و صدر اسلام، محوطهها در قسمتهای مختلف دشت پراکنده شدهاند و این نشان میدهد که مسائل سیاسی، تأثیر بهسزایی در پراکندگی استقرارگاههای این دشت داشتهاند.
تفاصيل المقالة
مطالعات ایلات و عشایر
,
العدد1,السنة
7
,
تابستان
1396
انسانها از دوران باستان مراسم های خاصی را به پاس شکرگزاری خداوند انجام می دادند که از جمله می توان به مراسم آیینی طلب نزول باران اشاره کرد.این شیوه آیینی یک مراسم نیایشی و مذهبی ویژه ای نزد ایل بختیاری بوده است. مراسم باران خواهی انسانها در وقت سختی و دشواری که در تنگنا أکثر
انسانها از دوران باستان مراسم های خاصی را به پاس شکرگزاری خداوند انجام می دادند که از جمله می توان به مراسم آیینی طلب نزول باران اشاره کرد.این شیوه آیینی یک مراسم نیایشی و مذهبی ویژه ای نزد ایل بختیاری بوده است. مراسم باران خواهی انسانها در وقت سختی و دشواری که در تنگنا قرارمی گیرند برحسب آموزه های دینی، متعقدات و باورهای خود دست نیاز به سوی خدا و خالق خود دراز می کنند و از وی طلب یاری و کمک می کنند.بختیاری ها بر این عقیده بودندکه خداوند از دست این قوم به دلیل اعمالی که داشتند ناراضی است. پس به دنبال راه حلی برای رضایت خداوند بودند تا این قوم را مورد بخشش قرار داده و باران رحمتش را فرو بفرستد آنها این کار را با انجام دادن شیوه های مختلفی از جمله الف:برافراشتن سنگ شاه قطب الدین و ب:مراسم هَل هَل کُوسِه و ج: دابارون بجا می آوردند. یادوری این نکته که قوم بختیاری مانند سایر اقوام دیگر ایرانی امرار معاش و معیشت خودرا از طریق کشاورزی و رمه داری سپری می کردند، پس نعمت باراش باران نزد این قوم جهت باروری مزارع و مرتع حائز اهمیت بوده است.هدف از نگارش این موضوع بررسی این آیین سنتی کهن در نزد اقوام بختیاری است که به دلیل ماشینی شدن زندگی انسانهای امروزی چندی است در حال فراموشی و نسیان قرار دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications