فهرس المقالات مینا مقدم



  • المقاله

    2 - ضرورت طراحی یک مدل بهینه برای سنجش سرمایه فکری در نظام آموزش عالی
    ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی , العدد 1 , السنة 2 , بهار 1392
    زمینه: در سال‌های اخیر منابع مزیت رقابتی از سرمایه‌های ملموس و سخت به دارایی‌های غیر ملموس و نرم مانند دانش و سرمایه فکری تغییر داده است. به دلیل اهمیت سرمایه فکری و ارزیابی آن در نظام‌های آموزش عالی، دست اندرکاران امر آموزش عالی به شناخت مؤلفه‌های سرمایه فکری و نحوه سن أکثر
    زمینه: در سال‌های اخیر منابع مزیت رقابتی از سرمایه‌های ملموس و سخت به دارایی‌های غیر ملموس و نرم مانند دانش و سرمایه فکری تغییر داده است. به دلیل اهمیت سرمایه فکری و ارزیابی آن در نظام‌های آموزش عالی، دست اندرکاران امر آموزش عالی به شناخت مؤلفه‌های سرمایه فکری و نحوه سنجش آن نیاز دارند. هدف: شناسایی مؤلفه‌های سرمایه فکری به مدیران نظام آموزش عالی و به ویژه دانشگاه‌ها کمک می‌کند تا با شناخت حاصل از آن، به نحو مطلوب و مؤثری سرمایه‌های فکری را مورد سنجش قرار داده و به دنبال آن فرایند مدیریت سرمایه‌های فکری را بهبود بخشند. این تحقیق تلاش می‌کند تا با بررسی شیوه‌های سنجش سرمایه فکری، مدلی مطلوب و کاربردی برای سنجش سرمایه فکری بر اساس سه عنصر سرمایه‌های انسانی، سازمانی و رابطه‌ای و شاخص‌های سنجش هر کدام از این سرمایه ها ارائه نماید. روش: این پژوهش به روش فرا تحلیل مدل ها و شیوه‌های موجود سنجش سرمایه فکری را از دیدگاه نقاط قوت و ضعف مورد بررسی قرار می‌دهد و به ارائه مدلی می‌پردازد که قابلیت کاربرد بیشتری در نظام آموزش عالی دارد. یافته‌ها: مدل‌های و شیوه‌های مختلفی برای سنجش سرمایه فکری وجود دارد که هر کدام دربردارنده نقاط قوت و ضعف هستند. مدل مناسب سنجش باید مبتنی بر اهداف، مأموریت‌ها و استراتژی‌های مؤسسات آموزش عالی طراحی و تدوین گردد. نتیجه گیری: به منظور دست یابی به تولید علم نافذ و استفاده حداکثری از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی ضرورت سنجش سرمایه فکری در نظام آموزش عالی در عصر اقتصاد دانش بنیان بر کسی پوشیده نیست و این امر نیازمند تدوین شاخص‌های و معیارهای مناسب با اهداف و مأموریت‌های دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - برنامه درسی آموزش کارآفرینی: هدف، محتوا، روش تدریس و شیوه ارزشیابی
    ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی , العدد 5 , السنة 1 , زمستان 1390
    نیاز به ابداع و خلاقیت در تمامی حوزه های کسب و کار، کارآفرینی را به یک ضرورت جهانی بدل نموده، در این راستا نظام آموزش عالی کلیدی ترین نقش را داراست. در این تحقیق با مطالعه ادبیات مرتبط با کارآفرینی در نظام های آموزش عالی سعی گردیده تا به طور اساسی به این پرسش ها پاسخ أکثر
    نیاز به ابداع و خلاقیت در تمامی حوزه های کسب و کار، کارآفرینی را به یک ضرورت جهانی بدل نموده، در این راستا نظام آموزش عالی کلیدی ترین نقش را داراست. در این تحقیق با مطالعه ادبیات مرتبط با کارآفرینی در نظام های آموزش عالی سعی گردیده تا به طور اساسی به این پرسش ها پاسخ داده شود: 1- آیا کارآفرینی قابل آموزش است؟ 2- دلایل موافقان و مخالفان آموزش کارآفرینی در هر یک از بخش های فوق، اعم از قابل آموزش و غیرقابل آموزش چیست؟ 3- در صورتی که کارآفرینی قابل آموزش است چه جنبه های یا بخش های از آن قابل آموزش است؟ 4- اهداف و محتوای آموزش کارآفرینی چه باید باشد؟ و روش ها و شیوه های آموزشی موردنیاز برای تحقق آموزش اثربخش کارآفرینی کدامند؟ 5- شیوه های ارزشیابی آموزش کارآفرینی و چالش های مرتبط با آن کدامند؟ همچنین در نهایت وضعیت موجود آموزش کارآفرینی در ایران مورد بررسی قرار گرفته، پیشنهادهای مبتنی یافته های پژوهش جهت بهبود اثربخشی و کارآیی آموزش کارآفرینی در ایران ارائه شده است. تفاصيل المقالة