فهرس المقالات بهزاد رایگانی


  • المقاله

    1 - ارزیابی حساسیت اراضی جهت تعیین مناطق مستعد تولید گردو غبار (مطالعه موردی: استان البرز)
    علوم و تکنولوژی محیط زیست , العدد 11 , السنة 23 , زمستان 1400
    زمینه و هدف: وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و فراوانی پدیده های گرد و غبار در کشور باعث شده است، شناسایی دقیق کانون های تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پژوهش ها در زمینه گرد و غبار به شمار آید. هدف اصلی این مطالعه شناسایی منبع طوفان گرد و غبار در استان البرز است.رو أکثر
    زمینه و هدف: وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و فراوانی پدیده های گرد و غبار در کشور باعث شده است، شناسایی دقیق کانون های تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پژوهش ها در زمینه گرد و غبار به شمار آید. هدف اصلی این مطالعه شناسایی منبع طوفان گرد و غبار در استان البرز است.روش بررسی: در این پژوهش از شاخص حساسیت زمین در برابر فرسایش بادی (ILSWE) برای مکان یابی منابع تولید گرد و غبار استفاده شد. شاخص ILSWE از ترکیب پنج فاکتور موثر در فرسایش بادی شامل فرسایش دهندگی اقلیم، فرسایش پذیری خاک، سله خاک، پوشش گیاهی و زبری سطح ایجاد شده است. برای محاسبه این فاکتورها از نقشه های دما، بارش، سرعت باد، درصد شن، سیلت، رس، کربنات کلسیم، EVI و کاربری اراضی استفاده شد. بعد از محاسبه هریک از فاکتورها، با ضرب آنها در هم، شاخص ILSWE محاسبه شد. درنهایت با طبقه بندی این شاخص در نرم افزار Arc GIS مناطق حساس شناسایی شد.یافته ها: نقشه نهایی شاخص ILSWE نشان داد که به طورکلی مناطق جنوبی استان البرز نسبت به دیگر نواحی، به فرسایش بادی حساس تر هستند. نقشه طبقه بندی ILSWE نشان داد که 5/34٪ از منطقه مورد مطالعه در کلاس خیلی کم، 8/26 ٪ در کلاس کم، 3/18٪ در کلاس متوسط، 6/12٪ در کلاس زیاد و 8/7٪ در کلاس خیلی زیاد حساسیت به فرسایش بادی قرار دارد. کلاس حساسیت زیاد به عنوان کانون ایجاد گرد و غبار در نظر گرفته شد که عمدتا در نواحی جنوبی استان البرز قرار دارد. اکثر نواحی کانون ایجاد گرد و غبار، اراضی بایر هستند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، اراضی بایر نقش مهمی در تولید گرد و غبار استان البرز دارند درنتیجه عملیات تثبیت خاک در این نواحی برای کاهش گرد و غبار لازم است. به طور کلی نتایج این پژهش نشان داد که شاخص ILSWE، یک مدل منطقه ای مناسب جهت تعیین مناطق مستعد و کانون های تولید گرد و غبار است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - استفاده از رویکرد‌های بنیادی زمین آمار به منظور شناسایی نواحی محتمل تغذیه‌کننده آبخوان دشت تهران-کرج
    انسان و محیط زیست , العدد 5 , السنة 16 , زمستان 1397
    آب زیرزمینی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک یکی از مهم ترین منابع تامین کننده آب شرب به حساب می آید. برخلاف تصور عمومی در این مناطق، منابع آبی بیش تر از نظر کیفیت با مشکل روبرو است تا کمیت، بنابراین پایش روند کیفیت آب و شناسایی منابع آلوده کننده آن، همواره به عنوان یکی أکثر
    آب زیرزمینی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک یکی از مهم ترین منابع تامین کننده آب شرب به حساب می آید. برخلاف تصور عمومی در این مناطق، منابع آبی بیش تر از نظر کیفیت با مشکل روبرو است تا کمیت، بنابراین پایش روند کیفیت آب و شناسایی منابع آلوده کننده آن، همواره به عنوان یکی از دغدغه های اصلی پژوهش گران این نواحی به شمار می رود. در این پژوهش به منظور شناسایی نواحی آلوده کننده آب زیرزمینی، اقدام به شناسایی نواحی محتمل تغذیه سفره آب آبخوان دشت تهران-کرج شده است. بدین منظور پس از استخراج آمار مربوط به سطح تراز آب زیرزمینی، از روش های مختلف درون یابی و زمین آمار برای تولید تصویر سطح تراز استفاده شده است. دو نرم افزار Gstat و تحلیل گر زمین آمار برای انجام این مطالعات بکار گرفته شده اند، سپس عملکرد و توان هر کدام در تولید تصاویر سطح مورد ارزیابی قرار گرفته است. با استفاده از روش های مختلف آماری، عملکرد مدل های درون یابی مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش نرم افزار تحلیل گر زمین آمار انعطاف بهتری برای انجام تحلیل های ویژه بر روی داده ها نشان داد. بر اساس روش داده های تعلیمی و آزمون، روش های درون‌یابی بسیار به یکدیگر شبیه نشان دادند، اما خروجی تصاویر سطحی از منظور شبیه سازی حرکت آب زیرزمینی و هیستوگرام تصاویر با یکدیگر بسیار متفاوت به نظر می رسید. در نهایت بر اساس مقایسه خروجی مدل‌ها با واقعیت زمینی، مناسب ترین روش، کریجینگ کلی نشان داد. بر همین اساس تصاویر سطح تراز در مقاطع مختلف زمانی بوسیله روش مذکور تولید و در نهایت با شبیه سازی جهت جریان آب زیرزمینی محتمل ترین نواحی تغذیه آبخوان شناسایی گردید. تفاصيل المقالة