حفاظت منابع آب و خاک (علمی - پژوهشی)
,
العدد51,السنة
13
,
پاییز
1402
زمینه و هدف: دامنههای حوضههای آبریز در طبیعت از لحاظ شکل پلان دارای سه شکل همگرا، واگرا و موازی و از نظر انحنای کف دارای سه شکل محدب، مقعر و صاف هستند. به طور کلی 9 شکل و هندسه برای دامنهها وجود دارد که به آنها دامنههای مرکب گفته میشود. تحقیقات گذشته نشان داده است أکثر
زمینه و هدف: دامنههای حوضههای آبریز در طبیعت از لحاظ شکل پلان دارای سه شکل همگرا، واگرا و موازی و از نظر انحنای کف دارای سه شکل محدب، مقعر و صاف هستند. به طور کلی 9 شکل و هندسه برای دامنهها وجود دارد که به آنها دامنههای مرکب گفته میشود. تحقیقات گذشته نشان داده است که توپوگرافی و هندسه دامنههای مرکب برروی بسیاری از مشخصههای هیدرولوژیکی دامنهها مانند میزان اشباع پذیری تاثیر دارد. میزان اشباع پذیری نقاط دامنه به تمرکز جریان زیر سطحی در هر نقطه بستگی دارد که تحت تاثیر شکل طرح و توپوگرافی دامنه است. هدف ازاین تحقیق تاثیر توپوگرافی بر لغزش سطحی دامنههای مرکب حوضههای آبریز با استفاده از مدلهای SINMAP و TOPMODELمیباشد.
روش پژوهش: در این تحقیق برای بررسی میزان اشباع پذیری دامنه های مرکب از مدل TOPMODEL استفاده گردید و معادلات این مدل مورد اصلاح قرار گرفت به طوری که بتواند توپوگرافی دامنهها را در نظر بگیرد و نتایج اشباع پذیری در مدل TOPMODEL به یک مدل لغزش به نام SINMAP منتقل گردیده و تاثیر توپوگرافی دامنه برروی میزان پایداری دامنه های مرکب مورد بررسی قرار گرفت و با نرم افزار MATLAB کدنویسی و اشکال ترسیم و با یکدیگر مقایسه گردید.لازم به ذکر است مدلهای فوق الذکر بر اساس دادههای هیدرلوژیکی و توپوگرافی مورد استفاده قرار گرفته است و روشهای بکار برده شده در این تحقیق بصورت کلی برای تمام مناطق جغرافیایی و آب وهوایی کاربرد دارد.
یافتهها: با توجه به اینکه در این تحقیق شاخص اشباع پذیری از TOPMODEL محاسبه گردید که بیانگر میزان تمرکز جریان زیر سطحی در هر نقطه از دامنه است و اشباع پذیری نقاط مختلف دامنه را مشخص می کند و تاثیر قابل توجهی بر روی پایداری دامنههای مرکب دارد و براساس متوسط ضریب پایداری دامنهها، دامنههای محدب به طور متوسط از پایداری بیشتری نسبت به دامنههای صاف و مقعر برخوردار هستند و دامنههای واگرا از پایداری بیشتری نسبت به دامنههای همگرا برخوردارند و هرچه مقدار ضخامت لایه اشباع دامنه و ضریب انتقال هیدرولیکی خاک بیشتر گردد دامنه از پایداری بیشتری برخوردار خواهد بود و هرچه میزان بارندگی موثر و به تبع آن رطوبت خاک بیشتر گردد از میزان پایداری دامنهها کم میشود.
نتایج: براساس نتایج به دست آمده در این پژوهش در قسمتهای پایین دست، دامنههای مقعر از پایداری بیشتری نسبت به قسمت بالادست دامنه برخودار هستند در صورتیکه در دامنههای محدب برعکس است. شیب محلی نقاط دامنه در مقایسه با ایندکس اشباع پذیری عامل بسیار مهمتری در تعیین پایداری دامنهها میباشد. براساس متوسط ایندکس اشباع پذیری پایداری دامنههای محدب بیشتر از مقعر و دامنههای واگرا بیشتر از دامنههای همگرا است. لازم به ذکر است در دامنههای صاف با شکل پلانهای مختلف مقدار شیب ثابت است ولی میزان اشباع پذیری دامنههای صاف-همگرا بیشتر از دامنههای صاف-واگرا است و بعضی از نقاط دامنه صاف-همگرا را ناپایدارتر کرده است و مقدار پایداری از بالا به سمت پایین کمتر میگردد و قسمتهای انتهایی دامنه صاف-همگرا در حالت ناپایدار است ولی کل دامنههای صاف-موازی و صاف-واگرا درحالت پایدار هستند.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری
,
العدد2,السنة
11
,
تابستان
1399
یکی از پرکاربردترین مدلهای شبیهسازی هیدرولوژیکی و هیدرولیکی جریان در شبکه دفع آبهای سطحی شهری، مدل SWMM است. این مدل همچون سایر مدلهای جامع، در برگیرنده دامنه گستردهای از دادهها و اطلاعات ورودی است. در چنین شرایطی احتمال دارد ب أکثر
یکی از پرکاربردترین مدلهای شبیهسازی هیدرولوژیکی و هیدرولیکی جریان در شبکه دفع آبهای سطحی شهری، مدل SWMM است. این مدل همچون سایر مدلهای جامع، در برگیرنده دامنه گستردهای از دادهها و اطلاعات ورودی است. در چنین شرایطی احتمال دارد به دلیل عدم دسترسی به دادههای واقعی یا پایین بودن دقت اندازهگیری آنها، نتایج مدل چندان قابل اطمینان نباشند. میزان این عدم قطعیت بسته به حساسیت مدل به دادههای ورودی متفاوت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی حساسیت مدل SWMM به الگوها و زیرمدلهای مورد استفاده در آن میباشد. بدین ترتیب که ضمن بررسی تاثیر 5 تیپ توزیع مصنوعی الگوی بارندگی، 4 طول گام زمانی تعریف دادههای بارش، 3 مدل نفوذپذیری و نهایتا 2 روش روندیابی هیدرولیکی بر دبی حداکثر سیلاب، حساسیت مدل به این الگوها و زیرمدلها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. به منظور تحلیل حساسیت مدل، از دو روش گرافیکی و آنالیز همبستگی استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله، بیشترین حساسیت مدل به طول گامهای زمانی بارندگی تشخیص داده شد که در آن با تغییر گام زمانی از 15 دقیقه به 90 دقیقه، دامنه تغییرات نسبی دبی اوج به 5/26 % و 5/37 % هم رسید. بعد از آن مدل، با ضرایب اسپیرمن حدود 1، نسبت به معادله نفوذ انتخابی، از بیشترین حساسیت برخوردار بود اما میزان حساسیت مدل به تیپ الگوی توزیع بارندگی، بسته به شرایط تعریف شده برای شبیهسازی، متغیر تشخیص داده شد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications