فهرس المقالات محمدرضا اقبال


  • المقاله

    1 - تدوین پیش‌نویس شاخص‌های سالنامه‌های آماری کلان‌شهرها و مراکز استان‌ها (مطالعه موردی: سالنامه آماری 31 مرکز استان کشور ایران)
    آینده پژوهی شهری , العدد 11 , السنة 3 , زمستان 1402
    در هزاره سوم میلادی، اندیشمندان و شهرشناسان به‌منظور شناخت پیچیدگی‌های فضای شهرها، به دنبال ابزارهایی برای درک آن هستند. در این میان داده و اطلاعات به‌عنوان زبان شناخت و فهم رفتار فضایی شهرها و ابزار مسلط برای تحلیل پیچیدگی‌های موجود مورد توجه قرارگرفته است؛ بنابراین در أکثر
    در هزاره سوم میلادی، اندیشمندان و شهرشناسان به‌منظور شناخت پیچیدگی‌های فضای شهرها، به دنبال ابزارهایی برای درک آن هستند. در این میان داده و اطلاعات به‌عنوان زبان شناخت و فهم رفتار فضایی شهرها و ابزار مسلط برای تحلیل پیچیدگی‌های موجود مورد توجه قرارگرفته است؛ بنابراین در پژوهش حاضر سعی شده است منابع آماری شهرها از جمله آمارنامه‌ها برای تحلیل مسائل شهری موردتوجه قرار گیرد. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و استنباطی بوده است. روش جمع‌آوری داده‌ها به‌صورت اسنادی و نوع داده‌ها نیز متون آماری منتشرشده شهرداری‌ها برای آخرین سال منتشرشده بوده است. جامعه آماری و محدوده مکانی در این پژوهش وجود نداشته است؛ اما محدوده موضوعی پژوهش سالنامه‌ی آماری شهرداری‌ها و محدوده سازمانی نیز شهرداری‌های شهرهای مراکز استان‌های کشور بوده است. روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، با استفاده از روش تحلیل محتوا و روش‌های آماری کمی ساده بوده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مغایرت‌های محتوایی و شکلی در آمارنامه‌های شهری و همچنین عدم نظام آماری جامع و یکپارچه در آمارنامه‌های شهری مشاهده می‌شود. در مراحل بعدی مشخص شد که نایکنواختی در تهیه و تدوین آمارنامه‌های شهری در چارچوب زمان، مکان و اصول استانداردهای آماری وجود دارد. در مراحل دیگر از یافته‌های پژوهش مشخص شد که بسیاری از داده و اطلاعات آماری منتشرشده در آمارنامه‌های شهرها و شهرداری‌ها، شاخص‌های رقابت شهری، شاخص‌های سنجش پیشرفت، توسعه و برنامه‌ریزی شهری به کار نرفته است. برای رسیدن به آمارنامه شهری یکپارچه و جامع، پیشنهاد می‌شود که شهرهای کشور در چارچوب معرفی‌شده که دارای 22 فصل است، آمارها و اطلاعات خود را هر سال به‌روزرسانی کرده و منتشر کنند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مدیریت هوشمند شهری در بازآفرینی بافت‌های تاریخی با رویکرد مشارکت اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)
    مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی , العدد 4 , السنة 19 , پاییز 1403
    مقدمه: مشارکت همیشه از دغدغه‌های مهم برنامه‌ریزان و مدیران شهری بوده است. با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و ظهور مدیریت هوشمند شهری، مشارکت معنی و مفهوم تازه‌ای پیدا کرده است. هدف: هدف پژوهش تحلیل نقش مدیریت هوشمند در ارتقاء مشارکت اجتماعی شهروندان به منظور بازآفر أکثر
    مقدمه: مشارکت همیشه از دغدغه‌های مهم برنامه‌ریزان و مدیران شهری بوده است. با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و ظهور مدیریت هوشمند شهری، مشارکت معنی و مفهوم تازه‌ای پیدا کرده است. هدف: هدف پژوهش تحلیل نقش مدیریت هوشمند در ارتقاء مشارکت اجتماعی شهروندان به منظور بازآفرینی بافت تاریخی در منطقه 12 شهر تهران است. روش‌‌شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن به صورت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری، کارشناسان فعال در حوزه بازآفرینی شهری محدوده مورد مطالعه و واحدهای تابعه آن بوده‌اند. حجم نمونه با استفاده از روش اشباع نظری تعیین گردیده است. در این روش 31 نفر کارشناس به عنوان نمونه مورد مطالعه تعیین گردیده است. روش نمونه‌گیری به صورت تکنیک گلوله برفی بوده است. روش جمع‌آوری داده و اطلاعات به صورت مرور اسنادی، پرسشنامه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با برخی از افراد نمونه بوده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از جداول فراوانی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بوده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده جغرافیایی پژوهش، منطقه 12 کلان‌شهر تهران بوده است.یافته‌‌ها: یافته‌های پژوهش گویای آن است که مدیریت هوشمند با مؤلفه‌های اشتراک‌گذاری اطلاعات، فراهم ساختن بسترهای مشارکت و همکاری، هماهنگی داخلی، حکمرانی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و راهبردهای پشتیبان تصمیم‌گیری می‌تواند راه‌حل‌های نوآورانه در ارتقاء مشارکت و بازآفرینی شهری در اختیار مدیران شهری قرار دهد. ضرایب عامل‌های پنجگانه که بیشتر از 05/0 به دست آمد، گویای آن است که سازه‌ی حکمرانی هوشمند منجر به مدل‌سازی خط مشی حاکمیت شهری به منظور بازآفرینی شهری شده و فرآیندهای سازمانی و روابط بین شهروندان با مدیران شهری را تسهیل می‌کند. بیش از 85 درصد افراد مطالعه شده با سازه مورد نظر موافق هستند.نتایج: نتایج حاصل حاکی از آن است که حکمرانی هوشمند باعث مدل‌سازی خط‌مشی حاکمیت شهری شده و در نتیجه به همکاری و مشارکت اعضای گروه‌های درگیر در بازآفرینی شهری کمک می‌کند و در نتیجه تعامل بین مدیریت شهری با مردم به صورت آنلاین افزایش پیدا می‌کند. تفاصيل المقالة