زمینه: بر اساس یافتههای به دست آمده تیپ شخصیتی افراد بر میزان توجه آنها به رسانهها و سطح یادگیری تأثیرگذار است؛ بنابراین یکی از دلایلی که رسانههای جمعی گوناگون تأثیرات متفاوتی بر مخاطبین مختلف دارند، تفاوت ویژگیهای شخصیتی افراد است. لذا چنانچه بتوان متناسب با ویژگی أکثر
زمینه: بر اساس یافتههای به دست آمده تیپ شخصیتی افراد بر میزان توجه آنها به رسانهها و سطح یادگیری تأثیرگذار است؛ بنابراین یکی از دلایلی که رسانههای جمعی گوناگون تأثیرات متفاوتی بر مخاطبین مختلف دارند، تفاوت ویژگیهای شخصیتی افراد است. لذا چنانچه بتوان متناسب با ویژگیهای شخصیتی و یادگیری افراد محتوا تولید نمود، میتوان امیدوار بود تأثیر بیشتری بر آنها گذاشته و زمینه شکوفایی آنها را فراهم کرد.روش: در این تحقیق به روش میکس متد، ضمن بررسی تفاوت شخصیتی و یادگیری افراد که از طریق پرسشنامه به دست آمده و با مصاحبه از صاحبنظران و فعالان رسانه و روانشناسی، مدل مفهومی تولید محتوای رسانههای جمعی بر اساس ویژگیهای شخصیتی و یادگیری افراد ترسیم شده است.یافتههای تحقیق: مهمترین یافتههای این پژوهش عبارتند از:1- مؤلفه توافقپذیری با سبک یادگیری تجربه عینی رابطه معکوس دارد. 2- مؤلفه رواننژندی با سبک یادگیری مشاهده تأملی رابطه دارد و همچنین مؤلفههای برونگرایی - درونگرایی و مسئولیتپذیری با سبک یادگیری مشاهده تأملی رابطه معکوس دارند. 3- الگوی مطلوب تولید محتوا در تحقیق حاضر به شکل مدل پارادایمی نمایش داده شده است. در مدل پارادایمی ارتباط عواملی موجب به وجود آوردن پدیده محوری شده و برای آن پدیده راهبردهایی ارائه میشود که در نهایت اجرای آنها پیامدهای مطلوبی را در پی خواهد داشت.نتیجهگیری: با در نظر گرفتن ویژگیهای شخصیتی و یادگیری افراد میتوان محتوای متناسب رسانههای جمعی را تولید کرد و بدین وصف با ارتقای قدرت درک، تحلیل و کشف معانی پیام، سواد رسانهای جامعه را ارتقاء داد.
تفاصيل المقالة
بر اساس یافتههای به دست آمده ویژگیهای شخصیتی و رفتاری افراد بر میزان توجه آنها به شبکههای اجتماعی تأثیرگذار است. لذا چنانچه بتوان متناسب با این ویژگیها و تفاوتها محتوا تولید نمود، میتوان امیدوار بود تأثیر بیشتری بر آنها گذاشته و زمینه شکوفایی آنها را فراهم کرد أکثر
بر اساس یافتههای به دست آمده ویژگیهای شخصیتی و رفتاری افراد بر میزان توجه آنها به شبکههای اجتماعی تأثیرگذار است. لذا چنانچه بتوان متناسب با این ویژگیها و تفاوتها محتوا تولید نمود، میتوان امیدوار بود تأثیر بیشتری بر آنها گذاشته و زمینه شکوفایی آنها را فراهم کرد. در این تحقیق به روش میکس متد(کمی-کیفی)، ضمن بررسی میزان و چگونگی حضور کاربران در شبکههای اجتماعی از طریق پرسشنامه و در عین حال با مصاحبه از صاحبنظران و روانشناسان و تحلیل آنها به روش گرندد تئوری، الگوی تولید محتوای شبکههای اجتماعی بر اساس رفتارشناسی کاربران ترسیم شده است. مهمترین یافتههای این پژوهش عبارتند از:
شبکههای اجتماعی واتساپ، تلگرام و اینستاگرام با 34، 26 و 22 درصد بیشترین میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند. موضوعات اجتماعی، آموزشی و فرهنگی با 23، 19 و 15 درصد بیشترین موضوعات مورد علاقه مخاطبین هستند. قالب محتوایی ویدئو با 39 درصد بیشتر از سایر قالبهای محتوایی نظر مخاطبین را جلب میکند. الگوی تولید محتوا در تحقیق حاضر به شکل مدل پارادایمی نمایش داده شده است. در مدل پارادایمی ارتباط عواملی موجب به وجود آوردن پدیده محوری شده و برای آن پدیده راهبردهایی ارائه میشود که در نهایت اجرای آنها پیامدهای مطلوبی را در پی خواهد داشت.
بر این اساس میتوان نتیجه گرفت با در نظر گرفتن ویژگیهای رفتاری و شخصیتی افراد میتوان محتوای مناسب برای شبکههای اجتماعی تولید کرد و بدین وصف تأثیر بیشتری بر کاربران گذاشته و هدفمندی شبکههای اجتماعی را افزایش داد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی انگیزش تحصیلی شفقت محور ویژه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم از دیدگاه متخصصین بود که با استفاده از پارادایم تفسیرگرایی، با رویکرد ساخت گرایی اجتماعی با استدلال استقرایی و با طرح پژوهش کیفی برای دستیابی به اهداف خود تلاش کرد. جامعه آم أکثر
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی انگیزش تحصیلی شفقت محور ویژه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم از دیدگاه متخصصین بود که با استفاده از پارادایم تفسیرگرایی، با رویکرد ساخت گرایی اجتماعی با استدلال استقرایی و با طرح پژوهش کیفی برای دستیابی به اهداف خود تلاش کرد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل متخصصان مشاوره و روان درمانی مدارس متوسطه دوم شهر نطنز بود که با استفاده از روش نمونه گیری از نوع هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند. اندازه نمونه آماری بر اساس اشباع نظری داده ها بود (15 نفر). جامعه آماری در بخش کمی و اعتبارسنجی بسته آموزشی و الگوی پژوهش شامل کلیه متخصصان مشاوره و روان درمانی مدارس متوسطه دوم شهر نطنز بود (100 نفر). ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها در دو بخش کیفی و کمی و با استفاده از روش های مربوطه تحلیل شد. در بخش کیفی و پاسخ به سؤال های اول، دوم و سوم پژوهش از تحلیل کیفی استفاده شد و با استفاده از تحلیل ساختاری به این سؤالات پاسخ داده شد. برای پاسخ به سؤال چهارم و اعتبارسنجی از شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) و شاخص روایی محتوایی (CVI) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی انگیزش تحصیلی شفقت محور دارای 10 مضمون اصلی شامل عدم مادی گرایی، تکنیک های آرام سازی، آموزش حق شناسی، رفع موانع شفقت ورزی، مفهومسازی شفقت ورزی به دیگران، بهبود تسهیل گرهای شفقت ورزی، رفع مسائل زمینه ای شفقت ورزی، تصویرسازی فعالیتهای مبتنی بر شفقت به دیگران برای دانشآموزان، خیال پردازی و در نهایت آموزش شفقت به دیگران؛ و 28 مضمون فرعی است و از اعتبار و روایی لازم برخوردار است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications