مدیریت توسعه و تحول
,
العدد2,السنة
15
,
تابستان
1402
پژوهش حاضر به تحلیل دینامیکی ریسکهایی بحرانی پایداری زنجیره تامین خدمات سیستم بانکی با استفاده از تحلیل شبکههای اجتماعی (SNA) و پویایی شناسی سیستم (SD) به منظور سیاستگذاری پایداری زنجیره تامین خدمات بانکی مبتنی بر کاهش ریسک پرداخته است. با توجه به نتایج تحلیل شبکه اج أکثر
پژوهش حاضر به تحلیل دینامیکی ریسکهایی بحرانی پایداری زنجیره تامین خدمات سیستم بانکی با استفاده از تحلیل شبکههای اجتماعی (SNA) و پویایی شناسی سیستم (SD) به منظور سیاستگذاری پایداری زنجیره تامین خدمات بانکی مبتنی بر کاهش ریسک پرداخته است. با توجه به نتایج تحلیل شبکه اجتماعی؛ ریسکهای فساد دریافت تسهیلات، نارضایتی مشتریان، نارضایتی سهامداران، هزینههای خدمات بانکی، هزینه تاسیس شعبه جدید بانک، تقاضای تسهیلات، مطالبات پرداختی به مشتریان و ضعف نظارتی بانک به عنوان ریسکهای بحرانی و ریسکهای زبالههای کاغذی، ترافیک شهری، امنیت سایبری، ضعف نظارتی و کمبود نیروی انسانی به عنوان علّیترین ریسکهای پایداری زنجیره تامین بانک شناسایی شدند. در ادامه مدل پویایی سیستم بر مبنای تعاملات ریسکهای بحرانی و آثار آن بر پایداری زنجیره تامین خدمات بانکی با استفاده از دادههای بانک قرضالحسنه مهر ایران و مشارکت برنامهریزان بانک طراحی و پس از اعتبارسنجی مدل، شبیهسازی در افق (1398-1413) انجام شد. با توجه به تحلیل حساسیت مدل، سیاستهای پایداری زنجیره تامین خدمات بانک شامل پایداری مالی، اجتماعی و محیطی شناسایی و نتایج مقایسه و تجزیه و تحلیل شد و در نهایت سیاستهای ترکیبی منتخب شامل: 1-مدیریت کاهش 5 درصدی هزینههای بانک از طریق چابکسازی فرآیندها و نظارت بر مصارف؛ 2-افزایش 4 برابری کارآمدی فرآیند اعتبارسنجی؛ 3-افزایش درآمدهای کارمزدی خدمات بانکی با افزایش تخصیص 3 برابری به توسعه زیرساختهای بانکداری الکترونیک؛ 4- تحقق برنامههای آموزشی توانمندسازی کارکنان؛ 5-متناسبسازی تعداد کارکنان بر مبنای سرانه متوسط کارکنان شعبه؛ 6-افزایش خدمات الکترونیکی به منظور افزایش دسترسی به بانک؛ 7-مکانیابی مناسب شعب و خودپردازها؛ 8-آگاهی بخشی و ترویج خدمات الکترونیکی ارائه شد.
تفاصيل المقالة
امروزه شواهد بسیاری گویای این است که که در جهان، فعالیت های اقتصادی غیر رسمی در حال رشد است و از این جهت مطالعه اقتصاد سایه ای، به عنوان یکی از اجزای اصلی در جهت دهی سیاست های اقتصادی، همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است اما مبحثی که کمتر به آن پرداخته شده است، تاثیر أکثر
امروزه شواهد بسیاری گویای این است که که در جهان، فعالیت های اقتصادی غیر رسمی در حال رشد است و از این جهت مطالعه اقتصاد سایه ای، به عنوان یکی از اجزای اصلی در جهت دهی سیاست های اقتصادی، همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است اما مبحثی که کمتر به آن پرداخته شده است، تاثیر توسعه بازارهای مالی و اعتبارات داخلی بر اقتصاد سایه ای است. توسعه بازارهای با ارائه اعتبارات به بنگاه های اقتصادی، در شکل گیری یک فعالیت اقتصادی و ادامه آن نقش بسزایی دارند. این پژوهش درصدد بررسی تاثیر شوک های توسعه مالی و اعتبارات داخلی بر اقتصاد سایه ای می باشد که با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری برای داده های کشور در سال های1372 تا 1395 انجام شده است. تحلیل نتایج گویای این است که توسعه مالی، نسبت اعتبارات داخلی بخش خصوصی به GDP و نسبت اعتبارات داخلی بخش مالی به GDP در سال های مورد تحقیق، تاثیر منفی و معناداری بر اقتصاد سایه ای کشور دارد.
تفاصيل المقالة
رابطه بین علیت مصرف انرژی و رشد اقتصادی یکی از موضوعات مهم اقتصاد انرژی است که بسیار مورد مطالعهقرار گرفته است. با این حال مطالعات قبلی در ایران رفتار غیر خطی این دو متغیر که می تواند به عنوان نتیجه ای ازشکست های ساختاری باشد را نادیده گرفته اند. در این مقاله مدل رگرسیو أکثر
رابطه بین علیت مصرف انرژی و رشد اقتصادی یکی از موضوعات مهم اقتصاد انرژی است که بسیار مورد مطالعهقرار گرفته است. با این حال مطالعات قبلی در ایران رفتار غیر خطی این دو متغیر که می تواند به عنوان نتیجه ای ازشکست های ساختاری باشد را نادیده گرفته اند. در این مقاله مدل رگرسیونی خودبردار پارامترهای زمان با نوساناتاحتمال ) TVP-VAR ( مورد استفاده قرار می گیرد تا پویایی میان دوره ای را بین تولید ناخالص داخلی واقعی ایران)نفت، غیر نفت(، مصرف برق و میزان انتشار گاز های گلخانه ای در سال های 0794 4102 بررسی کند. تحلیل -پاسخ های پیاپی متغیر زمانی تولید ناخالص داخلی، مصرف برق و انتشار گاز های گلخانه ای به شوک های ساختارینشان می دهد که این پاسخ ها به میزان شدت نوسانات ساختاری تولید ناخالص داخلی، مصرف برق و شوک انتشارگازهای گلخانه ای بستگی دارد و می توان به وجود یک رابطه غیر خطی یک طرفه، از مصرف انرژی به رشداقتصادی دست یافت.این یافته به این معنی است که صاحبان تصمیم باید در سیاست های انرژی، نوسانات بالا وپایین تولید ناخالص داخلی واقعی، شوک های الکتریکی، انتشار گازهای گلخانه ای و روابط الگوهای متغیر زمانیتولید ناخالص داخلی واقعی، مصرف برق و انتشار گازهای گلخانه ای را در نظر بگیرند
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications