فهرس المقالات کبری وخشوری


  • المقاله

    1 - مقایسة زبان زنانه و مردانه در داستان‌های ابراهیم گلستان و منیرو روانی‌پور از منظر زبان‌شناسیِ جنسیّت و جامعه‌شناسی
    پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی , العدد 5 , السنة 11 , زمستان 1399
    در جامعه شناسی زبان، بر متغیّر جنسیّت در کنار مؤلفه‌های دیگر به‌عنوان یک عامل مؤثّر بر زبان تأکید شده است. در این پژوهش با تکیه بر روش کتابخانه ای، مؤلفه‌های زبانِ زنانه و مردانه، در دو داستان مدّ و مه از ابراهیم گلستان و کنیزو از منیرو روانی پور در تطابق با نظریات زبان أکثر
    در جامعه شناسی زبان، بر متغیّر جنسیّت در کنار مؤلفه‌های دیگر به‌عنوان یک عامل مؤثّر بر زبان تأکید شده است. در این پژوهش با تکیه بر روش کتابخانه ای، مؤلفه‌های زبانِ زنانه و مردانه، در دو داستان مدّ و مه از ابراهیم گلستان و کنیزو از منیرو روانی پور در تطابق با نظریات زبان شناسان جنسیّت مانند لیکاف و سایر زبان شناسان، در بستر فرهنگی و اجتماعی جامعة داستانی مورد بررسی قرار گرفته اند. علیرغم سازگاری نتیجة تحقیق در بیشتر متغیّرها با نظریات لیکاف و زبان شناسان، جامعه و تفاوت های فرهنگی، در متغیّر های صفات عاطفی، جملات تعدیلی و تصدیقی کتاب مدّ و مه و متغیر دشواژه در کتاب کنیزو بر جنسیّت زبان و ادبیات آن مؤثر بوده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی زبان زنانه و مردانه در داستا‌ن‌های ابراهیم گلستان و منیرو روانی‌پور از منظر جنسیت و رویکرد تعلیمی‌اخلاقی (مطالعۀ موردی: جوی و دیوار و تشنه و کولی کنار آتش)
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , العدد 5 , السنة 11 , زمستان 1398
    در جامعه‌شناسی زبان، متغیر جنسیت در کنار مؤلفه‌های دیگر، به‌عنوان یک عامل مؤثر بر زبان تعریف شده است؛ اما فمینیست‌ها اول بار آن را به‌عنوان یک مؤلفۀ اساسی تمایز، بین زنان و مردان قلمداد کردند و زبان‌شناسانی چون لیکاف، الگو و تئوری برای آن نوشتند که بر مبنای آن زبانِ زنا أکثر
    در جامعه‌شناسی زبان، متغیر جنسیت در کنار مؤلفه‌های دیگر، به‌عنوان یک عامل مؤثر بر زبان تعریف شده است؛ اما فمینیست‌ها اول بار آن را به‌عنوان یک مؤلفۀ اساسی تمایز، بین زنان و مردان قلمداد کردند و زبان‌شناسانی چون لیکاف، الگو و تئوری برای آن نوشتند که بر مبنای آن زبانِ زنانه و مردانه از هم جدا شد و ادبیات تعلیمی که نمایشگر زندگی و مبیّن ارزش‌ها و معیارهای یک جامعۀ زبانی است به‌طور گسترده‌ای در میان انواع ادبی دیگر، گستره‌ای شگرف در زبان زنانه و مردانه به خود گرفت. آرای زبان‌شناسان به‌سرعت در متون ادبی بررسی شد و دستاوردهای جالبی از تفاوت زبان زنانه و مردانه ارائه گردید. این پژوهش، تحقیقی و تحلیلی و با تکیه بر مؤلفه‌های زبانِ زنانه و مردانه، در دو مجموعه داستان جوی و دیوار و تشنه از ابراهیم گلستان و کولی کنار آتش از منیرو روانی‌پور در تطابق با آرای زبان‌شناسان حوزۀ جنسیت به‌خصوص لیکاف می‌باشد که با رویکرد تعلیمی‌اخلاقی بررسی شده است. فرضیۀ تحقیق ما این است که در آثار دو نویسندۀ مذکور، زبان زنانه و مردانه با رویکرد تعلیمی‌اخلاقی مطابق آرای زبان‌شناسان به‌خصوص لیکاف و در مواردی نیز، با نظر آن‌ها در تناقض است. این تفاوت‌ها در اثر گلستان بیشتر از روانی‌پور است و در کاربرد دشواژه، صفات عاطفی و جملات تعدیلی نمود بیشتری دارد. بنابراین باید گفت گاهی مواضع تعلیمی‌اخلاقی بر جنسیت زبان غلبه دارد و نظریات زبان‌شناسان اجتماعی را باید در بستر فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی جامعۀ داستانی، مورد بررسی قرار داد. تفاصيل المقالة