اسطوره بهصورتهای گوناگون تعریف شده است. پس از بررسی، این نتیجه حاصل میشود که ظاهراً اسطوره قابل تعریف جامع و مانع نیست. در اغلب این تعاریف و دستهبندیها شاخصهایی چون روایت، نمادین، جهانبینی، مقدس، فراتاریخی، قدسی، مینوی، تخیل، نظام، ایزدان، فرشتگان و... به چشم می أکثر
اسطوره بهصورتهای گوناگون تعریف شده است. پس از بررسی، این نتیجه حاصل میشود که ظاهراً اسطوره قابل تعریف جامع و مانع نیست. در اغلب این تعاریف و دستهبندیها شاخصهایی چون روایت، نمادین، جهانبینی، مقدس، فراتاریخی، قدسی، مینوی، تخیل، نظام، ایزدان، فرشتگان و... به چشم میآید. در این پژوهش کوشش شده است تعریف دیگری از اسطوره، حماسه و تراژدی ارائه شود. در این بازتعریف، اسطوره مفاهیم ناشناخته یا چند گونۀ شناختۀ ذهن بشرند؛ مفاهیم ناشناختهای که ذهن او را در بر میگیرد، همیشه و همهجا همراهیاش میکند و کوشش بیپایان انسان، شناختن و شناساندن آنهاست. از آنجا که این مفاهیم، انسانی، جهانی و همیشگیاند و در این ویژگی با اسطوره یکسان مینمایند، میتوان مفاهیم ناشناختۀ ذهن بشر را اسطوره نامید. این همگونسازی، گره از تعاریف فراوان و گهگاه ناهمخوان و رودررو (از اسطوره) میگشاید. حماسه چالش انسان برای شناختن و شناساندن آن مفاهیم و تراژدی، نتیجۀ (میزان پیروزی/ شکست بشر در) شناختن و شناساندن آن مفاهیم است. مفاهیم، خود نمایشیشان را در پدیدهها نمایان میکنند که در اینجا با عنوان نماد از آنها یاد میشود. پذیرندگی، گنجایی، ژرفایی و گستردگی مفاهیم، نمادهای بهکاررفته، کارافزارهای لازم و متغیرهای فراوان در فرایند چرخۀ اسطوره، حماسه، تراژدی کارایی دارند. ادبیات تعلیمی در فرهنگ ایرانی، جایگاه ویژهای برای یاددهی و کاربردی کردن این مفاهیم دارد؛ مفاهیمی که گاه از تعالیم دین اسلام و گاه از فرهنگ کهن ایرانزمین برگرفته شده است. گلستان سعدی بهعنوان نمونۀ ارزندهای از ادبیات تعلیمی، گسترۀ مناسبی برای تحلیل مفهومشناختی است. ابَرمفهوم مورد توجه سعدی، انسان است که با مادرمفهوم آرامش چالش دارد اما اسطورۀ بنیادین آز پیش روی اوست که در سراسر کتاب، حضوری شگرف دارد و مانع دستیابی (و پیروزی) میشود و او را از شناخت خود و دیگر مفاهیم (آرامش، ترس، مرگ و...) بازمیدارد.
تفاصيل المقالة
رمان کوری مشهورترین اثر خوزه ساراماگو، نویسنده نامدار پرتغالی است. این اثر که در حوزة رئالیسم جادویی نگاشته شده، داستان مردمان شهری است که بیشتر آنها در فاصله زمانی کوتاه کور می شوند، بدون اینکه از پیش علت خاصی برای کوری آنها شناخته شده باشد. این نوع کوری مثل فرو رفت أکثر
رمان کوری مشهورترین اثر خوزه ساراماگو، نویسنده نامدار پرتغالی است. این اثر که در حوزة رئالیسم جادویی نگاشته شده، داستان مردمان شهری است که بیشتر آنها در فاصله زمانی کوتاه کور می شوند، بدون اینکه از پیش علت خاصی برای کوری آنها شناخته شده باشد. این نوع کوری مثل فرو رفتن انسان است در یک حوض شیر؛ کوری سفید. نویسنده می خواهد با تمثیل کوری سفید، کوری باطنی آدمیان را گوشزد نماید، دوری بشر از بصیرت باطنی و شعور وجدانی.
به نظر می رسد منظور ساراماگو از کوری سفید، نور سفید تکنولوژی و دانش تجربی است که انسان را از تعقل و تعمق دربارة حقیقت زندگی، معنای انسانیت و ارزشهای اخلاقی دور کرده است. به نظر نویسنده، بانویی بصیر و آگاه در این داستان با چشمهای بینای خود در میان کورها زندگی و آنها را راهنمایی می کند. این نشان گرایش نویسنده به نقش زن و تأثیر متعالی و فرا غریزی فمینیسم است.
رمان کوری از سویی به داستان تمثیلی فیل در خانة هندوان شبیه است. مولانا در آن داستان می کوشد تا نشان دهد توجه انسان از طریق حواس و علوم تجربی به بخشی از حقیقت، موجب غفلت او از بخشهای دیگر حقیقت می شود و به دنبال آن، مغالطة جزء و کل صورت می پذیرد. ساراماگو با داستان کوری نشان می دهد که چگونه آدمیان میتوانند به آسانی بصیرت باطنی خود را از دست دهند و چون حیوانات کور در ذلّت و پلیدی فرو روند و اگر راهنمایی بصیر و دانا نداشته باشند و از شخصیتهایی فداکار برخوردار نشوند، در حیرت و نیهیلیسم (پوچگرایی) مدرن فرو می روند و از زندگی با کیفیت باز می مانند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications