فهرس المقالات ناصر امینی


  • المقاله

    1 - مقایسۀ اثربخشی طرحوارۀ درمانی ذهنیت‌مدار و آموزش کنترل تکانه بر خودکنترلی و خودکارآمدی رفتاری- هیجانی پسران دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر
    دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 92 , السنة 24 , تابستان 1402
    این پژوهش با هدف مقایسۀ اثربخشی طرحوارۀ درمانی ذهنیت‌مدار و آموزش کنترل تکانه بر خودکنترلی و خودکارآمدی رفتاری- هیجانی کودکان اختلال بی نظمی خلق اخلالگر انجام شد. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری (2 ماهه) با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوه أکثر
    این پژوهش با هدف مقایسۀ اثربخشی طرحوارۀ درمانی ذهنیت‌مدار و آموزش کنترل تکانه بر خودکنترلی و خودکارآمدی رفتاری- هیجانی کودکان اختلال بی نظمی خلق اخلالگر انجام شد. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری (2 ماهه) با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش کلیۀ دانش آموزان پسر 10 تا 17 ساله شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 بود. نمونۀ پژوهش 60 نفر از دانش‌آموزان پسر دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر بودند که از میان دانش آموزان پسری که نمره‌ای زیادی در پرسشنامۀ غربالگری لاپورته و همکاران (2019) بود به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه‌های آزمایشی و گروه کنترل (20 نفر در هر گروه) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش، مصاحبۀ بالینی ساختاریافته، پرسشنامۀ خودکارآمدی هیجانی نوجوانان (Dacre Pool & Qualter, 2012)، خودکارآمدی رفتاری (Choi, Fuqua & Griffin, 2001) و مقیاس خود کنترلی (Tangney, Baumeister & Boone, 2004) بود. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از تحلیل کواریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو درمان طرحوارۀ درمانی ذهنیت‌مدار و آموزش کنترل تکانه بر افزایش خودکنترلی و خودکارآمدی رفتاری- هیجانی کودکان اختلال بی نظمی خلق اخلالگر تأثیر معناداری دارند (001/0≥P). نتایج آزمون‌های تعقیبی بنفرونی نشان داد که بین آموزش کنترل تکانه و طرحوارۀ درمانی ذهنیت‌مدار در نمرات خودکارآمدی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0≥P)؛ ولی در خودکارآمدی رفتاری و خودکنترلی بین گروه های آزمایشی تفاوتی در مرحلۀ پس‌آزمون و پیگیری وجود نداشت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - نقش تشخیصی سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در پیشبینی تحمل پریشانیِ افراد وابسته به مواد مخدر
    تعالی مشاوره و روان درمانی , العدد 2 , السنة 10 , تابستان 1400
    هدف: سطح پایین تحمل پریشانی می‌تواند زمینه ساز وابستگی به مواد مخدر شود و عوامل بسیاری از جمله ویژگی های رفتاری، شخصیتی و اجتماعی با آن در رابطه است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش تشخیصی سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در پیش‌بینی أکثر
    هدف: سطح پایین تحمل پریشانی می‌تواند زمینه ساز وابستگی به مواد مخدر شود و عوامل بسیاری از جمله ویژگی های رفتاری، شخصیتی و اجتماعی با آن در رابطه است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش تشخیصی سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در پیش‌بینی تحمل پریشانی افراد وابسته به مواد مخدر بود.روش: طرح پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش 1452مرد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بودند؛ که از این میان 400 نفر، به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس بر اساس دیدگاه کلاین(2015) انتخاب‌ شدند. با توجه به اهداف پژوهش، 136 نفر (71 نفر دارای تحمل پریشانی بالا و 65 نفر دارای تحمل پریشانی پایین) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر(2005)، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری کارور و وایت(1994)، سیاهه ویژگی های شخصیتی هگزاکو اشتون و لی(2009) و مقیاس انزوای اجتماعی راسل(1996) بود. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص (ممیزی) تحلیل شد.یافته ها: نتایج تحلیل ممیزی نشان داد که با کمک متغیرهای پیشبین میتوان تحمل پریشانی را پیش‌بینی کرد و تحلیل ممیزی میتواند با 1/89 درصد پیش بینی صحیح افراد وابسته به مواد مخدر را به دو گروه دارای تحمل پریشانی بالا و پایین طبقه بندی نماید.نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر عواملی همچون سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگیهای شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی بر تحمل پریشانی تاثیرگذار است و میتوان در تدوین برنامه های پیشگیری از وابستگی به مواد مخدر و مداخلات برای ترک وابستگی، در سازمان های ذیربط مانند مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی، مراکز ترک اعتیاد و غیره از نتایج این پژوهش استفاده کرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی نوین گروهی و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روانشناختی در بین کارمندان شهر بوشهر
    فصلنامه علمی روش ها و مدل های روانشناختی , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1401
    چکیده
    هدف: امروزه نیروی انسانی حیاتی‌ترین عنصر راهبردی و اساسی‌ترین راه برای افزایش اثربخشی کارایی سازمان محسوب می‌شود. بنابراین افزایش سرمایه‌های روانشناختی یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برای هر سازمان است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی نوین گروهی و درمان م أکثر
    چکیده
    هدف: امروزه نیروی انسانی حیاتی‌ترین عنصر راهبردی و اساسی‌ترین راه برای افزایش اثربخشی کارایی سازمان محسوب می‌شود. بنابراین افزایش سرمایه‌های روانشناختی یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برای هر سازمان است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی نوین گروهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روانشناختی در بین کارمندان شهر بوشهر بود.
    روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه کارمندان شهر بوشهر در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر از کارامندان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه‌های آزمایشی (پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی) و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده‌ها از پرسش‌نامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007) استفاده شد. داده‌های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که واقعیت درمانی نوین گروهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش سرمایه‌های روانشناختی گروه‌های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل شده‌اند (001/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی، تاب‌آوری و سرمایه روانشناختی به طور معناداری بیشتر از آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی بوده است (05/0>P).
    نتیجه‌گیری: نتیجه‌گیری می‌شود که هر دو روش واقعیت درمانی نوین گروهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بهبود سرمایه‌های روانشناختی کارمندان مؤثرند و می‌توان از این مداخلات برای افزایش بهره‌وری سازمانی سود برد. تفاصيل المقالة