جغرافیا و مطالعات محیطی
,
العدد2,السنة
2
,
تابستان
1392
عدالت فضایی از مباحثی است که در سالهای اخیر در میان جغرافیدانان و برنامهریزان اهمیت ویژهای یافته است. از آنجا که تسهیلات شهری ساختاردهندهی شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر میباشد، بی عدالتی در نحوهی توزیع آن تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهر گذاشت أکثر
عدالت فضایی از مباحثی است که در سالهای اخیر در میان جغرافیدانان و برنامهریزان اهمیت ویژهای یافته است. از آنجا که تسهیلات شهری ساختاردهندهی شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر میباشد، بی عدالتی در نحوهی توزیع آن تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهر گذاشته است. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی کم توجهی یا بی توجهی به آثار عدالت فضایی در کشورهاست. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل توسعه تسهیلات شهری از دیدگاه عدالت فضایی در شهر یاسوج است. بر این اساس روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و نوع تحقیق، بنیادی و توسعهای است که در آن از مدلهای آماری از قبیل ضریب همبستگی و رگرسیونها استفاده شده است. همچنین با استفاده از 12 شاخص خدماتی نحوهی توزیع خدمات در 23 محلّهی شهر بررسی شده است. یافتههای
تحقیق نشان میدهد که از نظر توزیع خدمات در شهر یاسوج، 3 محلّه دارای توزیع خدمات کاملاً متعادل، 5
محلّه تقریباً متعادل، 8 محلّه نیمه متعادل و 7 محلّه نیز نامتعادل بودهاند. بر همین اساس ساکنان محله های 13، 18 و 19 ( واقع در جنوب و غرب شهر) بیشترین نیازمندی را دارند. بیش از 80 درصد جمعیت آنها، نیازمندی بالا به خدمات دارند و محله های 2، 4، 6 و 8، 9، 10، 22 ( واقع در شرق و مرکز شهر) کمترین نیازمندی به خدمات را دارا هستند. برقراری ارتباط آماری بین تراکم توزیع خدمات و تراکم خالص جمعیت با z-score نشان میدهد که تراکم جمعیت با توزیع خدمات دارای رابطه معناداری نسبی است. به گونهای که محلّههایی با تراکم جمعیتی خیلی بالا، دارای توزیع خدمات کاملاً نامتعادل هستند. از طرف دیگر این نتیجه بهدست آمده است که دسترسی نسبتاً مناسبی به تسهیلات شهری وجود دارد. با این وجود، نابرابری میزان دسترسی به تسهیلات در شهر مشهود است.
تفاصيل المقالة
در چند دهه گذشته شهرها با سرعت هر چه بیش تر گسترش یافته اند و خود را به عنوان یک واقعیت غیر قابل انکار مطرح نموده اند. در این میان کلان شهرهای ملی و منطقه ای با تمرکز شدید امکانات و زیرساخت ها در خود، به قطب های اصلی جاذب جمعیت تبدیل شده اند. بی توجهی به نظام شهری و نحو أکثر
در چند دهه گذشته شهرها با سرعت هر چه بیش تر گسترش یافته اند و خود را به عنوان یک واقعیت غیر قابل انکار مطرح نموده اند. در این میان کلان شهرهای ملی و منطقه ای با تمرکز شدید امکانات و زیرساخت ها در خود، به قطب های اصلی جاذب جمعیت تبدیل شده اند. بی توجهی به نظام شهری و نحوه پراکندگی مراکز شهری همزمان با رشد افسار گسیخته شهرنشینی باعث عدم تعادل و از هم گسیختگی در نظام شهری کشور شده است. روند رو به رشد شهرنشینی، مهاجرت های روستا – شهری و تحولات اقتصادی – اجتماعی باعث به وجود آمدن الگوی نامتوازن شبکه شهری شده است. این امر باعث به وجود آمدن پدیده نخست شهری و عدم تعادل در نظام فضایی شهرها شده است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل وضعیت سیستم شهری استان خوزستان با استفاده از شاخص های نخست شهری، مدل حد اختلاف طبقه ای، منحنی لورنز و ضریب آنتروپی است. روش به کار گرفته شده در این تحقیق از نوع کمی – تحلیلی می باشد. نتایج تحقیق نشان دهنده عدم تعادل در شیب خط رگرسیون در نظام سلسله مراتب شهری استان خوزستان می باشد. این عدم تعادل در سال های 65 و 85 از بقیه دوره ها بیش تر و در سال 75 کمتر می باشد. وضعیت نخست شهری در استان خوزستان از سال 35 تا 55 در حال کاهش می باشد و تا این سال حاکمیت نخست شهری در استان وجود ندارد. اما در سال 65، نخست شهری در استان به علت مسائل ناشی از جنگ به شدت افزایش می یابد. نخست شهری در سال 75 اندکی کاهش یافته ولی در سال 85 دوباره افزایش می یابد. محاسبات ضریب آنتروپی، بیانگر افزایش میزان تمرکز در استان خوزستان در طی سالهای 35 تا 85 است. بطوری که ضریب آنتروپی از 0.747 در سال 35 به 0.692 در سال 85 می رسد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications