فهرس المقالات مریم حافظیان


  • المقاله

    1 - مدل معادلات ساختاری در ارتباط با فرهنگ سازمانی، انعطاف‌پذیری ساعات کاری و وفاداری کارکنان با نقش میانجی تعهد سازمانی
    مدیریت فرهنگی , العدد 42 , السنة 12 , زمستان 1397
    مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش بررسی مدل معادلات ساختاری در ارتباط با فرهنگ سازمانی، انعطاف پذیری ساعات کاری و وفاداری کارکنان با نقش میانجی تعهد سازمانی در سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خراسان شمالی بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این أکثر
    مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش بررسی مدل معادلات ساختاری در ارتباط با فرهنگ سازمانی، انعطاف پذیری ساعات کاری و وفاداری کارکنان با نقش میانجی تعهد سازمانی در سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خراسان شمالی بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان به تعداد 260 نفر بود که تعداد 155 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون (۲۰۰۰)، پرسشنامه انعطاف پذیری ساعات کاری کارکنان سیدنقوی و همکاران (1391) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1990) و پرسشنامه سنجش وفاداری کارکنان (حسینی، 1386) بود. بعد از تأیید روایی، پایایی پرسشنامه‌ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 931/0، 937/0، 907/0 و 841/0 محاسبه شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری از روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 19 و روش مدل ساختاری با نرم افزار LISREL نسخه 8 استفاده گردید. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که مقدار ضریب مسیر بین فرهنگ سازمانی و وفاداری کارکنان 73/0، مقدار ضریب مسیر انعطاف پذیری ساعات کاری و تعهد سازمانی 66/0 و مقدار ضریب مسیر بین تعهد سازمانی و وفاداری کارکنان 56/0 بدست آمد، لذا بین فرهنگ سازمانی، انعطاف پذیری ساعات کاری بر وفاداری کارکنان با نقش میانجی تعهد سازمانی رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: یافته‌ها نشان داد با تقویت فرهنگ سازمانی و انعطاف پذیری ساعات کاری در بین کارکنان سازمان تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خراسان شمالی، وفاداری کارکنان به سازمان بیشتر شده که در این میان تعهد سازمانی نقش بسیار موثری داشت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مدل علّی در تأثیر فرهنگ ایثار و شهادت بر احساس امنیت اجتماعی با واسطه گری هوش معنوی
    مدیریت فرهنگی , ستأتي المقالات قريبًا
    مقدمه و هدف پژوهش: در این پژوهش تأثیر فرهنگ ایثار و شهادت در ارتباط با احساس امنیت اجتماعی با نقش واسطه ای هوش معنوی در قالب یک مدل علّی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش: جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان سازمان بنیاد شهید استان خراسان شمالی به تعداد160 نفر بودند که ب أکثر
    مقدمه و هدف پژوهش: در این پژوهش تأثیر فرهنگ ایثار و شهادت در ارتباط با احساس امنیت اجتماعی با نقش واسطه ای هوش معنوی در قالب یک مدل علّی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش: جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان سازمان بنیاد شهید استان خراسان شمالی به تعداد160 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 113 طبق جدول کرجسی مورگان (1972) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده‌ها از پرسشنامه استاندارد امنیت اجتماعی(ملکی ،1390)، هوش معنوی (پورالقناب،1392) و پرسشنامه 35 سوالی محقق ساخته فرهنگ ایثار و شهادت استفاده شد که بعد از تایید روایی، پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 83/0، 90/0 و 92/0 بدست آمد که نشان دهنده اعتبار و پایایی بالای پرسشنامه بود. جهت تجزیه وتحلیل آماری از روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 19 و روش مدل ساختاری با نرم افزار LISREL نسخه 8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد، فرهنگ ایثار و شهادت با مقدار 54/0 براحساس امنیت اجتماعی و فرهنگ ایثار و شهادت با مقدار 48/0 بر هوش معنوی و هوش معنوی با مقدار 36/0 بر احساس امنیت اجتماعی تأثیر گذار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با تقویت فرهنگ ایثار و شهادت احساس امنیت اجتماعی نیز افزایش یافته که دراین میان هوش معنوی نقش واسطه ای مثبت را ایفا می کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی اثربخشی مزاج های چهارگانه بر سلامت روان دانشجویان
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1396
    با توجه به این که منشا برخی از اختلالات روانی بر اثر تغذیه ناسالم و عدم تعادل اخلاط چهارگانه می باشد، و با تغذیه سالم و شناختن مزاج بر اساس اخلاط چهارگانه که کدام یک از این اخلاط بر بدن غالب هستند و ایجاد اعتدال بین این اخلاط بیماری های روحی و روانی را کاهش می‎دهد، أکثر
    با توجه به این که منشا برخی از اختلالات روانی بر اثر تغذیه ناسالم و عدم تعادل اخلاط چهارگانه می باشد، و با تغذیه سالم و شناختن مزاج بر اساس اخلاط چهارگانه که کدام یک از این اخلاط بر بدن غالب هستند و ایجاد اعتدال بین این اخلاط بیماری های روحی و روانی را کاهش می‎دهد، لذا این پژوهش به بررسی اثر بخشی مزاج های چهارگانه (دم – صفرا – سودا – بلغم) بر روی سلامت روان دانشجویان پرداخت. پژوهش حاضر از لحاظ روش، همبستگی است. جامعه آماری ، دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد ساری به تعداد 5000 نفر می باشد. نمونه آماری 357 نفر که به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و همیار و پرسشنامه مزاج شناسی دکتر محسن ناصری (1394) بود. پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ شامل 28 گروه سوال بود و پرسشنامه مزاج شناسی دکتر محسن ناصری به منظور تسهیل در شناخت افراد و نقش مهم تشخیص مزاج در انتخاب شیوه زندگی و روش تغذیه، جداولی آماده شده بود .در این پرسشنامه چهار جدول طراحی شد. هر یک از این جداول به منظور سنجش هر یک از کیفیات گرمی، سردی، تری و خشکی سوالاتی مطرح شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل: میانگین و انحراف معیار و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که مزاج های چهارگانه بر علائم اضطرابی و اختلال خواب و علائم افسردگی و علائم جسمانی تأثیر معناداری دارد و بر علائم کارکرد اجتماعی تأثیر معناداری ندارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - تأثیر آموزش مهارت خودآگاهی برخودناتوان‌سازی تحصیلی و سبک‌های هویت دانش‌آموزان دختر دوره دوم متوسطه
    مهارت های روانشناسی تربیتی , العدد 5 , السنة 8 , زمستان 1396
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت خودآگاهی بر خودناتوان‌سازی تحصیلی و سبک‌های هویت دانش‌آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان ساری در سال تحصیلی 95-94 انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ، با دو گروه آزمایش و گواه می باشد. جامعه آماری أکثر
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت خودآگاهی بر خودناتوان‌سازی تحصیلی و سبک‌های هویت دانش‌آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان ساری در سال تحصیلی 95-94 انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ، با دو گروه آزمایش و گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش‌آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان ساری در سال تحصیلی 95-94 تشکیل می‌دهند. نمونه آماری این پژوهش به طور تصادفی با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند و در آزمون‌های خودناتوان‌سازی و سبک‌های هویتی مورد پیش آزمون قرار گرفتند. سپس مداخله آموزشی مهارت خودآگاهی برروی دانش‌آموزان گروه آزمایشی انجام شد و پس از آن دانش‌آموزان هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. برای جمع آوری داده‌ها از پرسشنامه خودناتوان‌سازی جونز و رودوالت (1982) و پرسشنامه سبک هویتی برزونسکی(1992) (ISI) استفاده شد. بعد از تأیید روایی توسط متخصین در این زمینه، پایایی هر یک از پرسشنامه‌ها به ترتیب 85/0 و 81/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم‌افزار SPSS20 انجام شد. یافته‌ها در تحلیل کواریانس به تایید فرضیه اول و عدم تائید فرضیه دوم انجامید. نتایج نشان داد که آموزش مهارت‌های خودآگاهی بر خودناتوان‌سازی تحصیلی تأثیر معناداری دارد، اما بر سبک‌های هویتی تأثیر ندارد. تفاصيل المقالة