فهرس المقالات حسین مهرابی


  • المقاله

    1 - اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه‌ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی
    روان شناسی تحلیلی شناختی , العدد 1 , السنة 12 , بهار 1400
    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه‌ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی در شرکت آب و فاضلاب انجام گرفت. روش‌: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژ أکثر
    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه‌ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی در شرکت آب و فاضلاب انجام گرفت. روش‌: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان دارای فرسودگی شغلی در شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان در سال 1398 است که در مجموع 500 نفر می باشند. در این پژوهش تعداد 30 کارمندان دارای فرسودگی شغلی با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 کارمند در گروه آزمایش و 15 کارمند در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2011) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه‌ای دریافت نمودند. پرسشنامه‌های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلش و جکسون، 1981)، پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و پرسشنامه تعارض کار-خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) بود. داده‌های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه‌ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان فراتشخیصی یکپارچه با بهره‌گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان‌ها، آموزش آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و بررسی رفتارهای ناشی از هیجان می‌تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش اجتناب تجربه‌ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی مورد استفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - نقش عوامل موثر در گرایش به خودکشی دانش آموزان دختر دوره متوسطه
    دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 5 , السنة 14 , زمستان 1392
      هدف این پژوهش، بررسی رابطه گرایش به خودکشی با متغیرهای جمعیت شناختی، رضایت از زندگی، سابقۀ رویدادهای ناراحت کننده و وابستگی به مواد ، عوامل خانوادگی، رابطه با جنس مخالف و مشارکت در فعالیت گروهی بود. لذا، در یک مطالعه همبستگی، از جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسط أکثر
      هدف این پژوهش، بررسی رابطه گرایش به خودکشی با متغیرهای جمعیت شناختی، رضایت از زندگی، سابقۀ رویدادهای ناراحت کننده و وابستگی به مواد ، عوامل خانوادگی، رابطه با جنس مخالف و مشارکت در فعالیت گروهی بود. لذا، در یک مطالعه همبستگی، از جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسطه شاهین شهر در سال تحصیلی 90-1389 تعداد 415 دانش آموز به شیوه تصادفی متناسب با حجم انتخاب و با مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) مقیاس «گرایش به خودکشی»، فرم ایرانی پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون ( MACI-IR ؛ مهرابی، 1389 ) و پرسشنامه های جمعیت شناختی و خانوادگی ارزیابی شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از رابطه معنادار اکثر متغیرهای مورد بررسی با گرایش به خودکشی بود 05) /0 p < ). ولی نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد متغیرهای رضایت از زندگی، شدت اتفاق ناراحت کننده، سابقه خانوادگی خودکشی، داشتن دوست پسر، تحصیلات مادر و بیماری روانی مادر در مجموع 2/42 درصد از گرایش به خودکشی نوجوانان دختر را پیش بینی می کند (05/0 p < ). نتایج حاصل از این پژ‍‍وهش بر نقش حوادث شدید، سابقه خودکشی در خانواده ، سطح تحصیلات مادر، بیماری روانپزشکی پدر و رابطه با دوست پسر در گرایش به خودکشی تاکید داشت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - پیش‌بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس باورهای دینی، هیجان‌خواهی، آلودگی محیط و رسانه‌ها در دانشجویان دختر
    دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 2 , السنة 17 , تابستان 1395
    این پژوهش با هدف پیش‌بینی گرایش به رفتارهای پرخطر با باورهای دینی، هیجان‌خواهی، استفاده از رسانه‌ها، آلودگی محیط و متغیرهای جمعیت‌شناختی در دانشجویان دختر اجرا شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری همۀ دانشجویان دختر دورۀ کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 94 أکثر
    این پژوهش با هدف پیش‌بینی گرایش به رفتارهای پرخطر با باورهای دینی، هیجان‌خواهی، استفاده از رسانه‌ها، آلودگی محیط و متغیرهای جمعیت‌شناختی در دانشجویان دختر اجرا شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری همۀ دانشجویان دختر دورۀ کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 94ـ1393 بودند. نمونۀ پژوهش 290 دانشجوی دختر بود که به شیوۀ تصادفی ساده از دانشکده‌های مختلف دانشگاه اصفهان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری جوانان ایرانی (زاده‌محمدی و احمدآبادی،1390)، پرسشنامۀ سنجش استفاده از رسانه‌های ارتباطی (الیاسی، 1393)، مقیاس هیجان‌طلبی زاکرمن، پرسشنامۀ باورهای دینی (کشاورز، مهرابی و سلطانی‌زاده، 1388)، پرسشنامۀ محقق‌ساختۀ سنجش آلودگی محیط و پرسشنامۀ ویژگی‌های جمعیت‌شناختی بود. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد باورهای دینی، هیجان‌خواهی، آلودگی محیط و سن آزمودنی‌ها رابطۀ معنادار با گرایش به رفتارهای پرخطر دارند (01/0P<). تحلیل رگرسیون سلسله‌مراتبی هم نشان داد از بین متغیرهای مرتبۀ اول، خرده‌مقیاس عمل به مناسک دینی، خرده‌مقیاس عدم بازداری از مقیاس هیجان‌خواهی، آلودگی محیط، میزان استفاده از فضاهای اجتماعی مجازی و از بین عوامل مرتبۀ دوم، سن پدر و مادر در مجموع 9/54 درصد از گرایش به رفتارهای پرخطر را تبیین می‌کند (01/0P<). تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - پیش‌بینی افسردگی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رضایت زناشویی در زنان
    دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 4 , السنة 18 , پاییز 1396
    هدف پژوهش پیش‌بینی افسردگی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رضایت زناشویی در زنان بود. جامعة آماری پژوهش کلیه زنان متأهل شهر اصفهان که از بین آنها 400 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. به‌منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه‌های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2 أکثر
    هدف پژوهش پیش‌بینی افسردگی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رضایت زناشویی در زنان بود. جامعة آماری پژوهش کلیه زنان متأهل شهر اصفهان که از بین آنها 400 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. به‌منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه‌های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001)، رضایت زناشویی انریچ (فاورز و السون، 1989)، علائم روان‌شناختی (لاویبوند و لاویبوند، 1995) و ویژگی‌های جمعیت شناختی استفاده گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر ارتباط زناشویی 7/17 درصد، فاجعه انگاری 6/11 درصد، سرزنش دیگری 4/4 درصد، تمرکز مجدد مثبت 5/3 درصد، تحصیلات 6/1 درصد، خود سرزنشگری 2/1 درصد، اقوام و دوستان 9/0 درصد و این هفت متغیر قادر به پیش‌بینی 9/40 درصد افسردگی می‌باشند. بنابر یافته‌های پژوهش می‌توان فاجعه انگاری، سرزنش دیگری، تمرکز مجدد مثبت و خود سرزنشگری را از میان راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ارتباط زناشویی و اقوام و دوستان را از میان ابعاد رضایت زناشویی به‌عنوان سازه‌های مرتبط با علائم افسردگی در زنان متأهل دانسته و آنها را به‌عنوان عواملی مهم در ارتباط با پیشگیری و درمان مورد بررسی قرار داد. تفاصيل المقالة