مطالعه حاضر جهت ارزیابی اثر روش های مدیریت علف های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد برنج هوازی و ندا در دو سیستم کشت بذری و نشایی در یک آزمایش مزرعهای در سال 1397 در مزرعه تحقیقاتی دشت ناز ساری انجام شد. این آزمایش به صورت تجزیه مرکب در مکان با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای أکثر
مطالعه حاضر جهت ارزیابی اثر روش های مدیریت علف های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد برنج هوازی و ندا در دو سیستم کشت بذری و نشایی در یک آزمایش مزرعهای در سال 1397 در مزرعه تحقیقاتی دشت ناز ساری انجام شد. این آزمایش به صورت تجزیه مرکب در مکان با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل نحوه ی کاشت ( بذری، نشایی)، ژنوتیپ شامل ژنوتیپ هوازی و رقم ندا و مدیریت علف های هرز (به عنوان مکان) شامل (1-وجین (عاری از علف هرز)، 2-شاهد (آلوده به علف هرز به صورت متناظر)، 3-بیسپایریباکسدیم، 4-پندی متالین، 5- تریافامون، 6-بیسپایریباکسدیم+پندی متالین و 7-تریافامون+پندی متالین) بودند. فاکتور مدیریت علف های هرز به عنوان مکان در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین میزان تاثیر مدیریت در پنجه بارور نسبت به شاهد مربوط به فاکتور وجین بود و طول پانیکول در ژنوتیپ هوازی بیشتر از ژنوتیپ ندا بود. بیشترین میزان دانه پر در کاشت صورت بذری در ژنوتیپ هوازی در تیمار وجین و سپس بیسپایریباکسدیم+ پندی متالین و تریافامون +پندی متالین به دست آمد. میزان دانه پوک در کشت نشایی در مقایسه با کشت بذری بیشتر بود. همچنین بیشترین میزان عملکرد در هر دو ژنوتیپ ندا و هوازی، در تیمار وجین و سپس بیسپایریباکسدیم+ پندی متالین و تریافامون +پندی متالین مشاهده شد. با توجه به هزینه کارگری و طولانی بودن زمان وجین، استفاده از ترکیب علفکشهای بررسی شده جهت بهبود صفات زراعی برنج پیشنهاد میشود.
تفاصيل المقالة
پژوهشی در دو سال زراعی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام شد. آزمایش در سال اول در پنج تاریخ کاشت و در سال دوم در دو تاریخ کاشت انجام شد. نمونهگیری از زمان تشکیل بذر در غلاف به صورت هفتگی بود و بذرها بلافاص أکثر
پژوهشی در دو سال زراعی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام شد. آزمایش در سال اول در پنج تاریخ کاشت و در سال دوم در دو تاریخ کاشت انجام شد. نمونهگیری از زمان تشکیل بذر در غلاف به صورت هفتگی بود و بذرها بلافاصله به آزمایشگاه منتقل شدند. در آزمایشگاه درصد رطوبت و جوانهزنی نمونههای بذر تعیین و پس از خشک کردن بذرها میزان هدایت الکتریکی آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت اثر معنیداری روی رطوبت بذر در زمان برداشت، درصد جوانهزنی، هدایت الکتریکی بذر، سرعت و مدت پرشدن دانه و قدرت گیاهچه داشت. بذرهای حاصل از کشتهای زود هنگام کمترین مقدار رطوبت و بیشترین درصد جوانهزنی را نسبت به بذرهای حاصل از کشت دیرهنگام داشتند. همچنین، تأثیر تاریخ کشت بر عملکرد بذر بادام زمینی در سال اول معنیدار بود، در حالی که در سال دوم تأخیر در کاشت تأثیر معنیداری بر عملکرد بذر نداشت. کاهش طول دوره پر شدن دانه در تاریخهای کاشت تأخیری سال اول و مواجه شدن این دوره با بارشهای انتهای فصل موجب شد که قدرت و کیفیت بذرهای حاصله به طور معنیداری کاهش یابد. نتایج حاکی از آن است که در میان عوامل آب و هوایی، دما و بارندگی طی دوره پر شدن دانه، دو عامل بسیار تأثیرگذار بر قدرت و عملکرد بذر هستند و با تنظیم تاریخ کشت با توجه به شرایط منطقه میتوان بذرهایی با کیفیت و قدرت بالا را برداشت کرد.
تفاصيل المقالة
این پژوهش به منظور تحلیل پایداری بومشناختی کشت پنبه و عوامل موثر بر آن در روستاهای شهرستانهای علی آباد کتول و آققلا از استان گلستان در سال زراعی 94 و 93 انجام شد. جامعه آماری، کشاورزان پنبهکار این دو شهرستان بود و 100 کشاورز به صورت تصادفی در طی این دو سال انتخاب شد أکثر
این پژوهش به منظور تحلیل پایداری بومشناختی کشت پنبه و عوامل موثر بر آن در روستاهای شهرستانهای علی آباد کتول و آققلا از استان گلستان در سال زراعی 94 و 93 انجام شد. جامعه آماری، کشاورزان پنبهکار این دو شهرستان بود و 100 کشاورز به صورت تصادفی در طی این دو سال انتخاب شده و از طریق مصاحبه چهره به چهره با زارعین پنبهکار اطلاعات مربوط به ویژگیهای فردی و حرفهای و بومشناختی مزارع جمعآوری شد. نتایج نشان داد که 10 درصد مزارع از نظر وضعیت پایداری در گروه ناپایدار و 41 درصد نیز در گروه نسبتا ناپایدار قرار داشتند این در حالی است که تنها 3 درصد از مزارع مورد مطالعه وضعیت پایدار و 46 درصد نیز نسبتا پایدار بودند، بنابراین در مجموع بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت پایداری مزارع پنبه مورد بررسی، متوسط به پایین برآورد گردید. به منظور تحلیل بیشتر، از تحلیل عاملی و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که 14 متغیر بر روی 4 عامل، بار دارند و در کل 58 درصد از واریانس کل را تبیین کردهاند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر سابقه کشت از بقیه متغیرها بر پایداری کشت تأثیرگذارتر است. بعد از آن متغیرهای میزان کود آلی مصرفی، تعداد وجین و عملکرد بیشترین سهم را دارند. متغیرهای تعداد آبیاری، مقدار سم مصرفی، سطح سواد و مدیریت نادرست بقایا نیز تاثیر منفی بر پایداری این محصول داشت.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications