فهرس المقالات رقیه جهدی


  • المقاله

    1 - ارزیابی خطر آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش بهترین- بدترین (BWM) (مطالعه موردی: شهرستان دوره چگنی، استان لرستان)
    جغرافیا و مطالعات محیطی , العدد 49 , السنة 13 , بهار 1403
    به دلیل اثر تغییر اقلیم، فراوانی و شدت آتش‌سوزی جنگل‌ها به طور مداوم در حال افزایش است. ارزیابی خطر آتش‌سوزی جنگل بخش مهمی از پیشگیری آتش است، زیرا برنامه‌ریزی قبل از آتش نیاز به ابزارهای پایش یک منطقه از نظر زمان و مکان که در آن وقوع آتش محتمل‌تر است، یا وقتی که آتش آث أکثر
    به دلیل اثر تغییر اقلیم، فراوانی و شدت آتش‌سوزی جنگل‌ها به طور مداوم در حال افزایش است. ارزیابی خطر آتش‌سوزی جنگل بخش مهمی از پیشگیری آتش است، زیرا برنامه‌ریزی قبل از آتش نیاز به ابزارهای پایش یک منطقه از نظر زمان و مکان که در آن وقوع آتش محتمل‌تر است، یا وقتی که آتش آثار منفی شدیدتری خواهد داشت، دارد. آتش جنگل از مهم‌ترین مخاطرات طبیعی در بوم‌سازگان‌های جنگلی زاگرس در غرب ایران است. این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل خطر آتش‌سوزی و بررسی عوامل موثر بر آتش‌سوزی در محدوده جنگلی شهرستان دوره چگنی انجام شد. هدف اصلی مطالعه حاضر تلاش برای تهیه نقشه پهنه‌بندی خطر آتش‌سوزی با ترکیب داده‌های توپوگرافی و سایر داده‌های کمکی از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از روش بهترین-بدترین برای منطقه مورد مطالعه است. نقشه خطر آتش‌سوزی از طریق نمره‌دهی و وزن‌دهی لایه‌های عوامل موثر آتش‌سوزی (پوشش گیاهی، شیب، جهت، ارتفاع، اقلیم و فاصله از سکونت‌گاه‌ها و جاده‌ها) بدست آمد. بر اساس نتایج، منطقه مورد مطالعه به چهار کلاسه خطر آتش‌سوزی طبقه‌بندی شد. مناطق با خطر آتش خیلی زیاد (7 درصد) و زیاد (11 درصد) در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. همچنین به ترتیب 8 و 74 درصد از منطقه مورد مطالعه در کلاسه‌های خطر آتش متوسط و کم قرار گرفت. این تجزیه و تحلیل به مدیران زمین در درک الگوهای آسیب‌پذیری و خطر آتش در سیمای سرزمین کمک می‌کند. با استفاده از تجزیه و تحلیل نتایج، سرمایه‌گذاری‌ها در شرایط محدودیت منابع، بازسازی جنگل، تیمارهای ماده سوختنی و سایر اقدامات کاهش آسیب آتش می‌تواند در نواحی با خطر آتش‌سوزی زیاد هدف‌گذاری شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مدلسازی تغییرات کاربری اراضی و پیش‌بینی‌های آینده با استفاده از شبیه-سازی CA-ANN در حوضه آبخیز 25 شنرود سیاهکل
    جغرافیا و مطالعات محیطی , العدد 2 , السنة 12 , تابستان 1402
    در این مطالعه، روندهای مکانی–زمانی پویایی کاربری اراضی برای دوره 1401-1380 با استفاده از داده سنجش از دور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. طبقه‌بندی تصویر بر اساس سه طبقه عمده کاربری اراضی یعنی جنگل، مناطق انسان‌ساز (کشاورزی و ساخته شده) و سایر مناطق طبیعی (اراضی لخت أکثر
    در این مطالعه، روندهای مکانی–زمانی پویایی کاربری اراضی برای دوره 1401-1380 با استفاده از داده سنجش از دور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. طبقه‌بندی تصویر بر اساس سه طبقه عمده کاربری اراضی یعنی جنگل، مناطق انسان‌ساز (کشاورزی و ساخته شده) و سایر مناطق طبیعی (اراضی لخت، علفزار، جنگلکاری، درختچه‌زار، نواحی آبی و اراضی جنگلی) انجام شد. نقشه‌های تغییرات کاربری اراضی منطقه در دوره 1401-1380 نشان می‌دهند که مناطق انسان‌ساز 3/9 درصد افزایش یافته‌اند. در مقابل، جنگل و سایر مناطق طبیعی به ترتیب 1/7 درصد و 2/2 درصد کاهش یافتند. علاوه بر این، تکنیک شبکه عصبی مصنوعی-اتوماتای سلولی (CA-ANN) برای پیش‌بینی تغییرات کاربری اراضی در دوره 1422-1401 استفاده شد. درصد صحت برای شبیه‌سازی 91 درصد و مقدار کاپا کلی 86/0 بود. به‌طور مشابه با نقشه‌های طبقه‌بندی شده در دوره 1401-1380، نقشه‌های پیش‌بینی شده در دوره 1422-1401 روند افزایشی را در مناطق انسان‌ساز به میزان 7/4 درصد و روند کاهشی در جنگل و سایر مناطق طبیعی به‌ترتیب به میزان 3/4 درصد و 4/0 درصد نشان می‌دهد. در این کار، مدل‌های رگرسیونی حداقل مربعات معمولی (OLS) برای پیش‌بینی تغییرات کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه به عنوان تابعی از متغیرهای توصیفی [ارتفاع، شیب و متغیرهای مجاورت مانند فاصله تا مرکز شهر، جاده‌ها، روستاها و آبراهه‌ها] اجرا شد. نتایج مدل های OLS عملکرد نسبتاً خوبی را برای پیش‌ینی تغییرات کاربری اراضی با مقدار R2 بیشتر از 5/0 نشان داد. این نتایج دانش مهمی را ارائه می‌کند که می‌تواند به توسعه برنامه‌ریزی و مدیریت پایدار آینده کمک کند و هم‌چنین به مدیران در تصمیم‌گیری آگاهانه برای بهبود شرایط محیط‌زیستی و اکولوژیکی کمک کند. تفاصيل المقالة