یکی از فعالیتهایی که در فرایند طراحی توسط طراحان و دانشجویان انجام میپذیرد، رجوع به پیشینهها و طرحهای مشابه است. استفادۀ صحیح از پیشینهها میتواند سبب ارتقاء خلاقیت دانشجویان گردد، اما خطر برداشت سطحی نیز وجود دارد؛ بنابراین جستجوی ابزارهایی که بتواند در استفادۀ رو أکثر
یکی از فعالیتهایی که در فرایند طراحی توسط طراحان و دانشجویان انجام میپذیرد، رجوع به پیشینهها و طرحهای مشابه است. استفادۀ صحیح از پیشینهها میتواند سبب ارتقاء خلاقیت دانشجویان گردد، اما خطر برداشت سطحی نیز وجود دارد؛ بنابراین جستجوی ابزارهایی که بتواند در استفادۀ روشمند از پیشینهها و تمرکز بر ویژگیهای بنیادین آن مؤثر باشد بااهمیت است. یکی از این ابزارها، نقد معماری است. ازآنجاییکه هدف از نقد معماری عمدتاً دستیابی به شناخت و فهم اثر است، کاربرد آن میتواند در درک مفاهیم پیشینههای طراحی، مفید واقع شود. هدف پژوهش حاضر این است که به دنبال رویکردی در نقد باشد که بتواند در مدلی جهت دستیابی به فهم پیشینهها، به کار رود. این پژوهش با تکیه بر راهبرد استدلال منطقی انجام پذیرفته است. مدل پیشنهادی این پژوهش شامل مراتب سهگانه زیر است: تشخیص کیفیات خاص پیشینه، کشف عوامل ایجاد آن کیفیات و درنهایت دستیابی به الگوهای تعمیمپذیر.
تفاصيل المقالة
بشر به دنبال تکامل در زندگی خویش، مسکن طبیعی در غارها را رها نمود و به مسکن ساخته دست خودروی آورد و تا امروز هر آنچه فرهنگ، اقتصاد و ابعاد زندگی انسان متحول شده، مسکن او هم متحول شده است. به همین جهت با تحول فرهنگی در هر جامعهای، تحول در مسکن مشهود میگردد؛ بنابراین چگ أکثر
بشر به دنبال تکامل در زندگی خویش، مسکن طبیعی در غارها را رها نمود و به مسکن ساخته دست خودروی آورد و تا امروز هر آنچه فرهنگ، اقتصاد و ابعاد زندگی انسان متحول شده، مسکن او هم متحول شده است. به همین جهت با تحول فرهنگی در هر جامعهای، تحول در مسکن مشهود میگردد؛ بنابراین چگونگی طراحی معماری مسکن می تواند بر سبک زندگی ساکنان تأثیرگذار باشد و متعاقب آن میزان مصرف انرژی (به عنوان قسمت مهمی از توسعه پایدار) را دچار تغییر کند. در این پژوهش تلاش شده، تأثیر معماری دسترسیهای عمودی مجتمع های مسکونی بر سبک رندگی پایدار (زیر مجموعه ای از معماری پایدار) ساکنان مجتمع های مسکونی مورد کنکاش قرار گیرد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها پژوهشی توصیفی-پیمایشی است. در مراحل ابتدایی از روش مطالعه اسنادی و کتابخانهای اطلاعات لازم کسب و سپس تعداد 14 مجتمع مسکونی شیراز با قرابت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به دو گروه بلند مرتبه و ارتفاع متعارف تقسیمبندی شده است و پس از سنجش کیفیت و کمیت دسترسی عمودی (آسانسور و پله) آنها، تعداد دفعات استفاده از آسانسور طی یک هفته در اردیبهشت و مرداد 97 (با روش مطالعه میدانی) ثبت گردید. با توجه به میانگین استفاده روزانه و تعداد ساکنان هر مجتمع، سرانه استفاده آسانسور در یک روز اردیبهشتی و مردادی به دست آمد. سپس رابطه آن با کیفیت و کمیت پلهها به وسیله مدل تصریح شده و به وسیله نرم افزار ایویوز 7 مورد محاسبه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان میدهد در ساختمانهای بلند مرتبه کیفیت پلهها نمی تواند تأثیر چندانی در تغییر سبک زندگی و استفاده از آسانسور داشته باشد؛ اما در ساختمانهای با ارتفاع متعارف، با افزایش کیفیت پله، تعداد دفعات استفاده از آسانسور کاهش مییابد. پس هر چه کیفیت پلهها بهبود یابد، تعداد دفعات استفاده از آسانسور کمتر شده و سبک زندگی به سمت پایداری حرکت میکند؛ بنابراین ایجاد جذابیت و سهولت استفاده بخشهایی با مصرف انرژی کم، میتواند پایداری سبک زندگی را توسعه دهد.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی
,
العدد5,السنة
12
,
زمستان
1398
بشر به دنبال تکامل در زندگی خویش، مسکن طبیعی در غارها را رها نمود و به مسکن ساخته دست خودروی آورد و تا امروز هر آنچه فرهنگ، اقتصاد و ابعاد زندگی انسان متحول شده، مسکن او هم متحول شده است. به همین جهت با تحول فرهنگی در هر جامعهای، تحول در مسکن مشهود میگردد؛ بنابراین چگ أکثر
بشر به دنبال تکامل در زندگی خویش، مسکن طبیعی در غارها را رها نمود و به مسکن ساخته دست خودروی آورد و تا امروز هر آنچه فرهنگ، اقتصاد و ابعاد زندگی انسان متحول شده، مسکن او هم متحول شده است. به همین جهت با تحول فرهنگی در هر جامعهای، تحول در مسکن مشهود میگردد؛ بنابراین چگونگی طراحی معماری مسکن می تواند بر سبک زندگی ساکنان تأثیرگذار باشد و متعاقب آن میزان مصرف انرژی (به عنوان قسمت مهمی از توسعه پایدار) را دچار تغییر کند. در این پژوهش تلاش شده، تأثیر معماری دسترسیهای عمودی مجتمع های مسکونی بر سبک رندگی پایدار (زیر مجموعه ای از معماری پایدار) ساکنان مجتمع های مسکونی مورد کنکاش قرار گیرد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها پژوهشی توصیفی-پیمایشی است. در مراحل ابتدایی از روش مطالعه اسنادی و کتابخانهای اطلاعات لازم کسب و سپس تعداد 14 مجتمع مسکونی شیراز با قرابت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به دو گروه بلند مرتبه و ارتفاع متعارف تقسیمبندی شده است و پس از سنجش کیفیت و کمیت دسترسی عمودی (آسانسور و پله) آنها، تعداد دفعات استفاده از آسانسور طی یک هفته در اردیبهشت و مرداد 97 (با روش مطالعه میدانی) ثبت گردید. با توجه به میانگین استفاده روزانه و تعداد ساکنان هر مجتمع، سرانه استفاده آسانسور در یک روز اردیبهشتی و مردادی به دست آمد. سپس رابطه آن با کیفیت و کمیت پلهها به وسیله مدل تصریح شده و به وسیله نرم افزار ایویوز 7 مورد محاسبه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان میدهد در ساختمانهای بلند مرتبه کیفیت پلهها نمی تواند تأثیر چندانی در تغییر سبک زندگی و استفاده از آسانسور داشته باشد؛ اما در ساختمانهای با ارتفاع متعارف، با افزایش کیفیت پله، تعداد دفعات استفاده از آسانسور کاهش مییابد. پس هر چه کیفیت پلهها بهبود یابد، تعداد دفعات استفاده از آسانسور کمتر شده و سبک زندگی به سمت پایداری حرکت میکند؛ بنابراین ایجاد جذابیت و سهولت استفاده بخشهایی با مصرف انرژی کم، میتواند پایداری سبک زندگی را توسعه دهد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications