فهرس المقالات محمد امینی


  • المقاله

    1 - تحلیل جایگاه هوش معنوی در میان مجریان و دریافت کنندگان کتاب درسی دین و زندگی دوره متوسطه
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 5 , السنة 11 , زمستان 1393
    هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل جایگاه هوش معنوی و مؤلفه‌های آن در میان مجریان و دریافت کنندگان برنامه درسی دین و زندگی سال چهارم متوسطه است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام دبیران دین و زندگی و دانش‌آموزان سال چهارم متوسطه کاشان است که از میان آنها با استفاده از روش نمونه أکثر
    هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل جایگاه هوش معنوی و مؤلفه‌های آن در میان مجریان و دریافت کنندگان برنامه درسی دین و زندگی سال چهارم متوسطه است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام دبیران دین و زندگی و دانش‌آموزان سال چهارم متوسطه کاشان است که از میان آنها با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای 348 دانش‌آموز انتخاب شدند. با توجه به محدود بودن تعداد دبیران، همه آنها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه 42 سؤالی هوش معنوی استفاده گردید. روایی پرسشنامه با توجه به منابع نظری موجود و دیدگاه‌های متخصصان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 85/0 تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از شاخص‌های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمونt) استفاده شد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان داد که میان دبیران دین و زندگی و دانش‌آموزان سال چهارم متوسطه از نظر هوش معنوی تفاوت معناداری وجود ندارد. در عین حال که میان دانش‌آموزان دختر و پسر از نظر میزان برخورداری از هوش معنوی تفاوتی معنادار وجود دارد. علاوه بر این، یافته‌های پژوهش حاضر مؤید آن است که میزان شناخت و آگاهی دبیران دین و زندگی از مؤلفه‌های هوش معنوی در حد نازلی است و اصولاً این حوزه در مقطع متوسطه با تنگناها و چالش‌های جدی مواجه است.در عین حال، با توجه به یافته‌های حاصل از این پژوهش، بر ارتقای هوش معنوی دانش‌آموزان و دبیران دین و زندگی و اتخاذ تدابیر لازم به منظور اصلاح کتب درسی و روش‌های تدریس در راستای رشد و پرورش هوش معنوی تأکید شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - ضعف یادگیری و عملکرد تحصیلی دختران دانش‌آموز مقطع متوسطه؛ واکاوی تجارب دبیران زن
    روان‌شناسی فرهنگی زن , العدد 41 , السنة 11 , پاییز 1398
    هدف اصلی این پژوهش، بررسی و کاوش مهم‌ترین عوامل موثر بر ضعف یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه دوم کاشان با استناد به تجارب و روایت های دبیران زن این دوره بود. رویکرد کلی حاکم بر این تحقیق با توجه به ماهیت و هدف آن، رویکرد کیفی است که طی آن با استناد ب أکثر
    هدف اصلی این پژوهش، بررسی و کاوش مهم‌ترین عوامل موثر بر ضعف یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه دوم کاشان با استناد به تجارب و روایت های دبیران زن این دوره بود. رویکرد کلی حاکم بر این تحقیق با توجه به ماهیت و هدف آن، رویکرد کیفی است که طی آن با استناد به نظریه داده بنیاد و بهره گیری از سنت پژوهشی تجربه زیسته و شیوۀ مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته تلاش گردید تا ادراکات واقعی دبیران در زمینه موضوع وارسی و مستندسازی گردد. در این راستا، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری تجارب 19 دبیر مقطع متوسطه دوم جمع آوری، بررسی و از طریق فرآیند کد گذاری سه مرحله‌ای باز، محوری و انتخابی سازماندهی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج و یافته‌های حاصل از این پژوهش نشان داد که برمبنای تجارب و دیدگاههای دبیران مهم‌ترین عوامل ضعف یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر شامل نحوه کارکرد معلمان، فضای مجازی، خانواده، کتب درسی، ساختار و نحوه برنامه‌ریزی نظام آموزشی، کمبود امکانات، تجهیزات و فضای آموزشی، شیوه‌های ارزشیابی، زمان و واقعیات کلان اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه می‌باشند. در عین حال، پژوهشگران از طریق تمرکز و تامل بر روی عوامل مذکور دو مضمون اصلی یا پدیده هسته ای تحقیق یعنی عوامل مدرسه ای یا آموزشگاهی( درون سازمانی) وعوامل اجتماعی یا فرا مدرسه ای ( برون سازمانی) را استنتاج و انتزاع نمودند که از نطر آنان عوامل اصلی توضیح دهنده ضعف یادگیری و کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم هستند.بدیهی است به کارگیری راهکارهای لازم جهت مقابله علمی با مشکلات مرتبط با عوامل یاد شده مستلزم تلاش سازمان‌یافته و منسجم نظام آموزشی کشور به ویژه در مقطع متوسطه می‌باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تعیین نقش و سهم برخی عوامل و موانع رشد خلاقیت در نظام آموزشی ایران (مورد مطالعه: مدارس دوره متوسط اول کاشان)
    ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی , العدد 2 , السنة 9 , تابستان 1398
    هدف: خلاقیت بهعنوان یک هدف آموزشی ارزشمند هیچگاه در خلأ حاصل نمیشود، بلکه حصول و بروز آن در ساحتهای مختلف، مستلزم پیش بینی مجموعهای از بسترها و شرایط اولیه میباشد. لذا هدف اصلی پژوهش آسیب شناسی رشد خلاقیت دانشآموزان در نظام آموزشی ایران بود. روش: این تحقیق از نظر روش، ت أکثر
    هدف: خلاقیت بهعنوان یک هدف آموزشی ارزشمند هیچگاه در خلأ حاصل نمیشود، بلکه حصول و بروز آن در ساحتهای مختلف، مستلزم پیش بینی مجموعهای از بسترها و شرایط اولیه میباشد. لذا هدف اصلی پژوهش آسیب شناسی رشد خلاقیت دانشآموزان در نظام آموزشی ایران بود. روش: این تحقیق از نظر روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان و مدیران مدارس متوسطه دوره اول شهرستان کاشان به تعداد 400 نفر در سال تحصیلی 95-94 میباشد. در این پژوهش از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای طبقهای استفاده شد. حجم نمونه بر مبنای فرمول کوکران 196 نفر برآورد شد و پرسشنامه در میان 220 نفر از دبیران و مدیران توزیع گردید و 196 پرسشنامه معتبر، مبنای تحلیل آماری قرار گرفت. ابزار اندازهگیری، پرسشنامه محقق ساخته شامل 30 گویه بسته پاسخ در قالب طیف پنج درجهای لیکرت (بسیار زیاد تا بسیار کم) و دو سوال باز پاسخ در مورد موانع و راهکارهای رشد خلاقیت بود. روایی پرسشنامه به صورت محتوایی و سازه انجام شد. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ، 91/0 به دست آمد. تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در میزان تاثیرگذاری عوامل رشد خلاقیت، میانگین نقش همه مولفه ها بالاتر از حد متوسط سه می باشد و با 95% اطمینان، هر شش مولفه، تاثیر معنیداری در پرورش خلاقیت دانشآموزان دارند. نتیجه گیری: طبق یافته ها، محتوا و تجارب یادگیری، راهبردهای یاددهی یادگیری، روشهای ارزشیابی، امکانات و وسایل کمک آموزشی، الگوهای ارتباطی و ساختار نظام آموزشی به صورت معنیداری در خلاقیت دانشآموزان مؤثر میباشند. در بررسی موانع نیز به ترتیب کتب درسی، معلمان، امکانات مدرسه، زمان، مشکلات ساختاری، روش های ارزشیابی، فضای آموزشی و خانواده بیشترین نقش را داشتند. تفاصيل المقالة