هدف پژوهش حاضر تدوین شاخص های بهرهوری نظام اداری دستگاههای اجرایی استان سمنان بوده که با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی انجام شده است. جامعه آماری، متخصصان و مدیران سطوح مختلف دستگاههای اجرایی استان در سال1400 بودند که 25نفر، طبق اصل اشباع نظر أکثر
هدف پژوهش حاضر تدوین شاخص های بهرهوری نظام اداری دستگاههای اجرایی استان سمنان بوده که با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی انجام شده است. جامعه آماری، متخصصان و مدیران سطوح مختلف دستگاههای اجرایی استان در سال1400 بودند که 25نفر، طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد بالادستی در این زمینه بود. دادههای به دست آمده با استفاده از روش بازخورد مشارکتکننده اعتباریابی شدند و روایی دادهها با استفاده از معیار کیفیت (مؤثق بودن) سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. دادهها با روش تحلیل مضمون، تحلیل شدند. نتیجۀ تحلیل دادهها منجر به 295 شاخص پایه، 55 شاخص فرعی یک و 14 شاخص فرعی دو در زمینه بهرهوری دستگاههای اجرایی گردید. که در قالب 4 شاخص اصلی؛ عوامل فردی با سه شاخص فرعی (تناسب شغل و شاغل، نگرش و رضایت شغلی، انگیزش)؛ عوامل گروهی با سه شاخص فرعی تعهد نیروی انسانی (سازمانی، حرفه ای، اخلاقی)، تیم و شبکه ارتباطات (تیم سازی و شبکه ارتباطات)، مدیریت (سبک مدیریت، مهارت های مدیریت، مذاکره، پاداش شایسته، ارتباط مدیران و کارکنان، همکاری سازمانی و فراسازمانی، سیستم پیشنهادات)؛عوامل سازمانی با هشت شاخص فرعی؛ساختار سازمانی(کاهش رسمیت،کاهش پیچیدگی، توجه به زمینه، عدم تمرکز اداری)، فرهنگ سازمانی (سازگاری، رسالت، انعطاف پذیری، درگیر شدن در کار)، مدیریت منابع انسانی (جذب، آموزش، نگهداشت، کاربرد)، برنامه ریزی نیروی انسانی (نظام شایسته سالاری، بروزرسانی نظام اطلاعات نیروی انسانی، ساماندهی و متناسب سازی نیروی انسانی، اصلاح و بازنگری مشاغل، بهره گیری از توانمندی زنان، توانمندسازی کارکنان، تغییر و تحول سازمانی)، استقرار و توسعه سامانه های الکترونیک و فناوری های نوین (اتوماسیون اداری، زیرساخت)، هماهنگی درون و میان سازمانی (روابط و ارتباطات،تصمیم گیری همکارانه، یکپارچگی عملیات، نظارت و پایش)، مسئولیت پذیری و پاسخگویی (قانونی، سازمانی، اخلاقی، اجتماعی، زیست محیطی)، سلامت نظام اداری (صیانت از حقوق شهروندان، نظام رسیدگی به تخلفات اداری، قانون گرایی، شفافیت، انضباط اداری و مالی) و عوامل محیطی با دو شاخص فرعی (محیط فیزیکی، محیط رفتاری)طبقه بندی شدند. با استفاده از یافته های پژوهش، الگویی تحت عنوان شاخص های بهرهوری در دستگاههای اجرایی استان سمنان ارائه گردید. امید می رود الگوی تدوین شده به بهبود بهرهوری در دستگاههای اجرایی کمک کند.
فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی
,
العدد4,السنة
9
,
پاییز
1397
پژوهش حاضر کاربردی و با هدف بررسی نقش میانجی فناوری اطلاعات در تعیین وضعیت مدیریت دانش بر اساس مسئولیت پذیری اجتماعی بهورزان مراکز بهداشتی و به روش تحلیل مسیر بوده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش را کلیه بهورزان شهرستان ارومیه تشکیل دادند. نمونه آماری 230 نفر و با ا أکثر
پژوهش حاضر کاربردی و با هدف بررسی نقش میانجی فناوری اطلاعات در تعیین وضعیت مدیریت دانش بر اساس مسئولیت پذیری اجتماعی بهورزان مراکز بهداشتی و به روش تحلیل مسیر بوده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش را کلیه بهورزان شهرستان ارومیه تشکیل دادند. نمونه آماری 230 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطّلاعات سه پرسشنامه استاندارد مسئولیت اجتماعی کارول (1991) با ضریب آلفای کرونباخ 70/0، مدیریت دانش پژوهان (1387) با ضریب آلفای کرونباخ 79/0 و فناوری اطلاعات رهنورد آهن (1389) با ضریب آلفای کرونباخ 72/0 استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان دهنده برازندگی مدل مفهومی و تأیید آن برای جامعه بهورزان ارومیه است. نتایج نشان داد اثر مستقیم متغیر مسئولیت اجتماعی بر فناوری اطلاعات (79/0) و با توجه به مقدار (25/7= t) در سطح 00/0 معنی دار است. اثر مستقیم فناوری اطلاعات بر مدیریت دانش (61/0) و با توجه به مقدار (36/4= t) در سطح 01/0 معنی دار است. اثر غیرمستقیم مسئولیت اجتماعی بر مدیریت دانش برابر با 48/0 و با توجه به (54/6= t) در سطح 00/0 معنی دار است. با توجه به اینکه این اثر غیرمستقیم از طریق فناوری اطلاعات انجام میگیرد، میتوان گفت که این متغیر نقش واسطهای را در میان مسئولیت اجتماعی و مدیریت دانش ایفا میکنند. بنابراین در سازمانهای خدماتی افراد را در حین آموزشهای ضمن خدمت مسئولیت پذیرتر بار آورند و فناوری اطلاعات را به آنها آموزش داده و مسئولیت به افراد واگذار کنند.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر ارزیابی معیارهای مدیریت رفتار اخلاقی در بستر فرهنگ جامعۀ ایرانی بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی ـ پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام شهروندان 45-18 سال شهرهای تهران، مشهد، اص أکثر
هدف پژوهش حاضر ارزیابی معیارهای مدیریت رفتار اخلاقی در بستر فرهنگ جامعۀ ایرانی بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی ـ پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام شهروندان 45-18 سال شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، اهواز، کرج و سمنان در سال 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 500 نفر بهعنوان نمونه پژوهش (306 نفر زن و 194 نفر مرد) انتخاب شدند. همه شهروندان نمونه پژوهش پرسشنامه معیارهای مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی را تکمیل کردند. ضریب آلفای کرونباخ ابزار پژوهش (752/0) توسط پژوهشگر محاسبه شده است. دادهها با آزمون های تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی، تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن با استفاده از نرمافزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که: معیارهای مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی در سه عامل فردی، اجتماعی و دینی دسته بندی شدند. میانگین قواعد مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی (قاعده رسانهها، قاعده مادر، قاعده کیفیت خواب، قاعده منافع شخصی، قاعده طلایی، قاعده فضایل شخصی، قاعده تعمیم رفتار، قاعده الگو بودن، قاعده قانونی بودن، قاعده آینه، قاعده عبرت دیگران شدن، قاعده باور به نظارت مستمر، قاعده نوعدوستانه، قاعده عمل به فرامین دینی) بالاتر از سطح قابلقبول بود. همچنین از میان قواعد مدیریت رفتار اخلاقی در کنترل رفتارهای غیراخلاقی، قاعده طلائی در رتبه اول، قاعده فضایل شخصی در رتبه دوم و قاعده مادر در رتبه سوم قرار دارند؛ اما قاعده نوعدوستی در رتبه آخر قرار دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications