گردشگری به طور فزایندهای با مسئلهی کاهش فقر در کشورهای درحالتوسعه دارای پیوند مستقیم بوده و به کار گرفته میشود. چارچوب معیشت پایدار توریسم محور (SLFT)، یکی از رویکردهای تحلیلی جدید، در زمینه توسعه روستایی است که در سالهای اخیر برای بررسی توسعه روستایی و کاهش فقر، ب أکثر
گردشگری به طور فزایندهای با مسئلهی کاهش فقر در کشورهای درحالتوسعه دارای پیوند مستقیم بوده و به کار گرفته میشود. چارچوب معیشت پایدار توریسم محور (SLFT)، یکی از رویکردهای تحلیلی جدید، در زمینه توسعه روستایی است که در سالهای اخیر برای بررسی توسعه روستایی و کاهش فقر، بسیار مورد توجه و کاربرد قرارگرفته است. بنابراین، این تحقیق با هدف تحلیل پیامدهای معیشت (اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و نهادی پایدار) گردشگری در روستاهای ملهمدره و ترخین آباد همدان بهصورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری ۳۰۱ نفر از سرپرست خانوارهای روستایی را تشکیل داده که با استفاده از فرمول کوکران و به صورت تصادفی ساده ۱۴۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی صوری آن به وسیله اساتید و متخصصین نرمافزار موضوعی تأیید و پایایی ضریب آلفای کرونباخ (81/0= α) حاصل شد. جهت انجام آزمونهای آماری از نرمافزارهای SPSS21 استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی، نشان میدهد که چهار عامل در مجموع 14/50 درصد واریانس کل را تبیین کردهاند و از دیدگاه جامعهی موردمطالعه، چهار مؤلفهی پیامدهای اقتصادی پایدار، پیامدهای اجتماعی پایدار، پیامدهای زیستمحیطی پایدار، پیامدهای نهادی پایدار به ترتیب از مهم-ترین مؤلفههای مؤثر مربوط به پیامدهای معیشت پایدار گردشگری روستایی هستند.
تفاصيل المقالة
بسیاری از صاحب نظران و محققان بر این باورند که روستاها همواره از جایگاه ویژه ای در برنامه های توسعه ی ملی برخوردار بوده و در واقع یک بخش لاینفک برنامه های توسعه در کشورهای مختلف به شمار می روند در این راستا طرح های بهسازی روستایی با هدف تقویت بنیانهای اجتماعی، اقتصادی أکثر
بسیاری از صاحب نظران و محققان بر این باورند که روستاها همواره از جایگاه ویژه ای در برنامه های توسعه ی ملی برخوردار بوده و در واقع یک بخش لاینفک برنامه های توسعه در کشورهای مختلف به شمار می روند در این راستا طرح های بهسازی روستایی با هدف تقویت بنیانهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی روستاهای ایران در سطح دهستان و روستاهای حوزه نفوذ با محوریت مرکز دهستان، به امر سطحبندی خدمات اجتماعی و زیربنایی در سطح دهستان پرداخته و در نهایت با تهیه طرح بهسازی روستای مرکزی می وان الگو توسعه فیزیکی روستاهای حوزه نفوذ را با دستورالعملهای مختلف ارائه داد حال با گذشت بیش از دو دهه از آغاز اجرای طرح های بهسازی و هادی در نواحی روستایی کشور و صرف هزینه های زیاد در مراحل مختلف تهیه و اجرای آن، شاهد آثار گوناگون در زمینه های مختلف، همچون دگرگونی در بافت کالبدی روستا، تغییر در الگوی ساخت مسکن، ناهماهنگی در شبکه ی معابر روستا، تسهیل در امر رفت وآمد روستاییان و ... هستیم. هدف از پژوهش در این مطالعه، تحلیل اثرات اجرای طرح بهسازی روستای ورکانه از دیدگاه روستاییان می باشد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات از روش های میدانی و اسنادی کمک گرفته شده و بر اساس آن با توجه به حجم جامعه ی آماری 214 خانوار)، حجم نمونه ی خانوارهای مورد نظر از طریق تمام شماری 214خانوار بوده است. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق پرسشنامه در اختیار 30 نفر از سرپرستان خانوارها در روستای مورد نظر قرار گرفت و نتایج آن بررسی و آلفای کرونباخ آن محاسبه گردید و رقم 94/. درصد به دست آمده که رقم قابل قبولی است. یافته های پژوهش نشان می دهد، که اجرای طرح بهسازی روستایی در مورد پنج شاخص به کار رفته در این پژوهش یعنی شاخص مسکن، بهداشت، کاربری اراضی، شبکه معابر و شاخص اقتصادی و اجتماعی دارای رابطه مثبت و معنی داری در سطح 99 درصد بوده است ولی بین وضعیت اقتصادی خانوارها و اثر شاحص های ذکر شده تاثیر معنی داری مشخص نشد، همچنین نتایج حاصل از آزمون خی دو نشان داد که بین نوع شغل اصلی و متغیرهای ناشی از طرح بهسازی روستایی یعنی شاخص مسکن، بهداشت، کاربری ارای، شبکه معابر و شاخص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سطح بیش از 99 درصد رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد.
تفاصيل المقالة
زنان روستایی نقش عمدهای در فعالیتهای تولیدی دارند. این زنان در امور گوناگون در جوامع روستایی مشارکت دارند و در جریان تولید اقتصاد در سطوح ملی و خانواده نقش مهمی ایفا میکنند که از آنها به عنوان کلید دستیابی به توسعه روستایی نام میبرند. این تحقیق توصیف أکثر
زنان روستایی نقش عمدهای در فعالیتهای تولیدی دارند. این زنان در امور گوناگون در جوامع روستایی مشارکت دارند و در جریان تولید اقتصاد در سطوح ملی و خانواده نقش مهمی ایفا میکنند که از آنها به عنوان کلید دستیابی به توسعه روستایی نام میبرند. این تحقیق توصیفی- همبستگی با هدف ارزیابی تأثیر مولفههای توانمندسازی روانشناختی بر مشارکت اجتماعی زنان در سازمانهای اجتماع- محور در شهرستان کنگاور انجام شد. جامعه آماری تحقیق را زنان روستاهای شهرستان کنگاور تشکیل دادند که در سازمانهای اجتماعمحور فعال بودند و حجم نمونه 168 نفر تعیین شد. در این تحقیق از روش تمام شماری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادها از نرمافزارSPSS19 و Amos22 استفاده شد. براساس یافتهها 71 درصد از تغییرات مشارکت اجتماعی زنان در سازمانهای اجتماعمحور را مولفههای توانمندسازی تعیین میکنند. آزمون تحلیل واریانس فریدمن گویای آن است که بین مولفۀهای توانمندسازی اختلاف معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل همبستگی نشان میدهد که بین سواد و درآمد و میزان اراضی و میزان ارتباطات و استفاده از اینترنت و روزنامه و رسانههای انبوهی با مشارکت اجتماعی زنان در سازمانهای اجتماعمحور رابطه مثبت معنیداری در حد 0.01 و 0.05 وجود دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications