روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
العدد4,السنة
5
,
پاییز
1387
هدف مطالعه حاضر، اصلاح اثرهای تقسیم توجه و افزونگی در محیطهای یادگیری چند رسانهای از طریق ارائه متن بهصورت شنیداری یا یکپارچهـ سازی فیزیکی منابع چندگانه اطلاعات بود. بدین منظور، موضوع شکلـ گیری صاعقه از طریق یک انیمیشن به دانشآموزان دوره راهنمایی (51 = n) ارائه ش أکثر
هدف مطالعه حاضر، اصلاح اثرهای تقسیم توجه و افزونگی در محیطهای یادگیری چند رسانهای از طریق ارائه متن بهصورت شنیداری یا یکپارچهـ سازی فیزیکی منابع چندگانه اطلاعات بود. بدین منظور، موضوع شکلـ گیری صاعقه از طریق یک انیمیشن به دانشآموزان دوره راهنمایی (51 = n) ارائه شد. همزمان با انیمیـشن، یک گروه متنبر- صفحهای را نـزدیک انیمیشن دیدنـد (گروه موجـز متـنی)، گروه دوم گفتـاری را شنیدند (گروه موجز گفتـاری) و گـروه سوم هم متـن و هم گفتـار را دریـافت کردند (گروه افزونـه). یادگیری فرایـند شکلگیری صاعقـه از طریق آزمونهای نگهداری و انتقال اندازهگیری شد. عملکرد بهتر گروه گفتاری نسبت به گروه متنی در میزان نگهداری اطلاعات، اثر وجه حسی را آشکار کرد. اما عملکرد ضعیفتر دانشآمـوزان گروه افزونه در آزمون انتقال نسبـت به دانشآموزانی که قالبهای موجز دریافت کرده بودند، اثر افزونـگی را آشکار ساخت. نتایج بر پایه الگوی پردازش دوگانه حافظـه کاری و ظرفیت محدود مجرای دیداری تبیین شدند. استلزامهای نظری و عملی یافتهها مورد بحث قرار گرفتند.
تفاصيل المقالة
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
العدد1,السنة
6
,
بهار
1389
هدف از پژوهش حاضر اندازه گیری نارساییهای همراه با ناتوانی ریاضی در کودکان بود. در این مطالعه تعداد 46 دانشآموز پایه چهارم دبستان در دو گروه با توانایی متوسط و ناتوان در ریاضی انتخاب شدند به گونهای که بهره هوش و توانایی خواندن آنها تا حد ممکن نزدیک به یکدیگر بودند. حاف أکثر
هدف از پژوهش حاضر اندازه گیری نارساییهای همراه با ناتوانی ریاضی در کودکان بود. در این مطالعه تعداد 46 دانشآموز پایه چهارم دبستان در دو گروه با توانایی متوسط و ناتوان در ریاضی انتخاب شدند به گونهای که بهره هوش و توانایی خواندن آنها تا حد ممکن نزدیک به یکدیگر بودند. حافظهکاری از طریق آزمونهای هوش وکسلر (وکسلر، 1974؛ شهیم، 1373الف) و برج لندن (کالبرتسون و زیلمر، 1998)، بازداری با استفاده از آزمونهای استروپ (اسپرین و استراوس، 1998) و برج لندن و ادراک دیداریـفضایی از طریق شکل تجمعی ری (استریث، 1944) اندازهگیری شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان دادند که عملکرد گروه ناتوان در ریاضی، در ادراک و سازماندهی دیداریـفضایی تفاوت معناداری با گروه متوسط در توانایی ریاضی داشت که بیانگر ناتوانی در تحلیل، ترکیب و سازماندهی اطلاعات در گروه ناتوان در ریاضی بود.
تفاصيل المقالة
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
العدد1,السنة
14
,
بهار
1397
هدف این پژوهش، مقایسۀ دو روش آموزشی تکلیف ـ فرایند و حافظهکاری در کاهش خطاهای دیکته از نوع حروف همآوا، که ناشی از ضعف حافظة دیداری است، بود. بدین منظور آموزشها در 10 جلسه به دانش آموزان پسر پایة سوم دبستان داده شد. شرکتکنندگان (30نفر) از میان دانشآموزان چهار دبست أکثر
هدف این پژوهش، مقایسۀ دو روش آموزشی تکلیف ـ فرایند و حافظهکاری در کاهش خطاهای دیکته از نوع حروف همآوا، که ناشی از ضعف حافظة دیداری است، بود. بدین منظور آموزشها در 10 جلسه به دانش آموزان پسر پایة سوم دبستان داده شد. شرکتکنندگان (30نفر) از میان دانشآموزان چهار دبستان پسرانه با توجه به نظر معلمها و بررسی دیکتههای پیشین و اجرای مقیاس هوشی وکسلر 4 انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند. در حین آموزش، به منظور بررسی میزان اثر آموزش بر حافظة دیداری از آزمونهای حافظة دیداری (کیم کاراد و بنتون، 1945) استفاده شد. در پایان جلسة چهارم آزمون دیکته و آزمونهای حافظه به منظور بررسی تغییرات و آخر کار آزمون نهایی و آزمونهای حافظة دیداری و پس از بیست روز آزمونهای پیگیری اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که روش های آموزشی تکلیف ـ فرایند و حافظهکاری موجب بهبود حافظة دیداری و در نتیجه کاهش خطاهای دیکتهنویسی می شود و در عین حال روش حافظهکاری از روش تکلیف ـ فرایند مؤثرتر است. بنابراین، میتوان این روشها را در کنار سایر روشهای اصلاحی ـ ترمیمی به کار گرفت.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications