فهرس المقالات Mohammad Sadegh Ziaee


  • المقاله

    1 - تأثیرعوامل انسانی و فنی بر استقرار بودجه‌ریزی عملیاتی در دانشگاه‌های علوم پزشکی
    مدیریت بهداشت و درمان , العدد 24 , السنة 8 , تابستان 1396
    مقدمه: بودجه از دیرباز به عنوان یکی از فنون و روش‌های موثر برای نیل به اهداف سازمان‌ها مطرح بوده است. بودجه یک برنامه مالی است که با پیش بینی درآمدها و برآورد هزینه ها رسیدن به اهداف سازمان را در مدت زمان مشخص تسهیل می‌کند. بودجه‌ریزی عملیاتی، نوعی نظام برنامه‌ریزی است أکثر
    مقدمه: بودجه از دیرباز به عنوان یکی از فنون و روش‌های موثر برای نیل به اهداف سازمان‌ها مطرح بوده است. بودجه یک برنامه مالی است که با پیش بینی درآمدها و برآورد هزینه ها رسیدن به اهداف سازمان را در مدت زمان مشخص تسهیل می‌کند. بودجه‌ریزی عملیاتی، نوعی نظام برنامه‌ریزی است که بر رابطه بودجه صرف شده و نتایج مورد انتظار تأکید دارد. بحث اجرای بودجه‌ریزی عملیاتی همزمان با سایر سازمان‌ها در دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور نیز مطرح بوده است. متاسفانه پس از گذشت چند سال استقرار آن تنها در حد حرف و وعده باقی مانده است. عوامل متعددی می تواند بر استقرار این شیوه بودجه‌ریزی تاثیر داشته باشد. از جمله عوامل مورد غفلت قرار گرفته دو عامل انسانی و فنی می باشد که این تحقیق بنا دارد میزان تاثیر آنها را مشخص نماید. روش پژوهش: روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، نوع پژوهش توصیفی و روش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش؛ کلیه مدیران و کارشناسان مالی دانشگاه علوم پزشکی تهران به تعداد 92 بوده است. روش نمونه‌گیری سرشماری است که تمام جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه است. روایی پرسشنامه با نظر خبرگان و تحلیل عاملی تأییدی تعیین و پایایی از طریق روش آلفای کرونباخ در سطح 80 درصد تأیید شد. یافته‌ها: یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد؛ عوامل انسانی و فنی 3/49 به دست آمد که از طریق آزمون t تک نمونه‌ای با عد ثابت 3 که ملاک حد وسط بود آزمون گردید حد پایین و حد بالای آزمون مثبت می‌باشد. مقدار آزمون از میانگین جامعه بیشتر است و هم‌چنین آماره آزمون 7/564 = t بزرگتر از مقدار جدول 1/645 = t از روی توزیع t می‌‌باشد نتیجه‌گیری: عوامل انسانی و فنی با مقدار 7/56=t بر استقرار بودجه‌‌ریزی عملیاتی در دانشگاه علوم پزشکی تهران مؤثر است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - ارزیابی اثربخشی آموزش‌های مجازی به دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی
    مدیریت بهداشت و درمان , العدد 32 , السنة 10 , تابستان 1398
    مقدمه: امروزه با پیدایش سیستم آموزش الکترونیکی دیگر تصورات قبلی نسبت به تهیه جا و مکان برای تحصیل از بین رفته است و با به صحنه آمدن دانشگاه‌ها و مراکز آموزش مجازی هر فردی در هر زمان و مکانی می‌تواند از این امکانات استفاده نماید. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی آموزش‌ أکثر
    مقدمه: امروزه با پیدایش سیستم آموزش الکترونیکی دیگر تصورات قبلی نسبت به تهیه جا و مکان برای تحصیل از بین رفته است و با به صحنه آمدن دانشگاه‌ها و مراکز آموزش مجازی هر فردی در هر زمان و مکانی می‌تواند از این امکانات استفاده نماید. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی آموزش‌های مجازی به دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده‌ها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه اماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی یکی از دانشگاه‌های شهر تهران در سال 1396 می‌باشند. حجم نمونه از طریق جدول مورگان شامل 165 نفر شدند که با توجه عدم گستردگی جامعه مورد پژوهش از طریق روش نمونه‌گیری تصادفی ساده پرسشنامه‌ها توزیع شد. ابزار بکار رفته در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود . روایی ابزار بصورت سازه‌ای مورد تایید واقع شده است و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 0.854 محاسبه گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون تی تحلیل شد. یافته‌ها: وضعیت اثربخشی آموزش مجازی به دانشجویان مورد مطالعه مطلوب ارزیابی شد. مولفه‌های کیفیت سیستم (میانگین 17.77)، عوامل تسهیل کننده (میانگین 10.84)، در بعد کیفیت استاد (میانگین 24.76)، عوامل تمایل کاربر (میانگین 15.94)، موفقیت آموزش الکترونیکی (میانگین 15.94) در وضعیت مطلوبی قرار دارد و در ابعاد کیفیت اطلاعات و محتوی دروس (میانگین 11.01) و در بعد تعامل بین استاد و دانشجو (میانگین 7.03) نسبت به سایر عوامل مناسب ارزیابی نشد. نتیجه‌گیری: با توجه به شرایط موجود و گسترش روز افزون فناوری اطلاعات و رضایت‌مندی بخش عمده‌ای از جامعه دانشجویی از خدمات آموزش الکترونیکی، نسبت به گسترش کمی ‌و کیفی آن برنامه‌ریزی لازم در دانشگاه‌های کشور صورت پذیرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی اثرات صندوق اعتبارات مالی خرد بر میزان توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی (مطالعه موردی: منطقه الموت)
    دانش سرمایه‌گذاری , العدد 5 , السنة 6 , زمستان 1396
    هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی اثرات صندوق اعتبارات مالی خرد بر توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی منطقه الموت است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ تجزیه و تحلیل داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد در منطقه الموت (83 نفر) أکثر
    هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی اثرات صندوق اعتبارات مالی خرد بر توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی منطقه الموت است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ تجزیه و تحلیل داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد در منطقه الموت (83 نفر) است که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران 68 نفر آن به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه، با روش پانل متخصصان و پایایی آن با روش ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. این ضریب برای پرسشنامه 82/0 برآورد شد که پایایی آن را نشان می دهد. به منظور مطالعه میزان همبستگی و روابط علی احتمالی بین متغیرهای موثر بر توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد از ضرایب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که بین دیدگاه پاسخگویان نسبت به گویه های شناخت وضعیت روستا، روحیه کارآفرینی، استقلال مالی، روحیه خودباوری و اعتماد به نفس و زمینه سازی اشتغالات جدید با توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی منطقه الموت براساس متغیر سطح تحصیلات در سطح یک درصد تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون من ویتنی نشان می دهد که بودن یا نبودن سرپرست خانواده تأثیری بر توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی منطقه الموت ندارد. نتایج تحلیل رگرسیونی چندگانه نیز نشان می دهد که متغیرهای موثر و معنی دار در این تحقیق حدود 57 درصد از تغییرات متغیر وابسته "توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت از طریق اعتبارات مالی خرد" را توضیح ‌می‌دهند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - The Effect of Raising Electricity Price on Welfare of the Household Sector in Rural Areas of Guilan Province, Iran
    International Journal of Agricultural Management and Development , العدد 2 , السنة 7 , بهار 2017
    Present study investigates the effect of soaring residential electricity price on the welfare of rural individuals in Guilan Province by Almost Ideal Demand System (AIDS) in which the elasticity’s and welfare variations were calculated by Compensation Variations ( أکثر
    Present study investigates the effect of soaring residential electricity price on the welfare of rural individuals in Guilan Province by Almost Ideal Demand System (AIDS) in which the elasticity’s and welfare variations were calculated by Compensation Variations (CV) and Equivalent Variations (EV) for the time period of 1991-2012. It was shown that the absolute value of income and price elasticity of electricity was less than one unit. Low price elasticity of the demand shows the slight impact of price variations on the demand for electricity in the studied period, on the one hand, and the lack of an appropriate substitute for electricity in residential sector, on the other hand. The calculation of welfare variations and its comparison with the share of electricity in the paid subsidy shows that with 50% and 100% increase in residential electricity price, the cash paid to the households is less that the amount acquired. Accordingly, it can be argued that the direct effect of residential electricity price modification (increase) has not been compensated. In fact, the welfare loss of the households, due to more expensive electricity, is more than the acquired welfare. Yet, in a gradual increase scenario, the calculated CV is less than the payments to the families, and hence it is the only price policy that does not impose a loss on families and improves their welfare. تفاصيل المقالة