فهرس المقالات سعید محمدی کیش


  • المقاله

    1 - ارزیابی تفسیر جلوه های تجلی در حکمت مزدیسنا و عرفان نظری
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 4 , السنة 15 , زمستان 1402
    عرفان نظری اساسا بر پایه های تفکر و شناخت بنا شده است، در این رویکرد معرفتی، سالکین سیر الی الله، با نفی وجود از کثرات عالم، آن ها را مظاهر اسماء و صفات و تجلی وجود حق دانستند. اما به نظر می رسد بینش وحدت وجود در تجلی اعیان، پیش از آرای عرفان نظری، در ایران اوستایی نیز أکثر
    عرفان نظری اساسا بر پایه های تفکر و شناخت بنا شده است، در این رویکرد معرفتی، سالکین سیر الی الله، با نفی وجود از کثرات عالم، آن ها را مظاهر اسماء و صفات و تجلی وجود حق دانستند. اما به نظر می رسد بینش وحدت وجود در تجلی اعیان، پیش از آرای عرفان نظری، در ایران اوستایی نیز وجود داشته است، که نشانی از دیرینگی مفاهیم عرفانی در ایران باستان دارد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل مشابهت های مفهوم تجلی در این دو بینش عرفانی و حکمی است که به شیوة توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. بر این اساس پرسش اصلی تحقیق آن است که تفسیر تجلی صور علمیه الهی در عالم وجود چه شباهت هایی با سیر نزول فَرَوَشی های زرتشتی از جهان مینوی به عالم خلقت دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که دیرینگی تجلی علم خداوند در حقایق موجودات عالم امکان در ایران اوستایی نیز مشاهده می شود. همچنان که در مزدیسنا صور معنوی که در ابدان بشر ساکن است، از مرکز حقیقت صادر گردیده و با نام امشاسپندان فروهری شناخته می شوند؛ در عرفان نظری نیز صورت معنوی تعینات هستی اعیان ثابته نام دارند که در مظاهر عالم متجلی هستند و اﻧﺴﺎن ﻛﺎﻣﻞ ﻣﻈﻬﺮ ﺗﺠﻠﻲ ذات ﺣﻖ اﺳﺖ. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی و تحلیل تشابهات حکمت مزدیسنا و نگرش خودبنیاد فریدریش نیچه
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 1 , السنة 6 , بهار 1401
    آیین مزدیسنا یکی از کهن ترین ادیان جهان است که حتی با وجود مهجور ماندن زبان و خط اوستایی و پهلوی، از دیرباز مورد توجه مکاتب و معارف بشری قرار گرفته است. فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی نیز حتی با گذشت قرون متمادی و تحولات اجتماعی گسترده در زندگی نوع انسان، از فلسفه و حکمت آی أکثر
    آیین مزدیسنا یکی از کهن ترین ادیان جهان است که حتی با وجود مهجور ماندن زبان و خط اوستایی و پهلوی، از دیرباز مورد توجه مکاتب و معارف بشری قرار گرفته است. فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی نیز حتی با گذشت قرون متمادی و تحولات اجتماعی گسترده در زندگی نوع انسان، از فلسفه و حکمت آیین زرتشتی بی نصیب نمانده و به نظر می رسد بسیاری از سخنان وی متاثر از این آیین است. پژوهش حاضر میزان تشابهات میان این دو نحلة آیینی و فلسفی را به روش توصیفی - تطبیقی بررسی می‌کند. دستاورد این تحقیق، امکان ارتباط و تاثیر آیین مزدیسنا بر آرای نیچه را تقویت می‌کند، به نحوی که در بازنمایی سوژة خودبنیاد نیچه، اراده در یک بینش ناشناس درونی، معطوف به قدرت است، تفسیری که در مزدیسنا از آن با نام امشاسپندان فروشی نام برده می شود و همچنان که آن ها صور معنوی عالم خلقت هستند، در جهان نیچه ای نیز اشیاء و اجسام، نمودی از حقیقت ذات خود هستند. محوریت اصلی اندیشة نیچه نوآفرینی و ساخت جهانی عاری از پیش فرض های دیرین و خرافه هاست، همان‌طور که نوآفرینی عالی ترین خواست پیامبر مزدیسنا در ایران اوستایی بوده است. از رهیافت های نیچه، برآمدن اندیشة نوین و فرو شدن اندیشه های ناسازگار است، همچنان که در بینش زرتشتیان، فروهرهای نوین مردم زنده، قوی تر از فروهرهای درگذشتگان هستند. در دو رویکرد، ابرانسان یا سوشیانت، نامیرا و آخرین آفریده است که جهان را عاری از شر دروغ و انسان را فنا ناپذیر خواهد کرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تحلیل تشابهات ماهیت خرد در ابرانسان فریدریش نیچه و بینش الهی در عرفان اسلامی
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 4 , السنة 6 , پاییز 1401
    از اساسی ترین ارکان عرفان اسلامی که آن را اصل برگزیده تصوف می نامند، انسان کامل است. انسان کامل، مظهر تجلّی اسماء الهیست که واسطة فیض حق در میان خلق شده است. در این پژوهش به خرد ابر انسان فریدریش نیچه در کتاب چنین گفت زرتشت از منظر بینش الهی در عرفان اسلامی به شیوۀ توصی أکثر
    از اساسی ترین ارکان عرفان اسلامی که آن را اصل برگزیده تصوف می نامند، انسان کامل است. انسان کامل، مظهر تجلّی اسماء الهیست که واسطة فیض حق در میان خلق شده است. در این پژوهش به خرد ابر انسان فریدریش نیچه در کتاب چنین گفت زرتشت از منظر بینش الهی در عرفان اسلامی به شیوۀ توصیفی - تطبیقی پرداخته می شود. این اثر، روایتی فلسفی و شاعرانه است که در آن نیچه دیدگاه‌های خود را از زبان زرتشت بازگو می‌کند. نتایج تحقیق، مبین وجود شباهت هایی میان ابر انسان نیچه و بینش انسان کامل در عرفان اسلامی است. نیچه اراده و بینش درونی معطوف به قدرت را تنها رهیافت حقیقت می پندارد، همچنان که در عرفان اسلامی بینش الهی انسان کامل در پوشش اسماء و صفات، تجلّی حقیقت مطلق هستند. از منظر نیچه اکنون فعلیت مقلّدانه و متحجرانه بشریت، خدای حاضر در عالم شده است و جهانی رنجور را بر اساس احاطة افکار کهنه در پیشگاه خود یکسان می داند. نیچه به مدد ارادۀ مستقل، این عرصه را به بازآفرینی فرا می خواند. از منظر وی، انسان متأثر از آزادی و انتخاب و تحلیل تفکّرات خویش نیست و در میان اعتقادات غیر و ارزیابی های دروغین زندگی ‌کرده‌ است. پس حیات انسان، رسالت والاتری نسبت به بی حاصلی و تبعیت منفعل دارد، همچنان که در عرفان اسلامی، انسان با مجاهدات نفس بر عالم ماده و ظواهر آن پشت کرده و در بینش الهی، حقایق هستی را باز می یابد و به معرفت وجودی خویش نائل می‌شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی تطبیقی امشاسپندان در آیین زرتشتی و اعیان ثابته در عرفان نظری
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 26 , السنة 7 , زمستان 1402
    اعیان ثابته در عرفان نظری، صور علمیه الهی هستند که در فیض مقدس، به کالبد عالم وارد شده اند، اعیان در علم الهی ثابت اند که تنها یک بار در ازل تحدید یافته اند و‌ در کسوت اسماء و صفات، مظهر ذات حق تعالی گشته اند. این پژوهش مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای و أکثر
    اعیان ثابته در عرفان نظری، صور علمیه الهی هستند که در فیض مقدس، به کالبد عالم وارد شده اند، اعیان در علم الهی ثابت اند که تنها یک بار در ازل تحدید یافته اند و‌ در کسوت اسماء و صفات، مظهر ذات حق تعالی گشته اند. این پژوهش مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای و توصیف و تطبیق داده‌ها، تفسیر مترادف اعیان ثابته را به شیوۀ توصیفی - تطبیقی در آیین کهن زرتشتی مورد بررسی قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی شباهت های بنیادی این دو نگرش آیینی و عرفانی است. در اشاره به یافته‌های تحقیق می‌توان گفت که صور معنوی عالم در آئین زرتشتی، امشاسپندان فرَوَشی نام دارند که همانند اعیان، پیش از آفرینش هستی، خلق گردیده اند و در کالبد گیتایی قرار گرفته اند، آن ها در تجلی اسماء و صفات، مظاهر اهورامزدا در عالم گیتایی هستند. در هر دو نگرش به عهد الست و اقرار به رسالت بندگی اشاره شده است. علم الهی در آن ها ثابت است و در حقایق علمی موجودات، تعاریفی یکسان با یکدیگر دارند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - جلوه‌های رمانتیسم در داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی
    مطالعات زبان و ادبیات غنایی , العدد 2 , السنة 13 , تابستان 1402
    رمانتیسم در مفهوم خیال‌انگیز، افسانه‌ای و رؤیایی به کار می‌رود. این نهضت، انواع آثار ادبی، داستان‌های تاریخی، قصه‌های وحشت‌آور و خیالی، داستان‌های عشقی و همچنین شعر را وسیلۀ بیان خود قرار می‌دهد. داستان اناربانو و پسرهایش اثر گلی ترقی است که قرابت‌های بسیاری با برخی از أکثر
    رمانتیسم در مفهوم خیال‌انگیز، افسانه‌ای و رؤیایی به کار می‌رود. این نهضت، انواع آثار ادبی، داستان‌های تاریخی، قصه‌های وحشت‌آور و خیالی، داستان‌های عشقی و همچنین شعر را وسیلۀ بیان خود قرار می‌دهد. داستان اناربانو و پسرهایش اثر گلی ترقی است که قرابت‌های بسیاری با برخی از مؤلفه‌های مکتب رمانتیسم دارد. پژوهش پیش رو، مطالعه‌ای نظری است که به روش توصیفی - تحلیلی، داستان اناربانو و پسرهایش را بر اساس مؤلفه‌های مکتب رمانتیسم بررسی می‌کند. جامعۀ آماری این پژوهش، داستان اناربانو و پسرهایش از مجموعۀ جایی دیگر اثر گلی ترقی است. در اشاره به برخی یافته‌ها می‌توان گفت که فردیت شخصیت اصلی داستان که یکی از شاخصه‌های مهم رمانتیسم است، زبان ویژه‌ای را در ظهور و بازتاب برخی مؤلفه‌های رمانتیسم از جمله احساس گرایی، رؤیای آرمان‌شهر، طبیعت‌گرایی، نوستالژی، یاد معشوق و نقد مدنیت آفریده است. بانوی سالخوردۀ این داستان، درون‌مایۀ نمادین عشق و گذار از دشواری‌ها را در برابر عافیت‌طلبی عقلانی قرار داده است. همان گونه که اصل اساسی رمانتیسم ترجیح احساس بر عقل است، احساس مادرانه بر هر گونه تحذیر و تعقل در احتمال وقوع هر پیشامدی فائق آمده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - تحلیل مفهوم می در اشعار صدرالمتالهین شیرازی
    نامه الهیات , العدد 66 , السنة 17 , بهار 1403
    صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی یا مُلاصَدرا، حکیم متأله و فیلسوف و عارف و شاعر ایرانی قرن یازدهم هجری قمری و بنیان‌گذار حکمت متعالیه است.وی در مثنوی خود، برخی نظرات عرفانی و فلسفی و حکمی خود را بیان داشته است.هدف از پژوهش حاضر بررسی نگرش شاعر در بیان اصطلاح می با أکثر
    صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی یا مُلاصَدرا، حکیم متأله و فیلسوف و عارف و شاعر ایرانی قرن یازدهم هجری قمری و بنیان‌گذار حکمت متعالیه است.وی در مثنوی خود، برخی نظرات عرفانی و فلسفی و حکمی خود را بیان داشته است.هدف از پژوهش حاضر بررسی نگرش شاعر در بیان اصطلاح می با تعابیر گوناگون است که به روش توصیفی - تحلیلی صورت می پذیرد.از یافته های این پژوهش می توان به مفاهیم می در این مثنوی اشاره کرد.ملاصدرا آن می را می طلبد که پرتو آتش آن سوزاندۀ خاشاک پندار باشد و بتواند خودیت عارف را در مرحله فنا فی الله محو کند، از نظر ملاّصدرا عارف کامل در آتش می عشق، از خودی رهانیده می شود و در فزونی مستی به مشاهده ابکار اسرار نائل می گردد. در مرتبه ای که او در مستی می نیستی، برای ممکنات وجودی مستقل و منفصل قائل نیست.آن می که دل، محل ازلی پرتو روحانی اوست،چنان که خانۀ تاریک دل به سبب وجود منور آن باده به گلشن معانی مبدل شده است.آن می که صدرالمتالهین خواستار اوست شراب آگاهی از نفی وجود از عدم اعتباری است و عارف از نوشیدن آن به معرفت هستی مطلق که همانا راز وحدت است پی می برد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - بررسی بازتاب فضایی چیدمان کاربری ها در شبکه معابر بر جذب سفرهای متکی بر خودرو (محدوده مطالعه:منطقه هفت شهر قم)
    فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , العدد 2 , السنة 9 , تابستان 1397
    همه روزه ملیون ها نفر از شهرنشینان با شبکه های پیاده ، سواره و انواع مختلف حمل ونقل تماس داشته و برای پاسخ گویی به طیفی از نیازهای شغلی، تحصیلی، خرید، تفریح و غیره از حمل ونقل شهری استفاده می کنند؛ این جابجایی ها در تمامی نواحی شهری الگوی یکسانی ندارد و تابع عوامل و متغ أکثر
    همه روزه ملیون ها نفر از شهرنشینان با شبکه های پیاده ، سواره و انواع مختلف حمل ونقل تماس داشته و برای پاسخ گویی به طیفی از نیازهای شغلی، تحصیلی، خرید، تفریح و غیره از حمل ونقل شهری استفاده می کنند؛ این جابجایی ها در تمامی نواحی شهری الگوی یکسانی ندارد و تابع عوامل و متغیر های گوناگونی است.دسته ای از این عوامل به تبعیت از عناصرپیکره بندی فضایی است که.یکی از مهم ترین آن ها همانا نحوه چیدمان کاربری زمین درشبکه معابر است.که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.از طریق مطالعات این حوزه می توان پیامد های احتمالی استقرار کاربری ها بر الگوی سفر شهروندان را ارزیابی نمود.ومشخص خواهد شد که درصورت ترویج الگوی سفر پایدار؛کاربری ها باید چگونه توزیع شوند.بهمین منظور منطقه هفت کلان شهر قم به عنوان بخش مرکزی شهر (C.B.D) مورد مطالعه قرار گرفته است.فرآیند تحقیق توصیفی– تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. به منظور تحلیل داده‌ها و آزمون فرضیات از روش‌ های آماری آزمون همبستگی پیرسون و متناسب با آن تحلیل رگرسیون چند متغیره واز نرم‌افزارهای کامپیوتری ازجمله Gis,Spss Depth map بهره گرفته شد.‍یافته های تحقیق بیانگر آن است که در شهرقم ومنطقه مورد مطالعه،میان الگوی سفر شهری وچیدمان کاربری ها ارتباط معنی داری وجود دارد. بطوری که نتیجه ی پژوهش نشان می دهد همبستگی بین شاخص هم پیوندی با درجه تمرکز کاربری تجاری،شاخص اتصال با درجه تمرکز کاربری مسکونی،شاخص یکپارچگی با کاربری هایی چون حمل ونقل و انبارداری منجر به الگوی غالب سفر در هریک از این مسیر ها و محدوده ها شده است. تفاصيل المقالة