فهرس المقالات رضا سمیع زاده


  • المقاله

    1 - تحلیل ساختاری سفر قهرمان در حماسه و عرفان بر اساس نظریۀ جوزف کمبل
    مطالعات زبان و ادبیات غنایی , العدد 5 , السنة 6 , زمستان 1395
    یکی از مهم‌ترین مسائل در حماسه‌ و‌ عرفان، مضامین یا مؤلفه‌های مشترکی‌ است که در این دو وجود دارد. تا آن‌جا که می‌توان گفت این مؤلفه‌ها موجب پیوند میان حماسه و عرفان می‌شوند. یکی از مهم‌ترین این مسائل، سفر قهرمان است؛ قهرمانی که از شخصیت‌های اصلی حماسه و عرفان محسوب ‌می‌ أکثر
    یکی از مهم‌ترین مسائل در حماسه‌ و‌ عرفان، مضامین یا مؤلفه‌های مشترکی‌ است که در این دو وجود دارد. تا آن‌جا که می‌توان گفت این مؤلفه‌ها موجب پیوند میان حماسه و عرفان می‌شوند. یکی از مهم‌ترین این مسائل، سفر قهرمان است؛ قهرمانی که از شخصیت‌های اصلی حماسه و عرفان محسوب ‌می‌شود و در آثار حماسی و عرفانی فارسی جایگاه والایی دارد. او برای رسیدن به اوج قدرت و مقام والای خویش ابتدا باید خطر کند و با اراده‌ای استوار دست به سفری طاقت‌فرسا زند. این سفر که ممکن است دشواری‌هایی برای قهرمان داشته باشد و او را دچار چالش یا شکست کند، زمینة کمال را برای قهرمان فراهم خواهد ساخت. قهرمانان حماسی و عرفانی در این سفر با مراحلی مواجه خواهند شد که به ترتیب، سخت و سخت‌تر می‌شوند. یکی از اندیش‌مندان آمریکایی به نام جوزف کمبل به بررسی ساختاری سفر قهرمان پرداخته و معتقد است که قهرمان خواه ناخواه باید مراحلی یکسان از سفر را طی کند. جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزار چهرة خویش به بررسی ساختاری سفر قهرمان می‌پردازد. کمبل در این کتاب، برای قهرمان سه مرحلة مشترک و یکسان قائل شده است. این پژوهش به شیوة توصیفی– تحلیلی مبتنی بر رویکرد تحلیل ساخت‌گرایانه با تکیه بر روش نظری سفر قهرمان جوزف کمبل می‌کوشد تا به این فرضیه که قهرمانان حماسی و عرفانی در سفر خویش مراحلی یکسان را طی می‌کنند دست یابد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی مبانی معرفت‌شناختی نظریۀ جبر و اختیار در کشف‌المحجوب هجویری
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1398
    در این مقاله آراء معرفت‌شناختی هجویری در باب جبر و اختیار بررسی می‌شود و در خلال آن برخی مسائل دیگر که به نحوی با آن در ارتباط هستند، مورد تحلیل قرار می‌گیرند. از آنجایی که برخی از متصوفه نظیر هجویری به این نتیجه رسیده‌اند که برای بر کنار داشتن آثارشان از انحرافات فکری أکثر
    در این مقاله آراء معرفت‌شناختی هجویری در باب جبر و اختیار بررسی می‌شود و در خلال آن برخی مسائل دیگر که به نحوی با آن در ارتباط هستند، مورد تحلیل قرار می‌گیرند. از آنجایی که برخی از متصوفه نظیر هجویری به این نتیجه رسیده‌اند که برای بر کنار داشتن آثارشان از انحرافات فکری و اجتماعی، تبیین معرفتی آن‌ها ضروری است لذا، تحلیل آرای آشکار و پنهان معرفتی صاحبان چنین آثاری در شناخت موضع معرفتی و مذهب آن‌ها بسی راهگشاست و ضروری به نظر می‌رسد. در بررسی دیدگاه‌های هجویری چنین به نظر می‌رسد که جز مسئلۀ قبض و بسط که بیشتر ناظر بر حالات درونی و نفسانی انسان است، آن دسته از آرای او که به نحوی مربوط به اعمال و حوزۀ اختیارات و مسئولیت‌های انسانی است، غالباً متأثر از آراء ماتریدیه باشد. تفاصيل المقالة