روانشناسی فرهنگی زن
,
العدد35,السنة
9
,
بهار
1397
هدف این پژوهش استخراج مؤلّفه های زنانه نگاری مؤثّر در سبک نگارش رمان کوچۀ اقاقیا نوشتة راضیه تجّار است. نتایج اولیّه نشان می دهد که این مؤلّفه ها عبارتند از: زبان زنانه، عواطف زنانه و مسائل فرهنگی مربوط به زنان در این رمان. زبان زنان در این رمان دارای تکرار کلمات یا اج أکثر
هدف این پژوهش استخراج مؤلّفه های زنانه نگاری مؤثّر در سبک نگارش رمان کوچۀ اقاقیا نوشتة راضیه تجّار است. نتایج اولیّه نشان می دهد که این مؤلّفه ها عبارتند از: زبان زنانه، عواطف زنانه و مسائل فرهنگی مربوط به زنان در این رمان. زبان زنان در این رمان دارای تکرار کلمات یا اجزای جمله برای تشدید و تأکید بر حسّ عاطفی مورد نظر است. بیشتر زنان این رمان از گفتارهای قطعی می پرهیزند و در گفتار اغلب آنها نوعی تعریض وجود دارد. حضور دویست و نود و هشت واژة رنگی و تعدّد به کارگیری رنگ های مختلف با جزئیّات آن در زبان اشخاص این رمان بدان صبغه ای زنانه بخشیده است؛ علاوه براین، عاطفة مادری یکی از قوی ترین انواع و اشکال عواطف زنانه در این رمان است. کاربرد کمتر دشواژهها نیز بر سبک زنانۀ آن تأکید دارد. همچنین در رمان مورد مطالعه بنا به دلایلی همچون، فقر علمی و فرهنگی اغلب زنان در موقعیّتهای مبهم، به خرافات و باورهای عامیانه ای روی آورده اند. در این رمان مصادیق متعدّدی از مسائل فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که نگاه ابزاری به زنان را آشکار می کند و نشان میدهد که حقوق اجتماعی زنان آن دوران همسطح مردان نیست.
تفاصيل المقالة
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
العدد5,السنة
9
,
زمستان
1396
در میان آثار بیژن نجدی، داستان شب سهراب کشان از تکنیک کانونی پردازی روایت به طور کامل بهره برده است. هدف اصلی این پژوهش کشف و شناخت انواع کانونیسازی در این روایت بر اساس موقعیّت کانونیساز و میزان تداوم کانونیسازی است. بدین منظور پس از بررسی این داستان این نتایج حاصل أکثر
در میان آثار بیژن نجدی، داستان شب سهراب کشان از تکنیک کانونی پردازی روایت به طور کامل بهره برده است. هدف اصلی این پژوهش کشف و شناخت انواع کانونیسازی در این روایت بر اساس موقعیّت کانونیساز و میزان تداوم کانونیسازی است. بدین منظور پس از بررسی این داستان این نتایج حاصل شد که در این روایت کانونی سازی بیرونی از آنِ راوی-کانونیساز و کانونی سازی درونی مربوط به شخصیت -کانونیساز است که تقابلی از ادراک زمانی و مکانی و دانش و بینش نامحدود و محدود را به نمایش می گذارند. در بررسی مولّفهی عاطفی دریافتیم که تقابل کانونیسازی بیرونی و درونی، کانونیسازی عینی و بیطرفِ شخصیت -کانونیسازِ درونی را در برابر کانونیسازی ذهنی و جانبدارِ راوی-کانونیسازِ بیرونی قرار می دهد. از منظر میزان تداوم کانونیسازی نیز این نتیجه به دست آمد که در این روایت، درجهی ماندگاری و تداوم کانونیسازی در سطوح مختلف ثابت است و فقط از دریچهی نگاه راوی-کانونیساز بیرونی ارائه میشود.
تفاصيل المقالة
بهارستان کتابی منثور نوشتۀ نورالدین عبدالرحمن جامی نوشتهشده به تقلید از گلستان سعدی است. در این اثر، جامی خواننده را به گفتوگو با متون اجتماعی و ادبی متعددی میکشاند و از این طریق دریچههای جدیدی را از جهانبینی مبتنی بر مکالمه، بر ذهن مخاطب میگشاید. این پژوهش بر مب أکثر
بهارستان کتابی منثور نوشتۀ نورالدین عبدالرحمن جامی نوشتهشده به تقلید از گلستان سعدی است. در این اثر، جامی خواننده را به گفتوگو با متون اجتماعی و ادبی متعددی میکشاند و از این طریق دریچههای جدیدی را از جهانبینی مبتنی بر مکالمه، بر ذهن مخاطب میگشاید. این پژوهش بر مبنای روش توصیفیتحلیلی از طریق یادداشتبرداری کتابخانهای انجام شده و هدف اصلی آن، تبیین چندصدایی در بهارستان جامی بر مبنای نظریۀ میخائیل باختین است. نتایج حاکی از آن است که کتاب بهارستان نمونۀ خوبی از کتابهایی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات فارسی متولد و تبدیل به فضایی گفتوگومحور شده که در آن، ائتلاف اندیشهها و صداهای متعدد آشکار است. چندصدایی متن بهارستان از یکسو نتیجۀ حضور صداهای متفاوت باارزش و اعتباری یکسان است و از سوی دیگر حاصل همآوایی متون مختلف با یکدیگر است که از طرق مختلف ایجاد میشود: همآوایی از طریق گونههای ادبی مرتبط با متن، همآوایی از طریق گفتوگوهای نقلشده از متون دیگر و همآوایی از طریق تأثیرپذیری از متون مختلف.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications