علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
العدد7,السنة
21
,
پاییز
1398
چکیده زمینه و هدف: روشهای کریجینگ بهویژه کریجینگ معمولی در بین روشهای درونیابی به دلیل ایجاد خطای کمتر و تولید حداقل واریانس ممکن، محبوبیت بیشتری نسبت به سایر روشها دارند؛ بااینوجود، پیچیدگیهای مختلف موجود در این روش، استفاده از آن را محدود میکند؛ از این رو کر أکثر
چکیده زمینه و هدف: روشهای کریجینگ بهویژه کریجینگ معمولی در بین روشهای درونیابی به دلیل ایجاد خطای کمتر و تولید حداقل واریانس ممکن، محبوبیت بیشتری نسبت به سایر روشها دارند؛ بااینوجود، پیچیدگیهای مختلف موجود در این روش، استفاده از آن را محدود میکند؛ از این رو کریجینگ بیزین تجربی برای غلبه بر مشکلات کریجینگ معمولی معرفی شده است. روش بررسی: در این پژوهش، کارایی کریجینگ معمولی و بیزین تجربی برای تعیین الگوی مکانی عناصر نیکل، مس و روی در خاک سطحی اطراف مجتمع صنعتی اسفراین بررسی شده است. بدین منظور ۳۵ نمونه خاک سطحی (cm۲۰-0) در منطقهای به وسعت تقریبی 87 کیلومترمربع برداشت شد و غلظت فلزات در نمونه ها با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعله تعیین گردید. دو روش کریجینگ معمولی و بیزین تجربی برای درون یابی استفاده شد و ارزیابی متقابل به همراه آماره های ارزیابیRMSE ، NSE و PBIASبرای سنجش صحت و مقایسه کارایی دو روش استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از توصیف آماری نشان داد که میانگین غلظت عناصر نیکل، روی و مس در منطقه به ترتیب 61/23، 47/58 و 51/12 میلیگرم بر کیلوگرم بوده و در مقایسه با غلظت زمینه طبیعی، میانگین غلظت دو عنصر روی و مس بیشتر و در مورد عنصر نیکل این مقدار کمتر از غلظت طبیعی آنها میباشد. بحث و نتیجه گیری: در روش کریجینگ معمولی مدلهای نمایی (مس و روی) و کروی (نیکل) بهترین مدلهایی بودند که به داده ها برازش داده شدند. نتایج ارزیابی متقابل نشان داد که روش کریجینگ بیزین تجربی نسبت به کریجینگ معمولی دارای کارایی بیشتری در برآورد غلظت عناصر مورد مطالعه بوده است اگرچه این تفاوت بسیار زیاد نبود.
تفاصيل المقالة
علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
العدد1,السنة
19
,
بهار
1396
زمینه و هدف: انتخاب روش درون یابی مناسب فاکتور مهمی در تحلیل سطح است و تحلیلی سخت در تحلیل زمین آماری محســوب می شود چون روش های مختلف درون یابی می تواند منجر به نتایج نهایی مختلف شود. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی کارایی روش های مختلف درون یابی در تعیین الگوی مکانی غ أکثر
زمینه و هدف: انتخاب روش درون یابی مناسب فاکتور مهمی در تحلیل سطح است و تحلیلی سخت در تحلیل زمین آماری محســوب می شود چون روش های مختلف درون یابی می تواند منجر به نتایج نهایی مختلف شود. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی کارایی روش های مختلف درون یابی در تعیین الگوی مکانی غلظت کادمیوم، روی و مس در خاک سطحی است.
روش بررسی: در مجموع 135 نمونه خاک سطحی از شهرستان آران و بیدگل جمعآوری شد و غلظت کادمیوم، روی و مس در نمونهها تعیین گردید؛ سپس با استفاده از روش های مختلف درون یابی شامل کریجینگ معمولی، کوکریجینگ، وزن دهی معکوس فاصله، چند جمله ای موضعی و توابع پایه شعاعی، تغییرات مکانی غلظت عناصر در خاک سطحی شهرستان آران و بیدگل ارزیابی شد. ارزیابی متقابل و آماره های MSE، MBE،RMSE ، NSE و PBIAS به منظور صحت سنجی روش ها استفاده شد.
یافته ها: طبق نتایج ارزیابی متقابل روش کریجینگ معمولی (مدل کروی) دارای بهترین کارایی برای برآورد غلظت کادمیوم و مس و روش کریجینگ معمولی (مدل نمایی) دارای بهترین کارایی برای برآورد غلظت روی در خاک این منطقه بود. همچنین با افزایش توان وزن دهی در روش چند جمله ای موضعی (LPI)، برای عناصر کادمیوم و مس، صحت درون یابی افزایش و برای عنصر روی، صحت درون یابی کاهش یافت؛ در حالی که با افزایش توان وزن دهی در روش وزن دهی معکوس فاصله [1](IDW)، صحت درون یابی برای عناصر کادمیوم و روی کاهش و برای عنصر مس افزایش یافت.
بحث و نتیجه گیری: اگرچه تمام روش های آزموده شده دارای صحت پیش بینی غلظت میانگین فلزات بودند اما با توجه به شاخص های ارزیابی متقابل، روش کریجینگ عملکرد بهتری نسبت به سایر روش ها داشت.
3- Inverse Distance Weighted
تفاصيل المقالة
سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی
,
العدد1,السنة
8
,
بهار
1396
تخریب زمین و بیابان زایی در دهه اخیر تحت اثر متقابل عوامل آب و هوایی، تغییر کاربری اراضی و فشار انسان تشدید شده است. آگاهی از این که بیابان زایی در کدام اکوسیستم ها اتفاق می افتد مهم ترین مرحله کنترل و مقابله با این پدیده است. لذا هدف این پژوهش بررسی حساسیت اکوریجن های أکثر
تخریب زمین و بیابان زایی در دهه اخیر تحت اثر متقابل عوامل آب و هوایی، تغییر کاربری اراضی و فشار انسان تشدید شده است. آگاهی از این که بیابان زایی در کدام اکوسیستم ها اتفاق می افتد مهم ترین مرحله کنترل و مقابله با این پدیده است. لذا هدف این پژوهش بررسی حساسیت اکوریجن های استان لرستان به بیابان زایی با استفاده از روش ارزیابی چرخه حیات است. به این منظور محدوده مطالعاتی به شش اکوریجن از نظر شرایط اقلیمی و تیپ غالب پوشش گیاهی طبقه بندی شد. سپس شاخص های خشکی، فرسایش آبی و استحصال مفرط از آب های زیرزمینی به عنوان معیارهای ارزیابی انتخاب شد. لایه های اطلاعاتی مربوط به هر یک از شاخص ها با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. در نهایت متغیرهای انتخابی با نقشه اکوریجن تلفیق و شاخص توصیف برای هر یک از این متغیرها محاسبه و از مجموع این شاخص ها توصیف، شاخص توصیف کلی به دست آمد. نتایج نشان داد که اکوریجن 5 (اقلیم خشک/گونۀ غالب گون) با مقدار شاخص توصیف 29/1 بیشترین حساسیت و اکوریجن 1 (اقلیم خشک مجاور مرطوب/گونۀ غالب بلوط) مقدار شاخص توصیف 29/0 کمترین حساسیت به بیابان زایی را دارد. همچنین نتایج نشان داد که شاخص خشکی با ارزش 69/2 مؤثرترین شاخص در افزایش حساسیت منطقه به بیابان زایی است و بنابراین در برنامه ریزی، مدیریت و مقابله با بیابانی شدن باید به این مسأله توجه جدی داشت.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications