فهرس المقالات محمد علی بصیری


  • المقاله

    1 - تحلیل تاثیر سیاست های دونالد ترامپ بر قدرت نرم ایالات متحده آمریکا
    تحقیقات سیاسی و بین المللی , العدد 2 , السنة 11 , تابستان 1398
    تحلیل تاثیر سیاست های دونالد ترامپ بر قدرت نرم ایالات متحده آمریکاچکیده خسرو دهقانیمحمد علی بصیریعنایت الله یزدانیقدرت نرم از مولفه‌های مهم و تاثیرگذار در سیاست خارجی کشورها به شمار می‌رود. این مقاله تلاش دارد تا میزان تاثیر سیاست‌های دونالد ترامپ بر قدرت نرم آمریکا را أکثر
    تحلیل تاثیر سیاست های دونالد ترامپ بر قدرت نرم ایالات متحده آمریکاچکیده خسرو دهقانیمحمد علی بصیریعنایت الله یزدانیقدرت نرم از مولفه‌های مهم و تاثیرگذار در سیاست خارجی کشورها به شمار می‌رود. این مقاله تلاش دارد تا میزان تاثیر سیاست‌های دونالد ترامپ بر قدرت نرم آمریکا را بررسی نماید. در همین راستا سوال اصلی مقاله این است که سیاست داخلی و خارجی ترامپ چه تاثیری بر قدرت نرم ایالات متحده داشته است؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه مقاله عبارت از این است که سیاست‌های اعلامی و اعمالی ترامپ به ویژه با محوریت دکترین نخست امریکا باعث افول قدرت نرم آمریکا شده است. یافته‌های پژوهش با تکیه بر داده‌ها و شواهد موجود نشان می‌دهد رویکرد اقتصاد محور و تمرکزشدید بر منطق هزینه- فایده، اتخاذ سیاست‌های درون‌گرایانه و تجدید نظر یا خروج از برخی معاهدات منطقه‌ای و بین‌المللی باعث گردیده تا منابع قدرت نرم ایلات متحده از جمله سیاست خارجی و ارزش‌های سیاسی تحت تاثیر قرار گیرد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی – توصیفی است و برای تحلیل از نظریه قدرت نرم استفاده گردیده و ابزار گردآوری داده‌ها نیز مبتنی بر منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی بوده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - خیزش اقتصادی- نظامی جمهوری خلق چین و پیامدهای امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران
    تحقیقات سیاسی و بین المللی , العدد 1 , السنة 7 , بهار 1394
    چکیده جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین را می‌توان دولت‌هایی تجدیدنظرطلب در نظام بین‌الملل کنونی دانست. مبادلات اقتصادی و تجاری میان دو کشور زمینه‌ی بروز روابط مناسب را ایجاد کرده است و در مسائلی هم چون پرونده هسته‌ای ایران و بحران سوریه، مواضع آن‌ها هم‌راستا بوده ا أکثر
    چکیده جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین را می‌توان دولت‌هایی تجدیدنظرطلب در نظام بین‌الملل کنونی دانست. مبادلات اقتصادی و تجاری میان دو کشور زمینه‌ی بروز روابط مناسب را ایجاد کرده است و در مسائلی هم چون پرونده هسته‌ای ایران و بحران سوریه، مواضع آن‌ها هم‌راستا بوده است. حال، ظهور چین به‌عنوان قدرتی بالاتر از ایالات‌متحده در سال‌های آینده، چه تأثیرات امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران در پی خواهد داشت؟ این مقاله با توجه به روی کرد امنیتی بری بوزان در پی پاسخ است و فرض بر آن است که پس از ظهور چین به‌عنوان یک قدرت بالاتر یا در حد ایالات‌متحده، نظام بین‌الملل دست‌خوش تغییر می‌شود و دیگر آمریکا نخواهد توانست بر جمهوری اسلامی ایران فشار وارد کند و امنیت آن را به مخاطره اندازد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه‌ای است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - دولت، حاکمیت و همگرایی منطقه ای (مقایسه شرق آسیا و اروپا)
    تحقیقات سیاسی و بین المللی , العدد 4 , السنة 5 , پاییز 1392
    همگرایی و همکاری های منطقه ای به طور فزاینده ای به یک روند مهم در قاره آسیا و اروپا تبدیل شده است. در غرب، پنج دهه روند همگرایی در اروپا منجر به ایجاد یک حکومت منطقه ای شده است که قادر به تصمیم گیری های لازم الاجرای قانونی و سیاسی می باشد و در شرق آسیا، همکاری منطقه ای أکثر
    همگرایی و همکاری های منطقه ای به طور فزاینده ای به یک روند مهم در قاره آسیا و اروپا تبدیل شده است. در غرب، پنج دهه روند همگرایی در اروپا منجر به ایجاد یک حکومت منطقه ای شده است که قادر به تصمیم گیری های لازم الاجرای قانونی و سیاسی می باشد و در شرق آسیا، همکاری منطقه ای بر اساس ایده ها و شیوه های آ س آن بوده است. در اروپا، همگرایی منطقه ای بر مبنای یک چهارچوب نهادی و قانونی قوی است. کمیسیون اروپا، شورای وزیران، پارلمان اروپا، بانک مرکزی اروپاو دادگاه لاهه اروپا تشکیل دهنده زیرساخت های نهادی قوی برای حمایت از روند سیاست گذاری اروپا هستند و در شرق آسیا، ای همگرایی بر اساس اصول احترام به حاکمیت، عدم مداخله در امور داخلی و عدم استفاده از خشونت در منازعات منطقه ای است.. چرا اروپا و شرق آسیا الگوهای بسیار متفاوت منطقه گرایی را به تصویب رسانده اند؟ این الگوهای مشارکتی چگونه می توانند تصمیم گیری های منطقه ای در اروپا و شرق آسیا را تغییر دهند؟ این مقاله سعی دارد تا به این دو پرسش مهم از چشم انداز دولت پاسخ دهد. در این مقاله به این مساله اشاره می شود که ویژگی های متمایز کشورها نقش مهمی را در تعیین الگوی همگرایی و همکاری در هر دو منطقه ایفا می کنند. علاوه بر این، الگوهای مختلف همکاری های منطقه ای باعث تغییر شکل روش برخورد کشورهای منطقه با چالش های خاص شده اند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - خیزش نظامی چین و چالش های پیش روی هژمونی آمریکا
    تحقیقات سیاسی و بین المللی , العدد 2 , السنة 4 , تابستان 1391
    خیزش نظامی چین یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ مدرن روابط بین الملل است. این کشور بیش از دو دهه است که با در پیش گرفتن سیاست های عقلایی در دو حوزه ی داخلی و بین المللی به پیشرفت های عظیمی نایل آمده است. کسب این موفقیت ها در ترکیب با قابلیت های وسیع این کشور، آن را به قدرت أکثر
    خیزش نظامی چین یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ مدرن روابط بین الملل است. این کشور بیش از دو دهه است که با در پیش گرفتن سیاست های عقلایی در دو حوزه ی داخلی و بین المللی به پیشرفت های عظیمی نایل آمده است. کسب این موفقیت ها در ترکیب با قابلیت های وسیع این کشور، آن را به قدرتی بزرگ و تاثیرگذار و یکی از کاندیداهای ابرقدرتی در قرن بیست و یکم تبدیل ساخته است. از آنجا که ایالات متحده خود را تنها ابرقدرت جهان مدرن فعلی می داند، خیزش چین بیش از هر چیز می تواند چالش هایی را برای هژمونی ایالات متحده ایجاد نماید؛ که این مساله خود ضرورت پاسخگویی و واکنش ایالات متحده را به همرا دارد. مقاله ی حاضر ضمن ارزیابی پیشرفت های نظامی چین در سالهای اخیر و همچنین بررسی تاثیرات و نتایج این پیشرفت ها به دنبال پاسخ به این پرسش می باشد که، سیاست آمریکا برای مقابله با خیزش نظامی چین چه می باشد؟ فرضیه ای که در این مقاله به دنبال ارزیابی آن هستیم این است که، رشد و توسعه ی اخیر نظامی چین بیش از هر چیز نشانشگر تمایل چین به کسب هژمونی جهانی می باشد، از این رو با خیزش چین و تثبیت جایگاه جهانی آن در نظام جدید بین المللی، طی دهه های آتی، تضاد اساسی منافع ایالات متحده و چین بیش از پیش علنی شده و این برخورد منافع ورای اختلاف ایدئولوژیک، در نهایت به رقابت منافع استراتژیک بین آمریکا و چین در منطقه آسیا- پاسیفیک و یا حتی در جهان منتهی می شود. و از آنجایی که این مساله با سیاست های آمریکا همخوانی ندارد، لذا ایالات متحده با پیگری دو استراتژی مهار و مشارکت به این معمای امنیتی واکنش نشان خواهد داد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - علت کاوی کودتای نافرجام2016 ارتش ترکیه علیه حزب عدالت و توسعه
    مطالعات روابط بین الملل , العدد 1 , السنة 10 , بهار 1396
    ارتش ترکیه در سال های 1960، 1971، 1980، 1997.م به خاطر حقی که کمال آتاترک برای محافظت از جمهوری ترکیه و حفاظت از ارزش های کمالیستی به موجب قانون اساسی به ارتش واگذار کرده، دست به کودتا زده است، ولی با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2003.م و توسعه همه جانبه ترکیه أکثر
    ارتش ترکیه در سال های 1960، 1971، 1980، 1997.م به خاطر حقی که کمال آتاترک برای محافظت از جمهوری ترکیه و حفاظت از ارزش های کمالیستی به موجب قانون اساسی به ارتش واگذار کرده، دست به کودتا زده است، ولی با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2003.م و توسعه همه جانبه ترکیه، این کشور، گذار واقعی به دمکراسی و مردم سالاری را در پیش گرفته بود و حزب عدالت و توسعه از طریق راه های قانونی و اصلاح قانون اساسی تصویب شده در زمان کودتاهای نظامی، راه های منتهی به کودتا را در این کشور بسته بود، ولی ارتش برای بار پنجم در 15جولای 2016 دست به کودتای نظامی علیه جزب عدالت و توسعه زده و این سوال را ایجاد کرده که با وجود توسعه همه جانبه ترکیه از زمان به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه و در پیش گرفتن راه گذار به دموکراسی و محدود کردن نقش ارتش در سیاست، چه عواملی باعث شده تا این نهاد نظامی دوباره اقدام به کودتا کند؟ در پاسخ به سوال فوق این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که علت شکل گیری چنین کودتایی، محروم کردن ارتش از توانایی های ارزشی معطوف به قدرت خود و محروم کردن جنبش فتح الله گولن از فعالیت های خود در داخل ترکیه و عدول از ارزش های کمالیستی توسط حزب عدالت و توسعه بوده است. روش پژوهش این مقاله نیز مبتنی بر روش تحلیلی - توصیفی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی می باشد. تفاصيل المقالة