فهرس المقالات شاهپرک فرحبخش اصفهان


  • المقاله

    1 - مظهر المرآة فی الصوفیة وانعكاسها فی الأدب المعاصر
    فصلیة دراسات الادب المعاصر , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 2021
    دراسة تاريخ المرآة في الأدب والثقافة والتصوف الإيراني لها ماضٍ طويل. ما تم تناوله في هذا البحث وهو مهم جدا هو موقع وطريقة استخدام المرآة كأحد الرموز الصوفية للتعبير عن الأسرار الداخلية والوصول من الحد الأدنی للجزیء إلی الحقيقة الكاملة. بعبارة أخری، يمكن للمرآة أن تربطنا أکثر
    دراسة تاريخ المرآة في الأدب والثقافة والتصوف الإيراني لها ماضٍ طويل. ما تم تناوله في هذا البحث وهو مهم جدا هو موقع وطريقة استخدام المرآة كأحد الرموز الصوفية للتعبير عن الأسرار الداخلية والوصول من الحد الأدنی للجزیء إلی الحقيقة الكاملة. بعبارة أخری، يمكن للمرآة أن تربطنا بالحقيقة المطلقة التي هي الجوهر والذات الأبدی للوحدة. شرط الإرتباط بهذه الحقيقة هو تقليم مرآة القلب من الحجاب والمتعلقات. يهدف هذا البحث الی التعبير عن أهمية هذه الحقیقة اللامعة التي تتسبب فی ازدهار العقل البشري في العصر الحاضر ومدی انعکاسها في النصوص الشعرية والنثرية الحديثة وکيفية ظهورها. من الجدیر بالذّکر أنّ هذه الدراسة تعتبرُ جديدةً لأنّها تنظرُ إلی المرآة کإحدی مظاهر الصوفية وهذا ما لن يتطرَّق إليه الأدباء في العصور الماضية فعلی هذا الأساس يمکن القول بأنّ تبيين الدلالات الصوفية لکلمة المرآة تکون الهدف الرئيسی في هذه المقالة. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تطبیق و مقایسه مقام فقر از دیدگاه خواجوی کرمانی و شاه نعمت‌الله ولی
    عرفان اسلامی , العدد 1 , السنة 20 , بهار 1402
    فقر به عنوان یکی از مراحل سیر و سلوک نه تنها در ادبیات، بلکه در حوزۀ عرفانی دارای اهمیت فراوانی است. سالک در این مقام با نفی ماسوی الله به فنای فی الله دست می یابد که نهایت عرفان است. این جستار با روش تحلیلی- تطبیقی دیدگاه دو عارف و شاعر برجستة قرن هشتم، خواجوی کرمانی و أکثر
    فقر به عنوان یکی از مراحل سیر و سلوک نه تنها در ادبیات، بلکه در حوزۀ عرفانی دارای اهمیت فراوانی است. سالک در این مقام با نفی ماسوی الله به فنای فی الله دست می یابد که نهایت عرفان است. این جستار با روش تحلیلی- تطبیقی دیدگاه دو عارف و شاعر برجستة قرن هشتم، خواجوی کرمانی و شاه نعمت‌الله ولی، را در رابطه با مفهوم فقر بررسی و مقایسه کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیدگاه هر دو شاعر به فقر دربردارندة فقر معنوی است که تعالی دهنده روح انسانی به سوی کمال و جایگاه بالایی نسبت به غنا دارد. با این تفاوت که خواجو در برخی ابیات که بسامد کمی دارد، فقر مادی را در نظر داشته است. هم چنین وی در کاربرد معنای فقر از اصطلاحات دیگری همچون: گدایی، بینوایی استفاده نموده، در حالی که شاه نعمت‌الله علاوه‌بر این واژگان، از واژة درویشی نیز بسیار استفاده کرده است. این نوع کاربرد فقر گویای تنوع زبان تصوف دو شاعر در بیان مقصود عرفانی خویش و دوگانگی مفهوم فقر است. تفاصيل المقالة