فهرس المقالات مهناز مغانلو


  • المقاله

    1 - ذهنیت فلسفی مدیران مدارس متوسطه آمل در ارتباط با روحیۀ دبیران در پذیرش الگوی مدیریت آموزش علوم
    دوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , العدد 1 , السنة 5 , بهار 1393
    این پژوهش، با هدف «بررسی رابطۀ ذهنیت فلسفی مدیران مدارس با روحیۀ دبیران در مدارس متوسطة پسرانة آمل برای پذیرش الگوی مدیریت آموزش علوم» به روش توصیفی- همبستگی در سال تحصیلی92-91 صورت گرفته است. در واقع هدف اصلی بررسی اهمیت الگوی مدیریت آموزش علوم با توجه به ب أکثر
    این پژوهش، با هدف «بررسی رابطۀ ذهنیت فلسفی مدیران مدارس با روحیۀ دبیران در مدارس متوسطة پسرانة آمل برای پذیرش الگوی مدیریت آموزش علوم» به روش توصیفی- همبستگی در سال تحصیلی92-91 صورت گرفته است. در واقع هدف اصلی بررسی اهمیت الگوی مدیریت آموزش علوم با توجه به بعد پذیرش آن توسط دبیران و اهمیت داشتن ذهنیت فلسفی مدیران برای حمایت و ایجاد این روحیه پذیرش است. جامعة آماری پژوهش850 نفر از معلمان و 86  مدیر آموزش و پرورش شهر آمل بوده، که تعداد 270 معلم و 60 مدیر بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند (936). ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامة ذهنیت فلسفی رجایی­پور و سیف­ هاشمی (1382) و هم­چنین پرسشنامة محقق ساختة روحیة دبیران برای پذیرش الگوی مدیریت آموزش علوم می­باشند که پایایی آنها از راه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 81/. و 78/.  بدست آمد. جهت تحلیل داده­ها از آزمون­های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین ذهنیت فلسفی مدیران با روحیۀ الگوپذیری دبیران هم­چنین بین مؤلفه­های جامعیت، تعمق و انعطاف­پذیری مدیران با روحیۀ الگوپذیری دبیران رابطة مثبت و معنی­داری وجود دارد. سرانجام نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن بود که بعد جامعیت با ضریب بتای 43/0 سهم معناداری در پیش­بینی روحیة الگوپذیری دبیران دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - شناسایی عوامل تأثیرگذار بر برنامه‌های توسعۀ آموزش‌کارآفرینی در نظام آموزش‌عالی ایران (چهارچوبی برای برنامه‌ریزی اجرا و ارزیابی)
    دوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , العدد 1 , السنة 6 , بهار 1394
    این تحقیق به منظورشناسایی عوامل تأثیرگذار بر برنامه­های توسعۀ آموزش­کارآفرینی در نظام آموزش­عالی کشورمان انجام شد. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران دانشگاه­های دولتی شهر تهران بوده أکثر
    این تحقیق به منظورشناسایی عوامل تأثیرگذار بر برنامه­های توسعۀ آموزش­کارآفرینی در نظام آموزش­عالی کشورمان انجام شد. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران دانشگاه­های دولتی شهر تهران بوده که 386 نفر به روش نمونه­گیری سرشماری برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ها مصاحبه و تحلیل محتوا در کنار پرسشنامه محقق­ساخته است که روایی آن با مطالعۀ منابع و اخذ نظرات استادان با تجربه و صاحب­نظر در زمینه آموزش­کارآفرینی به دست آمد و برای محاسبه پایایی، از آزمون آلفای کرانباخ استفاده که میزان عامل سیاستگذاری 87/0a= و عامل حوزه قلمرو آموزش 84/0a= ارزیابی شد. برای تحلیل داده­ها، از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد سیاست­ها و حوزه قلمرو آموزش بر برنامه­های توسعۀ آموزش­کارآفرینی تأثیر دارد. و بین مؤلفه‌های آموزشی تدوین سیاست، اجرا و ارزیابی سیاست، طراحی، اجرای، محتوای و ارزشیابی دوره در برنامه­های توسعۀ آموزش­کارآفرینی در نظام آموزش­عالی ایران رابطه­ی ­مستقیم و مثبت به دست آمد. هم­چنین یافته­ها بیانگر آن است که شاخص‌های برازندگی اولیه در تأیید الگوی سیاست­گذاری و مؤلفه‌های آموزشی اثر گذار بر برنامه­های توسعۀ  آموزش­کارآفرینی دانشگاهی تناسب داشتن الگو را تأیید می­کند. تفاصيل المقالة